معرفی و دانلود کتاب بخش دی

عکس جلد کتاب بخش دی
قیمت:
۴۹۰۰۰ ۲۴,۵۰۰ تومان ۵۰%
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بخش دی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بخش دی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بخش دی

کتاب بخش دی، رمانی روان‌شناسانه است که توسط فریدا مک فادن نوشته شده. رمان حاضر داستانِ یک دانشجوی پزشکی به نام ایمی برنر را به تصویر می‌کشد که باید به مدت 13 ساعت به‌عنوان شیفت در بخش روان‌پزشکی یک بیمارستان، پشت درهای بسته بگذراند. فریدا مک فادن که خود یک پزشک متخصص مغز است، از زاویه‌ی دید ایمی، به باورهای رایج در مورد بیماری‌های روانی می‌نگرد و آن‌ها را مورد پرسش قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بخش دی

علی‌رغم تلاش‌های بسیاری از روان‌شناسان و روان‌پزشکان در سال‌های اخیر، باور‌های اشتباه رایجی در مورد افراد مبتلا به اختلال‌های روانی وجود دارد. بسیاری از افراد احساس می‌کنند این افراد توانایی کمتری در حل مشکلات زندگی دارند، بیشتر مرتکب جرم و جنایت می‌شوند و حتی خطرناک‌تر از افراد عادی جامعه هستند. این باورها باعث شده‌اند مردم از افراد مبتلا به اختلال‌های روانی دوری کنند و حتی کمتر به‌دنبال این باشند که ریشه‌های مشکلات آن‌ها را بشناسند. همه‌ی این‌ها در حالیست که اکثر مطالعات و پژوهش‌های آماری نشان می‌دهند افراد مبتلا به اختلال‌های روانی، بیش از آنکه عاملین خشونت و جرم باشند، خود قربانیِ آن هستند. فریدا مک فادن (Freida McFadden)، که خود یک پزشک متخصص مغز است و تاکنون چندین کتاب با محوریت افراد مبتلا به اختلال‌های روانی یا پزشکی نوشته است، در کتاب بخش دی (Ward D) به باورهایی پرداخته که در بین مردم عادی و حتی جامعه‌ی پزشکی در رابطه با بیماران روانی وجود دارد.

داستان کتاب بخش دی، که می‌توان آن را یک رمان روان‌شناسانه و دلهره‌آور دانست، به یک دانشجوی پزشکی به نام ایمی برنر می‌پردازد که در یک بیمارستان دوره‌ی کارورزی خود را می‌گذراند. ایمی، از زمان ورود به این بیمارستان، به دلایلی شخصی که ما در آغاز داستان از آن‌ها اطلاعی نداریم، از بخش دی، که بیماران مبتلا به اختلال‌های روانی شدید در آن بستری هستند، دوری کرده است. اما زمانی که شیفت شبانه‌ی بخش دی به او سپرده می‌شود، ایمی راهی جز این ندارد که 13 ساعت را در این بخش بیمارستان، پشت درهای بسته بگذارند.

معرفی و دانلود کتاب بخش دی

کتاب بخش دی، به‌طور موازی به حال حاضر و وقایعی می‌پردازد که هشت سال پیش برای ایمی رخ داده‌اند و از این راه، دلیل دوری او از بخش دی را به خواننده نشان می‌دهد. فریدا مک فادن، با بررسی ترس‌ها و اضطراب‌هایی که ایمی در بخش روان‌پزشکی بیمارستان تجربه می‌کند، هم ابعاد روان‌شناسانه‌ای به داستان داده است و هم برخی باورهای رایج و غلط در مورد بیماران مبتلا به اختلال‌های روانی را بررسی کرده و به چالش کشیده است.

تجارب خود نویسنده، نقش زیادی در فضاسازی و پرداخت دقیق داستان به جزییات اداری و مدیریتی بیمارستان داشته‌اند و این مسئله باعث شده داستان بخش دی را بتوان در ژانر داستان‌های مهیجِ پزشکی (Medical thriller) دسته‌بندی کرد؛ داستانی دلهره‌آور که در آن گویی نیرویی شوم و غیرقابل‌دیدن، جان شخصیت‌های داستان را تهدید می‌کند.

کتاب بخش دی، توسط صبا ایمانی ترجمه شده و نشر نون آن را منتشر کرده است.

کتاب بخش دی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های مهیج و دلهره‌آور و یا داستان‌های روان‌شناسانه علاقه دارید، از خواندن کتاب بخش دی لذت خواهید برد. ازطرف دیگر، اگر از علاقه‌مندان به درام‌های پزشکی هستید و به موضوع اختلال‌های روانی علاقه دارید، خواندن این کتاب به شما توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب بخش دی می‌خوانیم

بخش روان‌پزشکی در طبقۀ نهم بیمارستان است.

مقابل در فلزی سنگین آسانسور می‌ایستم، نمی‌دانم دوست دارم آسانسور سریع‌تر بیاید یا آرام‌تر. اگر آسانسور زودتر نیاید، دیرم می‌شود. ولی از طرف دیگر، هر لحظه‌ای که اینجا در انتظار آسانسور بایستم، کمتر در بخش روان‌پزشکی محصور بیمارستان حضور دارم. واقعاً وضع جالبی است.

منتظر آسانسورم که گوشی‌ای در جیب شلوار گانم می‌لرزد. فکر اینکه تا لحظاتی بعد دیگر نمی‌توانم از گوشی‌ام استفاده کنم واقعاً ترسناک است. مثل این است که دستم را قطع کرده باشند. قبول دارم، این وابستگی نشان‌دهندۀ رابطۀ ناسالم من با گوشی‌ام است، ولی برایم اهمیتی ندارد. من به گوشی‌ام نیاز دارم. چرا یک مکان نباید آنتن داشته باشد؟ واقعاً ظالمانه است.

گوشی‌ام را از جیب عمیق شلوار گان آبی‌ام بیرون می‌آورم، امیدوارم تماسی از پولین، دستیار اجرایی بخش روان‌پزشکی بیمارستان، باشد که زنگ زده تا بگوید دیگر نیازی ندارند در بخش دی کار کنم. ولی صدالبته که تماس از طرف او نیست. از طرف مادرم است.

عالی شد.

مادرم آخرین نفری است که در حال حاضر دلم می‌خواهد باهاش صحبت کنم، ولی اگر تماسش را جواب ندهم و آنتن گوشی‌ام برود، وحشت می‌کند. پس بهتر است همین حالا تماس را جواب دهم و قال قضیه را بکنم.

می‌گویم: «سلام، مامان.» و همان لحظه درِ یکی از آسانسورها باز می‌شود. سوارش نمی‌شوم.

می‌گوید: «ایمی، چه‌خبرها؟»

می‌گویم: «سرم شلوغه. امشب قراره درس بخونم.»

خیلی‌خب، به مادرم دربارۀ شیفت امشبم در بخش دی چیزی نمی‌گویم. خودم بابتش مضطربم، ولی او از من هم بدتر است. آدمی نیست که به‌طور کلی زیاد نگران شود، ولی خبر دارد که جید بیمار اینجاست. از کل ماجرا خبر دارد.

دلش نمی‌خواهد به بخش دی برگردم.

از من می‌پرسد: «روان‌پزشکی چطوری پیش می‌ره؟» می‌توانم صدای پس‌زمینه را از تماسش بشنوم، صدای اخبار عصر از تلویزیون کوچکی است که تقریباً بیست سال پیش خریده شده. پدرم هر شب، بلااستثنا، اخبار می‌بیند. از روی اخبار دیدنش می‌توانید ساعتتان را تنظیم کنید.

می‌گویم: «خوبه، آسونه.»

«تو علاقه‌ای بهش نداری...»

میان حرفش می‌پرم. «نه، من به روان‌پزشکی به چشم یه شغل، علاقه ندارم. اصلاً ندارم.»

با هر رشتۀ دیگری کنار می‌آیم. جراحی، پزشکی داخلی، جراحی زنان و زایمان. حتی می‌توانم از آن دکترهایی باشم که تمام روز کاری به‌جز نگاه کردن به راست‌رودۀ آدم‌ها انجام نمی‌دهند، چون این کار مهمی است و من می‌توانم انجامش دهم. ولی نمی‌توانم افرادی را درمان کنم که اختلالات روانی دارند. این کاری است که هیچ وقت انجامش نخواهم داد.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بخش دی
نویسنده
مترجمصبا ایمانی
ناشر چاپینشر نون
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات261
زبانفارسی
شابک978-622-7566-96-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک
۴۹۰۰۰ ۲۴,۵۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بخش دی

Helia aqania
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
واقعا از همه نظر میشه گفت که کتاب عالی بود هم از نظر نوشتاری هم از نظر پردازش ذهنی همه چیز از نظر من عالی بود واقعا میشه گفتش که پایانی برای کتاب در نظر گرفته شده بود که اصلاً قابل حدس نبود از همه مهمتر این بود که انقدر خوب توضیح داده شده بود راجع به شخصیت ها که شما جای هر شخصیتی می تونستی زندگی که کنی انقدر واضح بود همه چیز انگار شما خودتون داشتین جای اون شخصیت فکر می کردین مخصوصاً شخصیت ایمی برای من خیلی جالب بود این اعتماد کردن سریع به بیمارا چه به دکتر و همه آدم هایی که اونجا بودند و زود تغییر عقیده دادنش همه اینا یه چیزی رو به شما می فهمونه که دکترها هم آدم هایی هستند که می تونن بیمار بشن می‌تونن خودشون بیماری رو درمان کنند ولی خودشون مبتلا به همون بیماری باشند و در کل به نظر من این کتاب فوق العاده است و بهترین کتابیه که می تونید توی این ژانر بخونید
محمد
۱۴۰۳/۰۵/۳۰
خطر اسپویل :
داستان رمان در یک بیمارستان روانی آغاز می شود، جایی که پرستار جوانی به نام امی برنر به تازگی در بخش دی (Ward D) بیمارستان مشغول به کار شده. این بخش به بیماران روانی خطرناک اختصاص دارد و امی آرام آرام متوجه می شود که اتفاقات عجیبی در این بخش در حال رخ دادن است. با بیماران مرموز و مشکوک
کارکنان بیمارستان مواجه می شود و به تدریج به رازهای تاریکی که در دل این بخش پنهان شده اند پی می برد. او تلاش می کند تا بین وظایف حرفه ای خود و کنجکاوی شخصی اش تعادل برقرار کند، اما هرچه بیشتر تحقیق می کند، بیشتر در شبکه ای از دروغ ها و خیانت ها فرو می رود. او باید با ترس ها و شک های خود مواجه شود و راهی برای نجات خود و بیماران پیدا کند. امی برنر به عنوان شخصیت اصلی داستان، زنی باهوش است و با وجود ترس ها و تردیدهایش، تلاش می کند تا حقیقت را کشف کند. او نمادی از شجاعت و پشتکار است و تصمیمات او نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد. دیگر شخصیت ها البته بیماران هستند که هر یک شخصیت منحصر به فردی دارند با گذشته ای پر از راز و هر یک از طیف گسترده ای از اختلالات روانی رنج می برند. این بیماران نه تنها برای امی مانعی هستند بلکه هر یک از آن ها تکه ای از پازل بزرگ تر داستانند. بعد از بیماران، کارکنان بیمارستان هستند که آن ها نیز کمتر از بیماران شخصیت پیچیده تری ندارند. هر کدام شان انگیزه ها و اهداف خاص خود را دارند و برخی از آن ها دوست و حامی امی هستند و بعضی دیگر دشمنان مخفی او. اول از همه ترس و دلهره است که یکی از تم های اصلی رمان به شمار می رود. مک فادن با استفاده از تکنیک توصیف دقیق و صحنه های پر از تعلیق، توانسته فضایی ایجاد کند که خواننده را هر لحظه در وضعیت اضطراب و نگرانی نگه دارد. بی نقد جالب و مهیج
Aylin jafari
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
داستان در رابطه با دختریه که قراره شب رو در یک تیمارستان روانی بگذرونه که قفل الکترونیک دارد و اوضاع در اوایل داستان خطرناک به نظر نمیاد اما این یه کتاب جناییه و قرار نیست همین طور بمونه ما از اول داستان متوجه میشیم که چیزی در گذشته این دختر هست که این شب رو برای اون ازار دهنده و غیر قابل تحمل کرده و روند داستان به گونه‌ای است که که این سوال در اواخر کتاب پاسخ خودش رو پیدا میکنه و میتوان اینو یکی از جذابیت‌های داستان دونست، ارتباط گرفتن با شخصیت‌ها کار سختی نیست و پایان داستان به شدت غیر قابل حدس زدن و تا حدی باورنکردنی بود یکی از ویژگی‌های آثار فریدا مک فادن غیر قابل حدس زدنه پایان اون هاست و این کتاب هم شما رو غافل گیر میکنه مخصوصا هر چه به اخر کتاب نزدیک تر میشید.
روند داستان خسته کننده نبود و من مدام اشتیاق داشتم تا پایانش رو ببینم اگر به اثار معمایی با پایان شگفت اور علاقه دارید پیشنهاد میشه و بین اثاری که از مک فادن خوندم میتونم بگم یکی از بهترین‌ها بود. اگر از این کتاب خوشتون بیاد حتما اثار دیگه مثل «هیچوقت دروغ نگو» از همین نویسنده هم میپسندین.
⁦♥️⁩⁦♥️⁩سارا⁦♥️⁩⁦♥️⁩
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
خطر اسپویل!
کتاب بدی نبود ولی همونطور که بقیه هم گفته بودند نسبت به بقیه آثار فریدا مک فادن خیلی ضعیف تر بود اونجوری هیجان و معمایی بودن و رازآلود بودن رو نداشت یه جاهایی ایمی حماقت میکرد یه جاهایی هم خود کتاب سوتی میداد مثلا با اونهمه سروصدا و رفتن برق چطوری هیچ بیماری بیرون نیومده بود و راهرو و
خالی بود؟ یا کتاب یه جاهایی گفت که جید یه هفتس که اومده اونجا یه جاهایی هم گفت که هشت ساله اومده این واقعا یک سوتی خیلی بزرگه! ایمی که میدونست جید ازش متنفره چطوری حرفش رو باور کرد؟ مگه گبی بهش نگفته بود که دکتر بک یه پیرمرده، پس چرا هیچ شکی نکرد؟ اونجایی که دکتر بک بهش گفت کمرون رفته بیرون چجوری یادش نیومد که اگه رفته بود بیرون صدای در می‌اومد؟ یا مثلا واسه‌ی هر چیز احمقانه‌ای سریع میله هاش در می‌آورد ولی لحظه‌ای که دیمن گرفته بودش با میله هاش نزدش؟ یا دیمن که خودش جا زده بود جای دکتر بک چجوری اینهمه اطلاعات دقیق در مورد بیماران اسکیزوفرنی داشت؟ و چرا پرونده خودش و جید رو (برای اینکه ایمی نفهمه) مخفی نکرد؟ و کلی چیز‌های دیگه. برای همین وقتی که آخر همه چیرو فهمید من هیچ هیجانی نداشتم چون خودم میدونستم و کلا از این کتاب خوشم نیومد😐
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
این کتاب محشره. تا حالا از فریدا مک فادن هیچ کتابی نخونده بودم و الان عاشقش شدم. میخوام بقیه کتاباشم بگیرم بخونم. تازه توی نظرات دیدم دوستان گفتند که این کار نسبت به بقیه کارای این نویسنده ضعیفتر بوده! پس بقیه کارهاش خدا میدونه چقدر خوبند. واقعا رازآلود بودن این کتاب خیلی جذاب بود. اصلا چیزی رو حدس نمیشد زد و چند بار در طول مطالعه‌ی اون شوکه میشید. من که نمیتونستم کتاب رو زمین بذارم و از عصر تا شب توی چند ساعت تمومش کردم. جالب این بود که زندگی کاراکتر اصلی در گذشته و خارج از بیمارستان به زمان حال و داخل بخش دی گره میخوره و همه‌ی اینها یک داستان معمایی و جنایی فوق‌العاده رو به وجود آورده.. خود نویسنده ظاهرا پزشکه و با پایه‌ی علمی داستان‌سرایی کرده، بعضی قسمتها به انواعی از بیماریهای روانی اشاره کرده و توضیحاتی داده که اطلاعات ما رو تا حدودی میتونه افزایش بده. در کل اگر این کتاب رو نخونید، خودتون ضرر کردید. بهترینه.
Noonoosh
۱۴۰۳/۰۶/۲۱
خطر اسپویل :
داستان در مورد ایمی برنر دانشجوی پزشکیه که باید شبی رو در بخش دی که محل بستری بیماران روان است، همراه با یک دانشجوی دیگه، شیفت ۱۲ ساعته ی شب رو بگذرونه. وقتی وارد میشه پزشک بخش دکتر بک و پرستار شیفت، رامونا، به استقبال اونها میان؛ شرایط بخش رو بهشون توضیح میدن و رمز مخصوص خروج از بخش
رو به دو دانشجوی پزشکی داستان (که با هم گذشته ای داشتن) میدن. ایمی بین لیست بیماران بخش به نام آشنایی میرسه. دوست دوران کودکیش که از مهدکودک تا ۱۶ سالگی با هم رفیق بودن. شرایط بخش ایمی رو می ترسونه. ابتدا از جید، دوست دوران کودکیش، دوری میکنه، ولی شرایط حاکم بر بخش طوری میشه که ایمی و جید مجدد با هم صحبت میکنن و در این بین، فلش بکی هم به گذشته و اتفاقات بین ایمی و جید زده میشه. اتفاقات داستان به جایی میرسه که ایمی نمیدونه دیگه به چه کسی میتونه اعتماد کنه. ۱۲ ساعت پر وحشت برای ایمی با ماجراهای هیجان انگیزی برای مخاطب همراهه و تا فصل آخر و عبارت های پایانی غافلگیری ادامه داره. زیاد نمیتونم در مورد خط و روند داستان توضیح بدم چون نمیخوام اسپویل کنم و مزه خوندنش رو از بین ببرم. کتاب قطعا برای طرفداران ژانر سایکو-تریلر جذاب و دلچسب خواهد بود. اما به عنوان یکی از طرفداران این ژانر به نظرم نویسنده یه جاهایی تو داستان صادق نبود و این عدم صداقت بخصوص در داستانی که راوی اول شخص داره، غیر منطقیه. اما در کل کتاب به نظر من امتیاز ۸ از ۱۰ رو میگیره. نشر کوله پشتی و نون این کتابو ترجمه کردن که من ترجمه نشر نون (صبا ایمانی) رو خوندم و ترجمه روان و قابل قبولی داشت. کامنت های کتاب رو که میخوندم میگفتن ۹۹٪ متن ترجمه شده و فقط یه سری جملات و کلمات خاص که جلوی چاپ کتاب رو میگرفته تغییر کرده
هانیه مردانی
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
کتاب های فریدا واقعا تو ژانر معمایی و کمی ترسناک عالیه، میتونم بگم از اون کتاب هاست که اصلا نمیتونید زمین بذاریدش و سریع تمومش میکنید. حجم مناسبی داشت و من تو دو روز کل کتاب رو تموم کرد. ترجمه خیلی روان بود و به راحتی میتونید با کتاب ارتباط برقرار کنید، اما میتونست بهتر باشه به شخصه همونطور که گفتم من کتاب های فریدارو خیلی دوست دارم و هر کتابش داستان تکراری نداره اما این یکی نسبت به بقیه یکم ضعیف عمل کرد برای مثال خدمتکار! میتونست طولانی تر باشه طوری که تو صفحه آخر نگی کاش قبلش جزئیات بیشتری میداد وقتی قرار بود اینطوری تموم شه. در کل اگر دنبال کتاب هیجان انگیز و رازآلود هستید و میخواید سرگرم شید و سریع تموم شه، پیشنهاد خوبیه. امتیاز کلی از ۱۰ میتونم ۵/۵ بدم
Fatemeh
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
اولین کتابی بود ک از نویسنده فریدا مک فادن خوندم. خیلی یهویی یه کتاب رندومو انتخاب کردم و فکر هم نمیکردم ک زیاد برام جالب باشه یا جذبم کنه چون اصلا زیاد اهل کتاب خواندن نیستم.
ولی خب این کتابو شروع کردم تا صحفه ۸۰ طول کشید تا بخونم چون جزئیات رو کاملا شرح داده بود و داستان رو جوری نوشته بود ک مثل
کاملا بتونی یک فیلم تصورش کنی. ولی خب از ۸۰ به بعد تا اخرش ک صحفه ۲۶۰ میشه در یک روز خوندم چون واقعا جالب شد برام خیلیییی هیجان انگیز شد نمیدونم به خاطر اینکه اولین باره همچین کتابی میخونم یا واقعا جذاب بود. اما در کل خیلییی خوب بود من واقعا دوسش داشتم و من الان دنبال یک کتابی میگردم شبیه به این کتاب و موضوعی این چینی🥲
هیچ
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
هوف! باز خوبه موقع خوندن کتاب یادم نرفت نفس بکشم...
حقیقتا الان، هم دلم میخواد تمام بیماری‌های کتابو به نویسنده نسبت بدم و هم تحت تاثیر قدرت داستان قرار گرفتم.
جدا از پایان نسبتا غم انگیز بیمار‌های بخش دی و فضای داستان که ترجیح میدم نزدیک به فرهنگ خودم باشه و قاعدتا اینجا نبود و خب طبیعیه، پیچش
واقعا داستان و طنز ملایمش جالب بود، درکل از اینکه کتاب آبکی‌ای نبود خوشم اومد
اما کاش نویسنده اخرش بحث اون دختربچه رو اونجوری قاطی نمیکرد کلا از شخصیت اصلی خوشم نیومد
پ. ن: ولی فهمیدم جنبه اینکه همه چیز خوب و خوش تموم نشه رو ندارم فقط طبق معمول باید بشینم خودمو قانع کنم که این فقط‌ی داستانه:)
خاطره
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
به جرات میتونم بگم از وقتی رمان میخونم یعنی ده سالگی تا حالا، داستانی به این ترسناکی نخوندم. یه رمان روانشناختی معمایی فوق هیجان وترسناک که اگر مشل قلبی یا اعصاب و روان دارید تو تنهایی نخونید. داستان تو یه شب در بخش روانشناسی با درهای بسته است که با خوندش هم اطلاعات زیادی درباره بیماران روانی به به خصوص اسکیزوفزنی دست میارید هم از ترس موی تنتون سیخ میشه. یه بیمار خطرناک به نام دیمن سایر در اتاق قفل شده ویه عده بیمار اسکیزوفرنی و به ظاهر آروم ولی شبی خونین و پر از وحشت با سبک نوشتن زیبای رفت وبرگشت به حال وگذشته. شما رو با ترسناک ترین رمان روانشناختی تنها میذارم
M
۱۴۰۳/۰۵/۲۹
کتاب فوق العاده خوب و قدرتمندی بود. اسم کتاب مناسب بود. شخصیت پردازی ها خیلی خوب بود و به راحتی میتونستی با هر کدوم از شخصیت ها ارتباط بگیری. کتابی کاملا دقیق بود و اطلاعات روانشناختی بسیار خوبی داخلش بود که باعث شد به این فکر بیفتم که حتما به یه روانپزشک مراجعه کنم. اصلا قابل پیش بینی نبود و ذهن و مخاطب رو کاملا به بازی گرفته بود همین میتونه باعث بشه یه کتاب در ژانر راز الود خیلی موفق بشه و اصلا نمیتونستی پایانش رو حدس بزنی. در کنار عالی بودن نویسنده مترجم هم بسیار توانا بودن و هر بخشی رو کاملا خوب توضیح داده بودن. خوندنش رو بشدت به طرفداران این سبک توصیه میکنم
Setayesh
۱۴۰۳/۰۲/۲۵
واقعا خیلی کتاب خوبی بود. به حدی که اصلا نتونستم‌ی لحظه‌ام کنارش بزارم و همش داشتم میخوندمش. متنش واقعا روان بود و آدمو جذب میکرد که بخونیش و بفهمی بعدش قراره چی بشه ادمو تشویق به حدس ماجرا میزد. و چیزی که میشد از هرلحظه‌ی داستان یاد گرفت این بود که باید توی هرموقعیتی بتونیم توان قضاوت کردن رو و هر داشته باشیم حرفیو تا مطمئن نشدیم باور نکنیم و حتما به عواقبش فکر کنیم. باید از قبل مغزمون رو برای تصمیم در هر شرایطی آماده کنیم تا بتونیم با هر موضوعی درست کنار بیایم. در کل عالی بود و خیلی ازش خوشم اومد
The moon
۱۴۰۳/۰۲/۲۰
واقعا یکی از بهترین کتاب‌های جنایی هست،
ماجرا در مورد ایمی هست که دختریه که دانشگاه پزشکیه،
به اون شیفت شبی میدن برای بخش D در بیمارستان، که اونجا یک نفر که ایمی خیلییی خوب می‌شناستش بستریه (برای اینکه اسپویل نشه اینطور گفتم، کتاب رو حتما بخونید تا بفهمید کیه)
بعد اونجا با انواع بیمار‌ها آشنا
میشه و حتی با چند تاشون هم صحبت میشه!
با همکارش که دوست پسر سابقشه اونجا وقتشو میگذرونه و ماجرا از جایی شروع میشه که کمرون (همون دوست پسر سابق) ناپدید میشه،
امیدوارم شماهم به اندازه‌ی من از این کتاب لذت ببرید،
((:::
هوشنگ شیرالی پور
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
مانند سایر آثاد مک فادن چنان برایم جذاب و تامل برانگیز بود بسختی ناچار بودم ادامه خواندن را متوقف کنم براستی در ژانر جنائی ومعمائی نویسنده از توان فکری وخلاقعیت بالایی برخوردار است. خواننده بندرت و احتمال میتواند صحنه واتفاقات بعدی را حدث بزند. به عبارت دیگر تا آخرین پاراگراف در انتظار میماند که چه سرانجام خواهد شد و در نهایت بصورت تحسین آمیزی پابان داستان رقم میخورد. بمدد ترجمه بسیار روان و شایسته تمجید این اثر وسایر آثار این نویسنده توانا نکات بسیار قابل تامل و آموزنده ای بخواننده عرضه داشته میشود.
مهدیار اسدی
۱۴۰۳/۰۶/۰۴
کتاب کتاب فوق العاده‌ای بود. بهترین کتاب زندگیم بود. بخش آغازین داستان خوب بود یه ذره رسیدن به ساختمان طول کشید ولی عالی بود. ولی میانه‌های داستان یه ذره تکراری شد حدود ۴۰. ۵۰ ص. کاش چیز جدیدی اتفاق میوفتاد. و در اخر پایان بندیش که بهترین پایان بندی دنیا بود میخکوب شدم اثلا نمیتونین حدس بزنین. خوب
شخصیت پردازی بود فقط شخصیت جید یه ذره در موردش زیاده روی شد. مثلا ایمی وقتی دید بهترین دوستش دیگه به این روز افتاده باید سعی میکرد دستش رو بگیره ولی زیاده روی کرد.
حتما بخونید
مشاهده همه نظرات 197

راهنمای مطالعه کتاب بخش دی

برای دریافت کتاب بخش دی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.