معرفی و دانلود کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

عکس جلد کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا
قیمت:
۱۶۹,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

بهترین کتاب ترسناک سال از نگاه نیویورک تایمز! مونیکا کیم در کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا، داستان فروپاشی یک خانواده، خشمی فروخورده و عطشی سیری‌ناپذیر را روایت می‌کند؛ ماجرایی که با وسوسه‌ای مرگبار آغاز می‌شود و به قتل‌های زنجیره‌ای ختم می‌گردد، در دنیایی که مرز کابوس و واقعیت محو شده است. این کتاب، هم قصه‌ای تکان‌دهنده است و هم بیانیه‌ای فرهنگی، و در هر دو زمینه، تأثیری عمیق و ماندگار بر مخاطب به جای می‌گذارد.

درباره‌ی کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

مونیکا کیم (Monika Kim) از همان نخستین جملات کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا (The Eyes Are the Best Part)، مخاطب خود را به فضای زندگی یک خانواده‌ی کره‌ای‌امریکایی دعوت می‌کند. چشم که باز می‌کنید در آپارتمان تنگ و گرفته‌ای هستید که بوی رطوبت و فرسودگی آمیخته به ماهی سرخ‌شده مشامتان را پر می‌کند. اینجا خانه‌ی جی‌وون است؛ دختری جوان که با کوچ ناگهانی پدر، به ستونِ متزلزل این خانه‌ی نیمه‌فروریخته تبدیل شده است. مادر و خواهر کوچکش، هر کدام به شکلی در این مهلکه گرفتارند و او که میان دو فرهنگ متفاوت، یعنی زادگاه مادری و وطن تازه‌ی خود، سرگردان است، بار مسئولیت هدایت آن‌ها را روی شانه‌های ظریفش احساس می‌کند.

مونیکا کیم داستان را آهسته آغاز می‌کند، اما این آرامش موقتی، پیش‌درآمد سقوطی است که ما را به سمت آن سوق می‌دهد. همه‌چیز با حضور مردی تازه در زندگی مادر، آغاز می‌شود: جورج، مردی سفیدپوست با چشمانی به رنگ آبی یخی؛ چشمانی که در ابتدا فقط نشانه‌ای از غریبه‌بودن‌اند، اما به‌زودی به مرکز جاذبه‌ی ترس و نفرت بدل می‌شوند. نگاه جورج آن‌چنان در ذهن جی‌وون رسوب می‌کند که به تمام کابوس‌هایش راه می‌یابد؛ کابوس‌هایی که تکرار یک تصویر وسواس‌گونه‌اند: چشم‌هایی جدا از صورت، غوطه‌ور در خون و آماده‌ی چشیدن!

جی‌وون تا پیش از اینکه کابوس‌هایش بر بیداری‌اش سلطه پیدا کنند، با اغلب دختران هم‌سن‌وسال خود تفاوت چندانی نداشت؛ او در دانشگاه جدیدش احساس تنهایی می‌کرد و هیچ دوست نزدیکی نداشت، تمرکز کردن سر کلاس‌های درس برایش سخت بود، با خواهر کوچک‌ترش بر سر پوشیدن لباس‌هایشان جروبحث می‌کرد، و دلش برای روزهایی که هنوز با پدرشان زندگی می‌کردند و آینده روشن‌تر می‌نمود تنگ شده بود. اما با ورود نامزد جدید مادرش به خانه‌ی کوچکشان جای شکی باقی نماند که دیگر هیچ چیز قرار نیست به حالت قبلش برگردد. زیر بار نگاه وقیح و پرتوقع جورج، جی‌وون احساس می‌کرد راه نفسش مثل دیوارهای خانه روزبه‌روز تنگ‌تر می‌شود و طولی نکشید که فهمید باید هرچه‌زودتر، پیش از آنکه چشمان آبی جورج هرآنچه از زندگی محقرشان مانده بود را در خود ببلعد، دست به کاری بزند.

معرفی و دانلود کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

رمان چشم‌ها بهترین بخش ماجرا را می‌توان هم‌زمان در دو ژانر جای داد: وحشت روان‌شناختی و وحشت جسمی. مونیکا کیم لایه‌های روایت را یکی پس از دیگری روی هم می‌گذارد تا مخاطب را به این اوج برساند که سقوطی تا این اندازه عمیق، برای شخصیت اصلی داستانش اجتناب‌ناپذیر است. و درست در همان لحظه که تعادل روحی و ذهنی جی‌وون مانند لبه‌ی نازک لیوانی ترک برمی‌دارد، ضربات شوکه‌کننده و هولناک داستانش را به مخاطب وارد می‌کند. کیم روایتش را با جزئیاتی آزاردهنده و درعین‌حال ظریف ترسیم می‌کند؛ تا جایی که خواننده، هم بیزار خواهد شد و هم مسحور.

راوی غیرقابل اعتماد و فروپاشی گریزناپذیر

جی‌وون راوی کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجراست، اما آیا می‌توان به او اعتماد کرد؟ پاسخ، هم بله است و هم نه. بله، چون روایت او صادقانه به نظر می‌رسد؛ و نه، چون مرز میان واقعیت و خیال، در ذهنش بارها و بارها جابه‌جا می‌شود. رؤیاها، هذیان‌ها و خاطرات، بی‌هیچ هشداری، جایشان را با یکدیگر عوض می‌کنند. این ساختار روایی، خواننده را در همان بی‌ثباتی‌ای غوطه‌ور می‌کند که جی‌وون تجربه می‌کند.

زبان مونیکا کیم، ساده و موجز نیست؛ بلکه سرشار از لایه‌های تصویری و احساسی است. او از جملات کوتاه و کوبنده و پاراگراف‌های بلند و به‌هم‌پیوسته استفاده می‌کند، تا ریتمی بسازد که گاه پرشتاب و گاه منقطع است. توصیف‌هایش دقیق و حتی شاعرانه‌اند، اما هرگز از فضای تیره و اضطراب‌آلود داستان جدا نمی‌شوند. مونیکا کیم با چنان ظرافتی ذهنیت ما را درباره‌ی قهرمان و شاید ضد قهرمان داستانش شکل داده است که هم‌زمان که با او همدلی می‌کنیم، به جرم گناهان نابخشودنی‌اش منتظر عقوبتش هستیم و در عین حال، از قدم بعدی او می‌ترسیم. لحظه‌هایی هست که می‌خواهیم دستش را بگیریم و از لبه‌ی پرتگاه عقبش بکشیم و لحظه‌هایی دیگر مردد هستیم که آیا این ما نیستیم که در حال سقوط به پرتگاهیم؟

اما رمان چشم‌ها بهترین بخش ماجرا صرفاً اثری در ژانر وحشت نیست. این داستان، بازتاب تلخ و بسیار نزدیک‌به‌واقعیتِ تجربه‌ی زن آسیایی در جامعه‌ای است که نگاهش با کلیشه و شی‌انگاری آمیخته است. مونیکا کیم همچنین در خلال روایتش، نقدی تندوتیز بر تبعیض نژادی و خشونت فرهنگی وارد کرده است.جورج، با آن شخصیت و حضور آزاردهنده‌اش، فقط یک نفر نیست؛ نمادی است از ساختارهایی که سال‌ها زنان رنگین‌پوست را یا نادیده گرفته یا به سوژه‌ی امیال خود بدل کرده‌اند. چشم‌های آبی‌اش، با همه‌ی درخشندگی یخ‌زده‌شان، تجسمی از قدرتی هستند که بی‌دعوت وارد خانه شده‌اند و همه‌چیز را به تسخیر خود درآورده‌اند. و جی‌وون، قرار است کاری کند تا آن سلطه را بشکند. این کنش، در سطحی نمادین، بازپس‌گیریِ اختیار و انتقام از تاریخی است که او را به حاشیه رانده است.

معرفی و دانلود کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

جایگاه کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا در ژانر وحشت و مقایسه با آثار مشابه

در ادبیات وحشت، رمان‌هایی چون گیاهخوار اثر هان کانگ یا خواهرم، قاتل زنجیره‌ای اثر اوینکان بریثویت، با ترکیب نقد اجتماعی و خشونت شخصی شناخته شده‌اند. اما مونیکا کیم مسیر متفاوتی در پیش گرفته است. او وحشت را نه صرفاً به‌عنوان پس‌زمینه، بلکه به‌عنوان زبان اصلی روایت انتخاب می‌کند. زبانِ بدن و ذهن، هر دو، بستر بیان خشم و زخم‌های تاریخی‌اند. ژانر وحشت جسمی که معمولاً با جوانب افراطی شناخته می‌شود، در دستان نونویسنده‌ی این کتاب، شکلی استعاری اما عمیق پیدا کرده است. صحنه‌هایی که او در چشم‌ها بهترین بخش ماجرا شرح می‌دهد، نه لزوماً برای وارد کردن شوک به مخاطب که بخشی از یک پازل بزرگ هستند که باید برای درک کامل روان شخصیت‌ها و روند روایت، کنار هم گذاشته شوند. به همین خاطر است که این رمان، از سوی نشریات ادبی معتبر، تحسین و تمجید فراوان دریافت کرده است: نیویورک تایمز آن را «هوشمند، خشن و بدیع» توصیف کرده؛ تایم نامش را در فهرست صد کتاب برتر سال گذاشته؛ و لایبرِری ژورنال نقدی ستاره‌دار برایش نوشته است. بسیاری از منتقدان، این اثر را به‌خاطر تلفیق موفق وحشت و نقد اجتماعی ستوده‌اند، و آن را نمونه‌ای درخشان از «ادبیات وحشت» دانسته‌اند.

جوایز و افتخارات کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

  • بهترین کتاب ترسناک سال از نگاه نیویورک تایمز
  • برنده‌ی جایزه‌ی برام استوکر برای بهترین رمان نخست (2024)
  • در فهرست نهایی جایزه انتخاب کاربران گودریدز در ژانر وحشت (2024)
  • نامزد فهرست برگزیده مطالعه RUSA CODES در ژانر وحشت (2025)
  • نامزد جایزه‌ی شرلی جکسون
  • در لیست کتاب‌های پرفروش ساندی تایمز

نکوداشت‌های کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

  • وحشتناک، هوشمندانه، خشن و کاملاً نوآور (New York Times Book Review)
  • این داستان از همان خط اول من را جذب کرد و تا انتها سرگرمم نگه داشت. این رمان تلفیقی است از کتاب‌های گریستن و خواهر من، قاتل زنجیره‌ای و توانست تمام انتظارات من را برآورده کند. (Jamie McCormick وبلاگ My Side Piece)
  • این اثر یکی از ماندگارترین و جذاب‌ترین رمان‌ اولی‌هایی بوده که تا به حال خوانده‌ام! ایده‌های خیره‌کننده‌ی مونیکا کیم در ذهنم نشسته و بیرون نمی‌رود. (وبلاگ MegsBookRack)

کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا برای چه کسانی مناسب است؟

این رمان برای خوانندگانی مناسب است که به ژانرهای وحشت روان‌شناختی و وحشت جسمی علاقه‌مندند، از روایت‌های غیرقابل‌پیش‌بینی و چندلایه لذت می‌برند، و در کنار داستانی تکان‌دهنده، به دنبال نقدی اجتماعی درباره‌ی تبعیض جنسیتی و نژادی، بازشناسی زخم‌های فرهنگی و دعوت به تأمل در هویت و روابط انسانی هستند.

در بخشی از کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا می‌خوانیم

خواهرم جی‌هیون پانزده ساله است و بدغذاترین آدمی است که می‌شناسم. حتی نمی‌تواند بدون عق زدن گوجه بخورد؛ بافت لیزش حالش را بد می‌کند. هر بار مادرمان بحث چشم ماهی را وسط می‌کشد، رنگ از رخ جی‌هیون می‌پرد و عرق روی پیشانی‌اش می‌نشیند.

خواهرم سر تکان می‌دهد و خودش را از میز دور می‌کند: «عمراً. ترجیح می‌دم بمیرم.»

اومّا واکنشی به جواب جی‌هیون نشان نمی‌دهد. می‌پرسد: «جی‌وون، تو چی؟ چشم رو نمی‌خوای؟»

می‌لرزم. «نه، واقعاً نمی‌خوام بخورمش.»

اومّا با خوشحالی می‌گوید: «پس سهم من بیشتر می‌شه!» یک چاپ استیک فلزی بین انگشتانش می‌گیرد و آن را توی سر ماهی فرو می‌کند. جی‌هیون از کنارم صدایی درمی‌آورد که چیزی مابین نفس بلند و آه است. حتی لازم نیست نگاهش کنم تا بفهمم دهانش باز مانده است. دهان من هم به همان حالت مانده است، حالت صورتمان آینه‌ی یکدیگرند. پس از چند ثانیه اومّا هر دو چاپ‌استیکش را برمی‌دارد و آن‌ها را توی هوا نگه می‌دارد تا من و جی‌هیون بتوانیم توپ سفید کوچک را بین دو فلز باریک ببینیم. مادرم فریاد پیروزی سر می‌دهد، چشمانش می‌درخشند و پیش از آنکه بتوانیم جلویش را بگیریم، کل چشم را توی دهانش می‌گذارد.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا
نویسنده
مترجمصبا ایمانی
ناشر چاپینشر کتابراه
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات376
زبانفارسی
شابک978-622-87798-0-5
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ترسناک خارجی، کتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

نینی نصاب
۱۴۰۴/۰۵/۲۵
جالب بود ترسناک و دلسوزانه و ترحم برانگیز اما نویسنده زیادی به جزییات پرداخته بود طوری که من اواسط کتاب از خواندنش خسته شده بودم لحظات توهم رو آنچنان شدت داده بود که اوایل من متوجه نمیشدم که توهم هست یا واقعیت ووقتی از زبان همکلاسی گفته شد متوجه شدم اینبار توهم نبوده و این برای خواننده جالب نیست که درک نکنه داره در مورد توهم حرف میزنه یا نه و دیگر اینکه لحظات ترسناک رو خیلی با جزییات میگفت که چندش برانگیز شده بود اما طوری بود که خواننده رو ترغیب میکرد تا اخر کتاب بخونه و درسته که کارهایه وحشتناکی کرد ولی انچنان حس ترحم و دلسوزی خواننده رو برانگیخت که نمی خواستم اخر داستان گرفتار بشه و از مادرش که بنظرم مقصر اصلی داستان بخاطر خودخواهی و نادیده گرفتن دخترهاش و گوش دادن به هوسهاش منو ازش متنفر کرد در کل خواندنش اگر دلشو دارید بد نیست و درسته که داشت در مورد یه بیمار خشن حرف میزد ولی نمیشد هوشش رو نادیده بگیریم مرسی از کتابراه عزیزم
Soha Shahrasebi
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
ممکن هسن حاوی اسپویل باشه. پس کسانیکه میخوایید کتاب رو بخونید حواستون باشه عزیزانم…مرز بین خیال و واقعیت.. اینقدر باریک میشه که باید بعضی. جاها مطمعن شید این هم وهم بوده یا خیال…اینکه لحظات ترسناک رو خیلی با جزییات میگفت که چندش برانگیز شده بود اما طوری بود که خواننده رو ترغیب میکرد تا اخر کتاب و و بخونه درسته که کارهایه وحشتناکی کرد ولی انچنان حس ترحم دلسوزی خواننده رو برانگیخت که نمی‌خواستم اخر داستان گرفتار بشه و از مادرش که بنظرم مقصر اصلی داستان بخاطر خودخواهی و نادیده گرفتن دخترهاش و گوش دادن به هوسهاش منو ازش متنفر کرد در کل خواندنش اگر دلشو دارید بد نیست و درسته که داشت در مورد یه بیمار خشن حرف میزد ولی نمیشد هوشش رو نادیده بگیریم…جزو کتاب‌هایی بود که دوستش داشتم.
مهدیه محمدی
۱۴۰۴/۰۶/۰۷
من اصلا اصلا این کتابو نپسندیدم و این دو ستاررو به مترجم عزیز دادم که خیلی روان و سلیس این داستان رو ترجمه کرده. اصلا ترسناک یا هیجانی نبود فقط به این خاطر کتاب رو تا انتها خوندم چون عادت ندارم کتابی رو که شروع می کنم رو نصفه رها کنم. بی نهایت مزخرف بود که نویسنده خوردن چندش آور چشم رو برای ترسناک کردن و هیجانی بودن این کتاب انتخاب کرده بود. من کلی کتاب معمایی و هیجانی خوندم ولی واقعا هیچ کدومش انقد حوصله سربر و بی خود نبوده. متاسفانه گول نظر بعضی از دوستان رو خوردم. به دوستان کتابخونه کتابراهی توصیه می کنم وقتتونو تلف نکنید اگر دنبال کتاب مهیج و ترسناک هستید اصلا این کتاب رو به هیچ وجه انتخاب نکنید. باز هم سپاس از کتابراه عزیز 🌹
پریسا شیخ بهایی
۱۴۰۴/۰۶/۰۵
به نظرم روان پریشی شخصیت اصلی جنبه ترسناک رمان بود. شوکه کننده بود! چطور بعضی ناکامی‌ها تو زندگی جنبه تاریک روح یه آدم رو زنده و فعال میکنه
Nima
۱۴۰۴/۰۵/۲۴
چه داستان ترسناک و عجیبی داشت! واقعا لذت بردم.
سروناز خامنه
۱۴۰۴/۰۶/۰۳
خیلی کش داده بودن و خیلی منفی بود
مشاهده همه نظرات 6

راهنمای مطالعه کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا

برای دریافت کتاب چشم‌ها بهترین بخش ماجرا و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟