معرفی و دانلود کتاب با دعای خیرمان: کتاب اول مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز

معرفی کتاب با دعای خیرمان: کتاب اول مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز

کنده شدن دلخراش یک نوزاد از آغوش مادرش در سال 1975 چطور می‌تواند به پیدا شدن کالبد بی‌جان زنی مسن در سال 2010 مرتبط باشد؟ در کتاب با دعای خیرمان برای اولین بار با کارآگاه رینولدز و دنیای هیجان‌انگیز و مرموز جنایاتی آشنا می‌شویم که گذشته و حال را به هم پیوند زده است. جو اسپین نویسنده‌ی ایرلندی این کتاب با الهام‌گرفتن از اتفاقاتی که در رختشورخانه‌های مگدالین و خانه‌های مادر - نوزاد در ایرلند رخ داده است، ما را به سوی حل کردن معمایی دردآلود در آب و هوایی سرد و غمبار می‌برد.

درباره‌ی کتاب با دعای خیرمان

در کتاب با دعای خیرمان (With Our Blessing) که جلد اول از مجموعه‌ی شش جلدی ماجراهای کاراگاه تام رینولدز (An Inspector Tom Reynolds Mystery) است، ما زمانی با او مواجه می‌شویم که در صحنه‌ی قتل زنی مسن در سال 2010 ایستاده است و فکر می‌کند این قتل با وقایعی که در رختشورخانه‌های مگدالین رخ داده است، ارتباط دارد. او برای کشف‌کردن هویت قربانی مجبور است که گذشته‌ای تلخ و دردناک را دوباره به صحنه بیاورد و فکر می‌کند انگیزه‌ی این قتل‌ها، انتقامی است که یک نفر دارد برای زنان بی‌گناه قربانی جنایتی سیستماتیک می‌گیرد.

تحقیقات به قلب صومعه‌ای دورافتاده در حومه‌ی ایرلند می‌رسد، هوای برفی که دلهره را برای کشف‌کردن جنایاتی مدفون صدچندان می‌کند. راهبه‌هایی که در این صومعه حضور دارند، انگار دارند اسراری را از همه پنهان می‌کنند و همین پنهانکاری شک رینولدز را برای پیدا کردن قاتل در صومعه تشدید می‌کند.

جو اسپین (Jo Spain)، نویسنده‌ی کتاب اما در روایت‌کردن این داستان عمق واقعی شخصیت‌ها را با نقب‌زدن به درون زندگی شخصی آن‌ها به ما نشان می‌دهد، تام رینولدز یک مرد خانواده و انسانی فداکار به چشم می‌آید. اما تعامل‌هایی که بین اعضای تیمش به وجود می‌آید، پیچیدگی‌های شخصیتی و آسیب‌پذیری‌هایشان را آشکارتر می‌کند. هر کدام از شخصیت‌های داستان جنگ‌های درونی و حس شوخ‌طبعی منحصربه‌فردشان را به صحنه آورده‌اند تا خلق‌کننده‌ی داستانی چندبعدی باشند.

جو اسپین تلاش کرده در این داستان تنش را با لحظه‌هایی مفرح ترکیب کند تا تعادلی میان موضوع سنگین و غیرقابل‌هضم داستان برای تعامل بیشتر خواننده ایجاد کند. تام رینولدز به‌عنوان کارآگاهی که درگیری بی‌پایانی را با شرارت در متن زندگی خودش احساس می‌کند در تکاپوی این مسئله است که مانند افسران عادی، بتواند با سلامت از این شغل بازنشسته شود نه اینکه مانند خرابه‌ای لرزان باشد، می‌بینیم که چطور حضور همسرش مرهمی بر زخم‌های اوست و همین جلوه‌های کوچک تعاملات انسانی شاید برای خواننده‌ی دغدغه‌مند راهی باشد که بتواند درخلال داستان به نحوه‌ی نجات‌پیداکردن از سیاهی‌های زندگی و ملال ناشی از آن به‌طور عمیق‌تری فکر کند.

طرح روایی جالب داستان با شخصیت‌های پیچیده‌ی آن تعاملی پرکشش را رقم زده است که هر یک مکمل دیگری هستند. کتاب با دعای خیرمان را نمی‌توان تنها یک رمان جنایی دانست. بلکه می‌توان آن را آسیب‌شناسی‌ای دانست که چطور اشتباهات تاریخی کماکان در زندگی مدرن امروزه نقش پررنگی ایفا می‌کنند و خواننده‌ را دعوت به تعمق بیشتر درباره‌ی آنچه اخلاق یا عدالت نامیده می‌شود، دعوت می‌کند. هویت مرموز قاتل و ارتباط پیچیده‌ای که با افراد دیگر داستان دارد، باعث شده است تا خواننده‌ی کتاب نتواند به‌راحتی آنچه قرار است در ادامه اتفاق بیفتد را حدس بزند و همین عدم قطعیت یکی از بهترین مشخصه‌های یک رمان کارآگاهی خوب است.

کتاب با دعای خیرمان را سودابه تصاعدیان به فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را به چاپ رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب با دعای خیرمان

• «شخصیت‌های کاملاً قابل درک جو اسپین، پیرنگ زنده و نمایی واضح از تاریخ دردناک ایرلند که از همان آغاز خواننده را درگیر خودش می‌کند.» (هفته‌نامه ناشران)
• « کتاب با دعای خیرمان بسیار تیزبینانه است... هوشمندی اهریمنی که در پایان داستان وجود دارد و اوج آن سبک قدیمی آگاتاکریستی را به یاد می‌آورد... چرخش روایی بزرگی که در آن اتفاق می‌افتد مانند نارنجکی بدون ضامن است.» (Sunday Independent)
• «درخشان! با طرح داستانی پرجنب و جوشی که تحقیقی تمام عیار درباره‌ی پیشینه‌ی تاریخی آن صورت گرفته و باظرافت. جو اسپین یک استعداد جدید است.» (Irish Examiner)

کتاب با دعای خیرمان برای چه کسانی مناسب است؟

برای کسانی که به رمان‌های جنایی معمایی با حال و هوای مرموز و سرد علاقه دارند این کتاب همانی است که به دنبالش می‌گردند. اگر به بیشتر دانستن درباره‌ی تاریخ ایرلند و به‌خصوص اتفاقات رختشورخانه‌ی مگدالین علاقه‌مندید، این کتاب می‌تواند تا حد زیادی شما را با فضای تاریخی آن دوره آشنا کند.

در بخشی از کتاب با دعای خیرمان: کتاب اول مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز می‌خوانیم

در سکوتی مانند گور از بین لباس ها بیرون می آیم. همان طور که آن جا ایستاده است، حیرت تبدیل به ناراحتی می شود، و من چراغ قوه ی سنگینی را که با خودم حمل می کنم، بالا می برم.

بدنش خیلی نامحسوس به لرزه می افتد. حضورم را حس کرده اما برنمی گردد. شاید خیال می کند اگر مرا نبیند، وجود نخواهم داشت.

اما من وجود دارم.

با نیرویی به اندازه ی لازم سلاحم را فرود می آورم. نه خیلی محکم، نه خیلی آرام. شبیه گلدی لاکس و سه خرس هستم. ضربه ام دقیقاً درست است.

پشت جمجمه اش ترک می خورد. دست راستش بالا می پرد، دست چپش جمع می گردد.

خیلی دیر پشت دستش را می بینم که به گلدان روی میز برخورد می کند. با صدایی که برای من تداعی کننده ی رعدوبرق و آژیر است به دیوار کوبیده شده و در یک لحظه همه ی صداها خاموش می گردند.

وقتی زن روی زمین می افتد، خرده شیشه ها به همه ی جهات پاشیده می شوند.

وقتی برای تحت تأثیر قرار گرفتن ندارم. برای تمیزکاری هم زمان نیست. باید همین الان حرکت کنم.

چراغ قوه را در جیب گذاشته و دستانم را زیر بغلم می برم.

به زحمت یک دقیقه وقت برای مزه کردن چیزی که اتفاق افتاده، هست. آن همه تماشا و انتظار. بیش از یک سال برنامه ریزی.

انتقام.