معرفی و دانلود کتاب مستاجر

معرفی کتاب مستاجر

ورود یک مستأجر مرموز و جذاب به خانه‌ای که در آن رازهایی پنهان است، زندگی صاحبخانه را مختل می‌کند و پرده از اسرار او بر می‌دارد. فریدا مک فادن در کتاب مستاجر یک تریلر روان‌شناختی پر از تعلیق و پیچش‌های غافلگیرکننده خلق کرده که بار دیگر خواننده را یک‌نفس پای کتاب نگه می‌دارد. سایت گودریدز این اثر را در گروه کتاب‌هایی قرار داده که در بهار سال 2025 بیشترین تعداد مخاطبان چشم‌انتظار چاپ آن بودند.

درباره‌ی کتاب مستاجر

بلِیک پُرتِر که در شرکت تبلیغاتی «کوبل و روی» کار می‌کند، به سمت معاون رئیس بازاریابی منصوب شده و از این ارتقاء شغلی به خود می‌بالد. اما طولی نمی‌کشد که به اتهام فاش کردن اطلاعات خصوصی برای کمپین رقیب از شرکت اخراج می‌شود. بلیک و نامزدش که باید قسط‌های خانه‌ی جدید را بپردازند، مجبور می‌شوند برای گذران امور مالی، یکی از اتاق‌هایشان را اجاره دهند. وایتنی کراس، مستأجری دل‌فریب، اما مرموز است که با ورودش به خانه‌ی بلیک، به‌تدریج زندگی آرام آن‌ها را به فضایی ناامن بدل می‌کند. صدای عجیب شبانه، بویی شوم که با هیچ شوینده‌ای از بین نمی‌رود، رفتارهای مشکوک و همسایه‌هایی که ظاهراً چیزی برای پنهان کردن دارند، همگی، اوضاع بلیک و نامزدش را وخیم‌تر از قبل می‌کنند و هرچه داستان جلوتر می‌رود، زندگی بلِیک متزلزل‌تر می‌شود. فریدا مک‌فادن (Freida McFadden) در کتاب مستاجر (The Tenant) بار دیگر داستانی پیچیده از انتقام سازمان‌یافته و دسیسه‌چینی روایت می‌کند؛ روایتی که با طرحی زیرکانه، رازهای تلخ گذشته را یکی پس از دیگری فاش می‌سازد.

فریدا مک فادن در کتاب مستاجر با فصل‌های کوتاه و ریتم سریع، داستانی نفس‌گیر همراه با تعلیق‌های پیاپی خلق کرده که مخاطب را تا پایان در آمیزه‌ای از هیجان، کنجکاوی و اضطراب نگه می‌دارد. او شخصیت اصلی داستان را به صورت انسانی چندوجهی خلق کرده که از یک سو، خواننده با او همدردی می‌کند و از سوی دیگر، از او خشمگین می‌شود. نویسنده با فضاسازی تأثیرگذار خود همچون توصیف بوی متعفن، صدای ناگهان و لرزش‌های خانه، هیجان، دلهره و حس ناامنی را به مخاطب خود منتقل می‌کند و با گنجاندن مضامینی همچون گم‌شدن هویت، بازی ذهنی، اختلال اعتماد و انتقام اجتناب‌ناپذیر لایه‌های عمیق‌تر روان‌شناختی را به داستان می‌افزاید.

در مجموع، می‌توان گفت کتاب مستاجر با داستانی گیرا و فریبنده، روایتی پرجاذبه از تله‌های پنهان به قصد انتقام‌گیری‌ست که انگیزه‌های روانی شخصیت‌ها آن را به یک تریلر روان‌شناسانه جذاب تبدیل کرده است.

این کتاب را انتشارات سبزان با ترجمه‌ی شهرزاد سادات حسینی منتشر کرده است و اکنون در اختیار شما علاقه‌مندان قرار دارد.

نکوداشت‌های کتاب مستاجر

• این کتاب آن‌قدر اعتیادآور است که باید هشدار همراهش باشد. (آلیس فینی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• ملکه پیچش‌ها باز هم شگفت‌زده‌مان کرد! (رایلی سیجر، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• داستانی کاملاً تازه، تاریک و درعین‌حال بامزه، با شخصیت اصلی فوق‌العاده‌ای که هم به او دلبسته بودم و هم از دستش به ستوه آمده بودم؛ آن‌قدر جذاب بود که نمی‌توانستم صفحاتش را سریع‌تر ورق بزنم. (لیسا جوئل، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)

کتاب مستاجر برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های معمایی و روان‌شناختی، به‌ویژه هواداران داستان‌های فریدا مک فادن، انتخابی مناسب خواهد بود.

در بخشی از کتاب مستاجر می‌خوانیم

اتاق‌خواب طبقۀ بالا در خانۀ سنگی کلاسیکمان در آپر وست ساید برای اجاره آماده شده است.

خیابانی دنج و پردرخت. اتاق مبله با دو پنجرۀ بزرگ و کمدی جادار. آشپزخانه، ناهارخوری و نشیمن مشترک. نزدیک مترو. بدون حیوان خانگی. بدون پارکینگ.

دو متقاضی داریم که ظرف یک ساعت آینده برای بازدید اتاق می‌آیند.

راستش، چندان خوش‌بین نیستم. از زمانی که کریستا آگهی را در سطح شهر و فضای مجازی پخش کرده، تقریباً دوازده نفر برای بازدید آمده‌اند، و همگی بدون استثنا فاجعه بودند. اغراق نمی‌کنم. حتی واژۀ «فاجعه» هم زیادی مؤدبانه است.

یکی از آن‌ها ادعا می‌کرد مربی کیک‌بوکسینگ است. برای اثبات گفته‌اش، لگدی به دیوار خانه زد و همان لحظه دیوار را سوراخ کرد. حالا باید هزینۀ تعمیرش را بپردازیم. زن دیگری همراه موجودی وارد شد که به‌زعم خودش «سگ» بود، اما بیشتر شبیه گرگ بود شاید هم بدتر.

اما عجیب‌ترینشان دو روز پیش آمد مردی کوتاه‌قد با ریشی آشفته و کلاه سفید با لوگوی لینوکس. حدود بیست دقیقه مرا دربارۀ سرعت اینترنت خانه بازجویی کرد. وقتی تمام تلاشم را برای پاسخ دادن کردم، ناگهان دستش را درون کیفی فروبرد و قسم می‌خورم اغراق نمی‌کنم یک دریل درآورد. گفت باید دیوار را سوراخ کند تا سیم‌کشی را بررسی کند. مجبور شدم مانعش شوم، وگرنه این کار را انجام می‌داد. دیگر نیازی به سوراخ دوم در دیوار نداریم.

الآن منتظر زنی هستیم به نام الیزابت که پنج دقیقۀ دیگر می‌رسد، و بعد از او، ویتنی21 نیم ساعت بعد خواهد آمد. پیش‌بینی می‌کنم که هر دویشان هم مانند دیگران ناامیدکننده باشند. اما اگر خلافش ثابت شد، حداقل خانه را حسابی تمیز کرده‌ایم حتی داخل یخچال را هم شسته‌ایم.