معرفی و دانلود کتاب دنیای بیگانه دبورا
برای دانلود قانونی کتاب دنیای بیگانه دبورا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دنیای بیگانه دبورا
شخصیت اصلی کتاب دنیای بیگانه دبورا در دو جهان زندگی میکند: «یر» که در آن هیچ درد و رنجی وجود ندارد و دبورا میتواند در آن همانطور که دلش میخواهد، زندگی کند. و جهان واقعی در یک بیمارستان روانی که پزشکانش حرفهای او را نمیفهمند و فکر میکنند که او به بیماری اسکیزوفرنی مبتلاست. منتقدان عقیده دارند که جوآن گرینبرگ این کتاب را براساس تجربیات خود نوشته است.
دربارهی کتاب دنیای بیگانه دبورا
در طول تاریخ، بیماریهای روانی در ادبیات نقش مهمی داشتهاند. ارسطو معتقد بود که افراد نابغه بهنوعی مالیخولیا دچار هستند. شاید در آنزمان چنین حالاتی، جنون تلقی میشد؛ اما امروزه با پیشرفت علم و شناخت بهتر مغز، میدانیم که چنین مشکلاتی ناشی از اختلال در عملکرد مغز و قابلدرمان است. بااینهمه هنوز هم روانشناسانی هستند که خود را جدا از بیمارانشان میبینند؛ زیرا قادر نیستند تجربهی آنها را درک کنند. در اینجاست که ادبیات به کمک آنها میآید و دنیای بیماران را به روانشناسان و مردم عادی نشان میدهد. جوآن گرینبرگ (Joanne Greenberg) با نوشتن کتاب دنیای بیگانه دبورا (I Never Promised You a Rose Garden)، ما را از نزدیک به دنیای یک نوجوان شانزده سالهی مبتلا به اسکیزوفرنی میبرد.
منتقدان عقیده دارند که جوآن گرینبرگ این کتاب را براساس تجربیات خودش در بیمارستان روانی نوشته و شخصیتهای کتاب، در دنیای واقعی وجود داشتهاند. برای مثال شخصیت دکتر فرید برداشتی از دکتر فریدا فروم رایشمن (همسر اریک فروم)، روانکاو مشهور و پزشک معالج جوآن گرینبرگ است. زمانی که گرینبرگ در چستنات لاج بود، شعرهایی به زبانی بیگانه برای دکترها میخواند. برخی از پزشکان فکر میکردند که گرینبرگ از فرط نابغه بودن، این توهمات را از ذهن خودش میسازد تا آنها را تحتتأثیرقرار دهد. پزشکان فکر میکردند که چنین زبانی وجود خارجی ندارد. اما یکی از منتقدان کتاب دنیای بیگانه دبورا معتقد است گرینبرگ برای اینکه والدینش نوشتههایش را نخوانند، نوعی زبان ساختگی اختراع کرد که نظام نوشتاری آن شبیه زبان چینی بود. فروم رایشمن با درک تواناییها و نبوغ بینظیر گرینبرگ، توانست او را درمان کند. و اینچنین بود که رمان دنیای بیگانه دبورا نوشته شد.
گرینبرگ تا چندین دهه راجعبه تجربهاش در بیمارستان روانی هیچ چیز نگفت و تا مدتها با نام مستعار مینوشت. او بعد از ترخیص از بیمارستان روانی، یک زندگی عادی را میگذراند و نمیخواست که دیگران برداشتی غلط از کتابش داشته باشند. البته منتقدان در آن دوره از محتوای کتاب دنیای بیگانه دبورا این برداشت را داشتند که بیماری گرینبرگ دوباره برگشته است! چنین موضوعاتی باعث شد که جوآن گرینبرگ، فاش نکند که کتابش بهنوعی خودزندگینامه محسوب میشود.
گرینبرگ در یکی از مصاحبههایش گفت که وقتی در سال 1951 از بیمارستان روانی بیرون آمد، نمیخواست هیچوقت راجعبه آن صحبت کند. او قصد داشت که دربارهی دوران «جداییاش از واقعیت» دروغ بگوید. اما یک دهه بعد، او حقیقت را همانطور که تجربه کرده بود، در قالب کتاب دنیای بیگانه دبورا درآورد. جوآن گرینبرگ بعد از گرفتن مدرکش، معلم مدارس استثنایی شد و به انجام رسالتش یعنی آشنایی مردم با بیماریهای روانی، ادامه داد. او با نوشتن داستان خودش از بیماری اسکیزوفرنی، گام مهمی در افزایش درک عموم از مشکلات شدید سلامت روان داشت.
در آغاز کتاب دنیای بیگانه دبورا میخوانیم که دبورا بلاو 16 ساله، با والدینش به یک سفر عادی میرود: در یک رستوران غذا میخورند، صحبت میکنند و در کنار هم فیلم میبینند. اما والدین دبورا «در چهرهی آشنایی که تلاش میکردند به نظرشان غریبه بیاید، چیزی نمیدیدند.» دبورا مبتلا به اسکیزوفرنی است و یک خودکشی ناموفق داشته. والدینش نمیتوانند بیماری او را کنترل کنند و دبورا را به بیمارستان روانی میبرند. به این امید که دخترشان دیگر برایشان بیگانه نباشد.
دبورا در دنیایی تخیلی به نام «یر» زندگی میکند و به زبانی حرف میزند که هیچکس در دنیا نمیفهمد. جوآن گرینبرگ در طول کتاب دنیای بیگانه دبورا، گذشتهی او را برایمان شرح میدهد. برای مثال دبورا در کودکی تومور داشته و چندین بار بهخاطر یهودی بودنش تحقیر شده است. تعجبی ندارد اگر دبورا نخواهد با چنین تجربیاتی در دنیای واقعی زندگی کند و به دنیای خیالیاش پناه ببرد. دکتر فرید همان کسی است که او را آماده میکند تا از پناهگاهش بیرون بیاید و به دنیای واقعی بازگردد.
نشر مون کتاب دنیای بیگانه دبورا را با ترجمهی زهره مهرنیا چاپ کرده است.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب دنیای بیگانه دبورا
از کتاب دنیای بیگانه دبورا یک فیلم سینمایی به نام «هرگز بهت قول باغ گل رز را نداده بودم» با بازی کاتلین کویینلان و بیبی آندرشون ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی آنتونی پیج، نامزد چند جایزهی اسکار سال 1977 شد. گفتنی است که مل گیبسون نقش کوتاهی در این فیلم دارد.
همچنین والتر ال. نیوتن با همکاری جوآن گرینبرگ نمایشنامهای نوشت و ریک برنشتاین کارگردانی این تئاتر را بر عهده گرفت. در این نمایشنامه اطلاعات بیشتر و جدیدتری دربارهی دکتر فریدا فروم رایشمن آمده است.
نکوداشتهای کتاب دنیای بیگانه دبورا
- جوآن گرینبرگ سهم مهمی در شناساندن بیماریهای روانی به مردم عادی دارد. او آنقدر متواضع است که چنین چیزی را قبول نمیکند؛ اما کتاب دنیای بیگانه دبورا نشانهی تلاش اوست. (گاردین)
- نگاهی کمیاب و شگفتانگیز به پادشاهی تاریک ذهن. (شیکاگو تریبون)
کتاب دنیای بیگانه دبورا برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهایی با تم روانشناسی علاقه دارید، کتاب دنیای بیگانه دبورا را بخوانید.
در بخشی از کتاب دنیای بیگانه دبورا میخوانیم
دبورا را به اتاق کوچک و سادهای بردند و تا وقتی حمامها خالی شوند، همانجا نگهش داشتند. در حمام هم، زنی آرام در میان بخار نشسته بود و به کارهای او نظارت میکرد و همانطور که دبورا خودش را خشک میکرد، زن سراپای او را ورانداز میکرد. دبورا هرچه او میگفت مطیعانه انجام میداد، اما دست چپش را آرام به داخل چرخاند تا دو زخم عمیق و درحال التیام روی مچش را پنهان کند. طبق روال جدید، به اتاق برگشت و چند سؤال را راجع به خودش پاسخ داد. سؤالها را پزشکی با لحن تحقیرآمیزی مطرح کرد و گویا از جوابهای او خوشش نیامد. پیدا بود که صدای غوغای درونی دبورا را نمیشنید.
دبورا در خلأ دنیای میانی ایستاده بود، یعنی بین این دنیا و قلمروی یِر. مأموران گردآوری اطلاعات ذهنی داشتند زنده میشدند. کمی بعد، قرار بود با صدای بلند او را نفرین و سرزنش کنند و شنواییاش را در هر دو دنیا از او بگیرند. مثل بچهای که منتظر تنبیه باشد و با قیل و قال پیشدستی کند، در برابر آمدنشان ایستادگی میکرد. در جواب بعضی از سؤالهای دکتر، دبورا واقعیت را گفت. بگذار او را تنبل و دروغگو بخوانند. صدای غوغای درونیاش کمی بالا گرفت و در آن میان، توانست کلماتی را بشنود. اتاق چیزی نداشت که حواسش را پرت کند. برای جلوگیری از غرق شدن، دو گزینه داشت؛ اینجا، با دکتر بیروح و دفترچهی یادداشتش، یا قلمروی یِر با خدایان و مزارع طلاییرنگ. اما قلمروی یِر سرزمین ترس و گمگشتگی هم داشت و دبورا دیگر نمیدانست به کدام پادشاهی در یِر دسترسی دارد. قرار بود دکترها دراینباره به او کمک کنند.
پزشکی آنجا نشسته بود که غوغای درونی دبورا حضورش را کمرنگ میکرد. دبورا به او نگاه کرد و گفت: «دربارهی چیزهایی که پرسیدین، راستش رو بهتون گفتم. حالا کمکم میکنین؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دنیای بیگانه دبورا |
نویسنده | جوآن گرینبرگ |
مترجم | زهره مهرنیا |
ناشر چاپی | نشر مون |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 352 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7585-07-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |