معرفی و دانلود کتاب برادرزادهی رامو
برای دانلود قانونی کتاب برادرزادهی رامو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب برادرزادهی رامو
رمانی فلسفی که هگل، انگلس و فروید را شیفتهی خود کرد. دُنی دیدرو کتاب برادرزادهی رامو را در سال 1762 میلادی نوشت، اما این داستان بلند اولینبار پس از ترجمهی گوته، به زبان آلمانی به چاپ رسید. این رمان که بیشتر در قالب گفتوگوهایی میان راوی و شخصیت «او» روایت میشود، بازتابی از علاقهها، ایدههای فلسفی و اندیشهی اجتماعی نویسنده و نقدهای او به سیاستمدارها و صاحبان سرمایه است و همزمان مهمترین دیدگاههای فیلسوفهای عصر روشنگری را بازتاب میدهد.
دربارهی کتاب برادرزادهی رامو
وقتی در ابتدای سدهی هفدهم میلادی، کتاب دنکیشوت (Don Quixote) اثر میگل سروانتس (Miguel de Cervantes) بهعنوان اولین رمان مدرن جهان منتشر شد، امکانی تازه برای دانشمندان علوم انسانی و فیلسوفهای اجتماعی پدید آمد تا دغدغهها و دلمشغولیهای اجتماعی و فلسفی خود را در قالب این سبک ادبی به مخاطبها عرضه کنند. بهعنوانمثال در سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی، اندیشمندهایی مانند ولتر، شارل دو مونتسکیو، تئودور داستایوفسکی و فردریش نیچه، آثار مهم فلسفی خود را در قالب رمان منتشر کردند. یکی از مشهورترین آثار داستانی با درونمایههای فلسفی، کتاب برادرزادهی رامو (Rameau's Nephew) است که دُنی دیدرو (Denis Diderot) آن را احتمالاً در سال 1762 نوشت، اما بهخاطر ترسش بابت انتقادهای اجتماعی و سیاسی صریحی که نسبت به بعضی سیاستمدارها و سرمایهدارهای فرانسوی مطرح کرده بود، ترجیح داد از خیر انتشارش بگذرد.
سه دهه بعد، وقتی بیست سال از مرگ دنی دیدرو میگذشت، یوهان ولفگانگ فون گوته (Johann Wolfgang von Goethe)، شاعر و نویسندهی مشهور آلمانی به پیشنهاد فردریش شیللر (Friedrich Schiller)، نویسنده و نمایشنامهنویس بزرگ هموطنش، نسخهای دستنویس از این داستان را خواند و چنان تحتتأثیر نبوغ نویسندهاش قرار گرفت که به ترجمهی آن به زبان آلمانی اقدام کرد. سرانجام در سال 1805، اولین نسخه از کتاب برادرزادهی رامو، پیش از آنکه در فرانسه منتشر شود، به زبان آلمانی چاپ شد. این کتاب حدود دو دهه بعد، برای اولینبار به زبان مادری نویسنده در فرانسه منتشر شد و ازآنپس، بهعنوان یک رمان فلسفی در عصر روشنگری، شهرت و محبوبیت زیادی کسب کرد.
رمان برادرزادهی رامو با زاویهی دید اولشخص نوشته شده و شبیه به گفتوگویی بلند از مواجههی خیالی راوی با مردی به نام ژان فرانسوا رامو (Jean- François Rameau) است؛ شخصیتی که در عالم واقعیت، برادرزادهی ژان فیلیپ رامو (Jean-Philippe Rameau)، موسیقیدان مشهور فرانسوی در سدهی هجدهم بوده، اما در این داستان در قالب جوانی تنپرور، ازخودراضی، ریاکار و درعینحال فیلسوفمآب به تصویر کشیده شده است.
نویسنده در این اثر داستانی کوشش میکند در قالب گفتوگوهایی میان دو شخصیت «من» و «او»، نقدهای خود را نسبت به ابتذال اخلاقی جامعه، ریاکاری و فساد سیاستمدارها، منفعتطلبی ثروتمندها و ستمی که به طبقهی محروم وارد میشود، بیان کند. او در این مسیر با بازتولید این شخصیت نمادین، بازنمایی انتقادی خود از وضعیت کشور فرانسه و قارهی اروپا در قرن هجدهم را به درخشانترین شکل انجام میدهد و همزمان نیز نظریهها و دغدغههای فلسفیاش دربارهی عصر روشنگری را مطرح میکند. از این لحاظ، این رمان را میتوان مشابه کتاب «راز فال ورق» در نظر آورد، رمانی که در قالب گفتوگوهایی فلسفی بین یک پدر و پسر نوجوانش شکل میگیرد؛ با این تفاوت که دغدغههای یوستین گردر در این کتاب تمرکز بر مسئلههای هستیشناسانه است، اما دُنی دیدرو دغدغههای عینیِ جامعهشناختی و فلسفی عصر خود را مطرح میکند. از این منظر، این رمان را میتوان رمانی فلسفی و اجتماعی بهحساب آورد که گرچه بیشتر به دنبال بیان دغدغههای نویسنده است، اما درعینحال، فرم ادبی جذاب و پُرکششی نیز دارد و خواننده از خواندناش خسته نمیشود. کتاب برادرزادهی رامو، نوشتهی دُنی دیدرو تاکنون با دو ترجمهی مختلف در ایران منتشر شده که کتاب حاضر را نشر چشمه با برگردان مینو مشیری به چاپ رسانده است.
در نکوداشت کتاب برادرزادهی رامو
- پرترهای از یک دانشجوی جوان متفکر و دوراندیش. (britannica)
کتاب برادرزادهی رامو مناسب چه کسانی است؟
کتاب برادرزادهی رامو به دوستداران رمانهای کلاسیک فلسفی و آثار داستانی مربوط به عصر روشنگری پیشنهاد میشود.
با دُنی دیدرو بیشتر آشنا شویم
دُنی دیدرو در سال 1713 در شهر لانگر فرانسه به دنیا آمد و پس از مرگش در سن هفتادویکسالگی، بهعنوان یکی از فیلسوفهای برجستهی عصر روشنگری شهرت یافت. او در نوجوانی با تصمیم پدرش برای رفتن به مدرسهی مذهبی مخالفت کرد و تحصیل خود را در دبیرستانی عادی ادامه داد. در سن سیودوسالگی، مهمترین کار زندگیاش را بهعنوان سردبیر و سرپرست پروژهی بزرگِ «آنسیکلوپدی، دایرهالمعارف روشمند علمها، هنرها و صنعتها» بر عهده گرفت و تا بیستوهفت سال به این کار بزرگ مشغول بود. دُنی دیدرو از دوستهای نزدیک ژان ژاک روسو (Jean-Jacques Rousseau) فیلسوف مشهور فرانسوی بود و از بهترین کتابهایش میتوان به «ژاک قضاوقدری و اربابش»، «راهبه»، «از چشم نابینایان»، «گفتاری پیرامون ادبیات دراماتیک» و کتاب حاضر اشاره کرد؛ آثاری که همگی به زبان فارسی ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب برادرزادهی رامو میخوانیم
هوا چه خوب و یا چه بد، عادت دارم حدود پنج بعدازظهر برای گردش به پاله روآیال بروم. آن منم که همیشه تنها روی نیمکت خیابانِ درختی آرژانسون نشستهام و غرقِ خیال هستم. ذهنم را از هر قیدوبندی رها میسازم. اجازه میدهم تا اولین فکرِ عاقلانه یا غیرعاقلانهای را که به ذهن میرسد دنبال کنم. درست مثل جوانان هرزهی ما که در بلوار فواً دنبال معروفهای بیمغز، شوخوشنگ، با نگاهی بیحیا و دماغِ سربالا میافتند تا این یکی را وِل کنند و شتابان آن دیگری را تعقیب کنند، خواهانِ همه باشند و به هیچیک دل نبندند. افکارم دلبرکان مناند. اگر هوا سرد یا بارانی باشد، به کافهی رِژانس پناه میبرم و در آنجا به تماشای بازی شطرنج مینشینم. پاریس در عالم و کافه رژانس در پاریس جایی است که در آن بهتر از هر مکانی شطرنجبازی میکنند. لِگالِ فکور، فیلیدور تیزبین و مایوِ قویهیکل در آن کافه که صاحبش رِی است باهم رقابت میکنند؛ در آنجاست که حیرتانگیزترین حرکتِ مُهرههای شطرنج را میبینید و زنندهترین حرفها را میشنوید؛ چون اگر میشود مانند لِگال باهوش بود و شطرنجبازی ماهر، میشود چون فوبر و مایو نیز استاد شطرنج بود و احمق.
روزی بعد از ناهار آنجا بودم؛ کمتر حرفی میزدم و میکوشیدم چیزی نشنوم که ناگهان موجودی عجیبالخلقه که به لطف پروردگار در مملکت ما کم نیستند سراغم آمد. او ترکیبی از تفرعن و رذالت، عقل سلیم و بیعقلی بود. لابد معنای شرف و ننگ به گونهای عجیب در مغزش درهم تنیده بود که صفات نیکی را که طبیعت به او ارزانی کرده بود بدون فخر، و صفات بدش را بدون شرم رو میکرد. بهعلاوه، از جسمی نیرومند، تخیلی آتشین و قدرتِ ریوی کمسابقهای برخوردار بود. اگر اتفاقی او را دیدید و شخصیتِ شگفتآورش شما را میخکوب نکرد، یا انگشت در گوش فرو میکنید، یا فرار. پروردگارا، عجب نفسی دارد! هیچچیز بیشباهتتر از او به خودش نیست. زمانی لاغر و تکیده، به بیماری میماند که دیگر توان ندارد و میتوان دندانهایش را زیر گونهها شمرد انگار چندین روز چیزی نخورده باشد یا از ریاضت گاهی گریخته باشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب برادرزادهی رامو |
نویسنده | دنی دیدرو |
مترجم | مینو مشیری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 122 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-535-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |