معرفی و دانلود کتاب دل پاک، پایان خوش

معرفی کتاب دل پاک، پایان خوش

اگر به دنبال کتابی می‌گردید که دست شما را بگیرد و از میان بحران‌های زندگی انسان امروز، به آغوش آرام خداوند برگرداند، کتاب دل پاک پایان خوش نوشته‌ی هاکان منگوچ، بهترین انتخاب است. هاکان منگوچ، با استفاده از قصه‌های کوتاه عارفانه، شما را با بینش صوفیانه‌ی خود به زندگی آشنا و به صلح با خویشتن و جهان پیرامون دعوت می‌کند.

درباره‌ی کتاب دل پاک، پایان خوش

تنهایی، کمال‌گرایی، بی‌معنایی، فقدان عشق، رنگ باختن ارزش‌ها، روابط تهی، ریاکاری و... این‌ها فقط تعدادی از تهدید‌هایی است که انسان مدرن، نسبت به هویت خود احساس می‌کند. بسیاری از ما احساس گم‌شدگی می‌کنیم. احساس می‌کنیم تنهاییم اما دوست نداریم وارد ارتباطاتی تهی و بی‌ارزش شویم. می‌خواهیم بهترین خودمان باشیم اما هر چه تلاش می‌کنیم باز هم نواقصمان آزارمان می‌‌دهد. سخت به دنبال معنایی برای زندگی می‌گردیم اما هر چه به دنبال مفاهیم بزرگ بیرونی می‌گردیم، گیج‌تر می‌شویم. هاکان منگوچ هم کتاب دل پاک پایان خوش (Kalbin Temizse Hikayen Mutlu Biter) را به خاطر همین نوشته است؛ تا انسان سردرگم امروز را با مفاهیم عمیقی که شاید فراموش کرده است آشتی دهد.

هاکان منگوچ، نویسنده‌ی ترکیه‌ای، سال‌ها در زمینه‌ی تصوف و فلسفه‌ی صوفی‌گری به مطالعه پرداخته است و در دانشگاه، درس درآمدی بر تصوف را تدریس می‌کند. او نتیجه‌ی سال‌ها مطالعه‌‌ی خود و البته درک و بینش عارفانه‌اش را در کتاب‌هایش به مخاطبان هدیه می‌کند. یکی از شخصیت‌های بزرگی که بر این نویسنده، تأثیری بسیار عمیق داشته است، مولاناست. به‌ طوری که وقتی کتاب‌های منگوچ را می‌خوانید، همخوانی و پیوند شیرینی میان نوشته‌های کتاب با ذهنیات شاعر و عارف ایرانی می‌یابید. این ذهنیات، همان درس‌هایی است که طی سال‌ها از فرهنگ و ادبیات فارسی در افکار ما به صورت ناخودآگاه جا باز کرده و شاید بدون اینکه حتی به دنبال یادگیری از مولانا رفته باشیم، حکمت او به ما به ارث رسیده است. حالا، با خواندن کتاب دل پاک و پایان خوش، گردوخاک روزمرگی‌ها از این گنجینه‌هایی که در دل و ذهنمان داریم پاک می‌شود و می‌توانیم به یاد بیاوریم که چه وجود ارزشمندی داریم که باید قدر آن را بدانیم.

حکمت‌هایی چون «هیچ رویدادی در جهان اتفاقی نیست»، «ما همه‌ی آنچه برای شادمانی نیاز داریم را در اختیار داریم»، «نواقصمان ما را رشد می‌دهند» و... را شاید زیاد شنیده باشیم، اما نویسنده، آن را با چنان ظرافتی در کنار قصه‌هایی ساده و پندآموز به ما یادآوری می‌کند که دوست داریم قدری بیشتر درباره‌ی هر کدام فکر کنیم؛ کمی به خود فرصت بدهیم و ببینیم آیا می‌توانیم آن را به فلسفه‌ی زندگی خود تبدیل کنیم و آرامشی را که به دنبال آن هستیم به دست آوریم یا نه.

کتاب دل پاک، پایان خوش می‌تواند یک هدیه‌ی عالی برای آن دسته از دوستانی باشد که دلمان می‌خواهد از گوهر وجودشان بهره‌ی بیشتری ببریم اما شلوغی‌های دنیای مدرن، آن‌ها را از ما گرفته است. هدیه‌ای خوب برای همسران گرفتار، والدین پرمشغله، فرزندان مضطرب و همه‌ی عزیزانی که احساس می‌کنیم تحت فشار و بر اثر سرعت زندگی مدرن، از خود غافل شده‌اند و رنج می‌برند. مهم‌تر از همه، کتاب دل پاک پایان خوش می‌تواند هدیه‌ای فوق‌العاده برای خود عزیزمان باشد تا به بهانه‌ی آن هم که شده، چند دقیقه‌ای زمان را متوقف کنیم و دستی به سر و گوش روح فرسوده‌مان بکشیم.

کتاب دل پاک پایان خوش را الهام قهرمانی، با جملاتی ساده، روان و دلنشین به فارسی برگردانده است و نشر گویا کار چاپ آن را به عهده داشته است.

کتاب دل پاک، پایان خوش برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب دل پاک پایان خوش به کسانی که به دنبال تجربه‌ای آرام‌بخش و دلپذیر از خواندن هستند توصیه می‌شود؛ خصوصاً کسانی که به بینش صوفیانه و عارفانه علاقه دارند.

در بخشی از کتاب دل پاک، پایان خوش می‌خوانیم

داستانی هست که من آن را بسیار دوست می‌دارم؛ داستان درختان هلو... در باغچۀ خانه‌ای دو درخت هلو در کنار هم بودند، یکی از درختان ضعیف بود و دیگری تنومند، بار یکی زیاد و بار دیگری کم بود... درخت پر برگ و بار بعد از مدتی شروع به فخرفروشی به درخت ضعیف کرد؛ صاحب باغچه هم از درخت ضعیف قطع امید کرده بود و با خود فکر می‌کرد که این درخت روزی خشک می‌شود؛ به همین خاطر دیگر به آن آب نمی‌داد و رسیدگی نمی‌کرد و با خود می‌گفت: «بالأخره از بین می‌رود، ارزش زحمت ندارد.» اما روزی از روزها باد، بذر گلی را به این باغچه آورد و بذر گل رشد کرده و به تنۀ درخت پیچید و بالا رفت و از او پرسید: «می‌توانم اینجا ریشه بزنم؟ از راه بسیار دور می‌آیم. خوش‌عطرترین و پربارترین و زیباترین بذر گل باغچه‌های حاصل‌خیزم.»

درخت هلوی تنومند، متکبرانه پاسخ داده بود که نمی‌شود؛ در این باغچه به گل‌های خودشیفته نیازی نداریم، هرگز فکر نکن که می‌توانی در خاک من بمانی و رشد کنی؛ با اولین باد از اینجا دور شو، حتی یک قطره آب را هم به تو نمی‌دهم، با ریشه‌هایم به تو فشار آورده و تو را بیرون خواهم راند. بذر گل از این تهدید درخت هلو بسیار غمگین شده و در انتظار وزش اولین باد مانده و خود را در خاک نگه نداشت و دیری نگذشت که با وزش بادی دیگر بذر گل، کمی آن طرف‌تر پای درخت کوچک هلو به خاک افتاد و از او هم پرسید: «می‌توانم اینجا بمانم؟» و خیلی کوتاه خودش را معرفی کرد. درخت کوچک هم به او گفت: «البته، خیلی دلم می‌خواهد که اطرافم گل‌های خوش عطر و زیبا باشند و با هم رفاقت کنیم، برای راحتی و آسایش تو از هیچ کاری دریغ نخواهم کرد.» بذر گل از این مهمان‌نوازی بسیار تحت تأثیر قرار گرفته و پای درخت کوچک هلو ریشه می‌دواند و چیزی نمی‌گذرد که اطراف درخت کوچک، گل‌های رنگارنگ معطر غنچه زده و پروانه‌ها، زنبورها و پرنده‌ها هم باغچه را در بر گرفتند، عطر خوش گل از خانۀ همسایه‌ها هم حس می‌شد، همۀ همسایه‌ها از هم می‌پرسیدند که این چه بوی خوشیست؟ صاحب باغ هم از این موقعیت بسیار راضی به نظر می‌رسید و برای آنکه گل‌ها تمام باغچه را پر کنند گوشه‌ای را که درخت کوچک هلو در آن قرار داشت بیشتر آبیاری کرده و هر روز به طور مرتب به باغچه رسیدگی می‌کرد و با کودهای مخصوص، خاک را تقویت می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

در مورد نویسنده کتاب
آشنایی من با یک صوفی در آفریقا
گنجینه‌ای که در پی آن هستی درست همین دم و همین نقطه‌ایست که در آن ایستاده‌ای
من انسانی دارای عیب‌و‌نقص هستم که پروردگاری بی‌نقص به او عشق می‌ورزد
اگر قلبت پاک باشد داستانت پایان خوشی خواهد داشت
اگر سرعتت را کم کنی، سریع‌تر خواهی رفت
عشق، یک تحول درونیست
می‌دانی ارزش چیست؟ چیزیست که نه می‌توانی از دیگری به وام بگیری و نه به کسی قرض دهی!
اگر برای خودت ارزش قائل نشوی، کسی برایت ارزشی قائل نخواهد شد
ترس از دست دادن در رابطه‌ها
درختی بزرگ‌تر از آنکه چشمانت توانایی دیدن عظمتش را داشته باشد، از دانه‌ای کوچک که چشمانت قادر به دیدن آن نیست به وجود آمده است
کلماتی که بر زبان می‌رانی، همان گونه به سوی خود می‌خوانی
کسی که نتواند ساحل امن خود را ترک کند اقیانوس‌های تازه را هم نمی‌تواند کشف کند
کیفیت زندگی تو، به اندازۀ کیفیت آدم‌های زندگی توست
بلبل تو را به گلستان و کلاغ تو را به زباله‌دان می‌برد
در مقابل انسان‌هایی که قادر به تغییر آن‌ها نیستیم چه می‌توان کرد؟
بار منفی دیگران را به دوش نکش!
چرا همیشه انسان‌های مشابه سر راهم قرار می‌گیرند؟
شش اشتباهی که رابطه را به پایان می‌رساند
عشق، حسی بی‌همتا که از سوی خالق به انسان، عطا شده
برای آغاز تازگی‌ها باید گذشته را رها کنی
اگر می‌خواهی شاد باشی از هیچ کس انتظار نداشته باش
توصیه‌ای مهم برای زنان تنها
تمرین‌هایی ساده برای افزایش اعتمادبه‌نفس
زنان مصمم و ثابت‌قدم
وسعت بال‌های گشوده شده پیدا نیست
ویژگی‌های منحصربه‌فرد زنان شاد و قدرتمند
کنترل‌گر بودن را رها کن و تسلیم شو!
آنچه صاحب آن هستی، مدتی بعد می‌تواند صاحب تو باشد
تلۀ آبرو
اگر مشکلی وجود داشته باشد به این معناست که شادی وجود دارد
تو خود بزرگ‌ترین دردی، که درد را درد، می‌انگاری
قدرت دعا و اندیشه
چرا باید نوای نی را بشنوی
دوست کسی نیست که سخن تلخ بگوید
همین‌گونه که هستی زیبایی
درمان، در خودِ درد، پنهان است، نمی‌بینی!
تاریخ را خداوند می‌نگارد، ما تنها تعریف خودمان را از آن برمی‌گزینیم
بدن با خوردن سیر می‌شود و روح با بخشیدن
آنکه که کار را می‌داند انجام می‌دهد و آنکه نمی‌تواند سنگ می‌افکند، تو به راهت ادامه بده
انسان در چه سنی پیر می‌شود؟
بار را با خود بردن درست است یا یا زیر بار له شدن؟
پایان