معرفی و دانلود کتاب ارنانی
برای دانلود قانونی کتاب ارنانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ارنانی
ارنانی راهزن است، اما از نجیبزادگان شریفتر و از پادشاهان محبوبتر است. دل دختر دوک به مهر او گره خورده و نمیتواند از عشق این دزد بدنام دست بکشد. کتاب ارنانی نوشتهی ویکتور هوگو نمایشنامهای تاریخی و عاشقانه است که خوانندگان خود را با وضعیت سیاسی اسپانیا در قرن شانزدهم آشنا میکند. این نمایشنامه روایتگر عشق پادشاه اسپانیا و سردستهی راهزنها به دختر یک دوک است و نزاعی که میان این دو نفر بر سر عشق و سیاست جریان دارد، برای ما شرح میدهد.
دربارهی کتاب ارنانی
دون کارلوس شمشیر برنده و آماده به نبرد خود را در نیام کرده و منتظر لحظهی مناسب است. او در کمد پنهان شده تا آن مردی را که توانسته دل دونا سول را برباید، ببیند و برای قتل او نقشهای بکشد. دونا سول بیقرار و دل نگران است. هیچکس نباید بداند که تا چند لحظهی دیگر ارنانی که نام کتاب ارنانی (Hernani) نیز بهنام اوست، وارد اتاق او خواهد شد، بهخصوص پدرش که از درباریان است و رابطهی عاشقانهی دخترش با سرشناسترین و پرسابقهترین راهزن کشور اسپانیا را تاب نمیآورد. ارنانی از در مخفی وارد میشود. خیس از باران است. چهرهاش مغموم و سگرمههایش درهم است. حادثهای شوم کام او و شب عاشقانهاش با دونا سول را به تلخی کشانده؛ حادثهای که عامل رخ دادنش در کمد اتاق دونا سول مخفی شده و بهدنبال فرصتی مناسب برای کشتن رقیب عشقی خود است.
دون کارلوس و ارنانی به یک اندازه از همدیگر بیزارند. ارنانی نمیداند او در اتاق پنهان است و تا جایی که میتواند به او دشنام میدهد، اما اگر میدانست که او اینجاست، قطعاً سخنان تندتر و خشونتبارتری را به زبان میآورد. برای ارنانی مهم نیست که دون کارلوس از او متنفر میشود یا نه. او که پدرش به فرمان پادشاه زیر حکم اعدام است، آرزو دارد با دون کارلوس روبهرو شود و او را به دو نیم تقسیم کند؛ آرزویی که تا چند دقیقهی دیگر امکان محقق کردنش را بهدست میآورد. کتاب ارنانی نمایشنامهای عاشقانه و تاریخی است. ویکتور هوگو (Victor Hugo) این نمایشنامه را در فضای سیاسی و دربار اسپانیا در اوایل قرن شانزدهم و با الهام از انقلاب فرانسه تحریر کرده است.
نمایشنامهی ارنانی به کشمکشهایی که بین خاندانهای سلطنتی و گروههای سیاسی مختلف اروپا جریان است، میپردازد. این اثر ماجرایی پیچیده و چند لایه نیست و برخلاف آثار شکسپیر، ابعاد روانشناختی و فلسفی ندارد، اما لحن حماسی و دور شدن قلم ویکتور هوگو از تراژدی و پیش رفتنش بهسمت رمانتیسم ادبی، باعث شده تا کتاب ارنانی جزو نمایشنامههای اثرگذار و بحثبرانگیز تاریخ ادبیات نمایشی محسوب شود.

شاه اسپانیا در دوئل با ارنانی
امپراتور آلمان مرده. دون کارلوس تا پیش از اینکه فرانسوا به آلمان برسد و قدرت را قبضه کند، باید به این سرزمین برود و حاکمیت این سرزمین را از آن خود کند. او وقت زیادی ندارد. باید هر چه سریعتر خود را به سرزمین همسایه برساند تا رقیبانش تاج و تخت آلمان را نربایند؛ اما پیش از این سفر کار مهمی دارد که باید آن را انجام دهد. او میخواهد تکلیف خود را با ارنانی مشخص کند. این راهزن که بهاندازهی دربار سلطنتی ارتش و دزد تحت فرمان دارد، توانسته مهر خود را بر دل دونا سول اندازد. دون کارلوس حالا چشم در چشم ارنانی ایستاده و میکوشد ارنانی را از عشق دونا سول منصرف کند. او بیشتر از اینکه در پی تاج و تخت آلمان باشد، خواهان عشق تصاحب قلب دونا سول است، اما تلاش فایدهای ندارد. حتی اگر ارنانی از عشق دونا سول بگذرد و ترجیح دهد عمر خود را در راه نابودی پادشاه که پدرش را به مرگ محکوم کرده صرف کند، دونا سول نمیتواند از عشق این مرد راهزن بگذرد. نمایشنامهی عاشقانهی ارنانی نوشتهی ویکتور هوگو بیانگر جنگ قدرت است که عرصهی عشق و سیاست را به هم میآمیزد و مرگ و نیستی را برای بازندهی این ستیز وعده میدهد. نمایشنامهی تاریخی ارنانی خوانندگان خود را با تاریخ اروپا در قرن شانزدهم و قدرتهای غیررسمی همچون گروه راهزنان که در ثروت و قدرت دست کمی از پادشاهان نداشتند، آشنا میکند.
کتاب ارنانی با ترجمهی رامتین شهبازی در انتشارات نیماژ بهچاپ رسیده است.
کتاب ارنانی برای شما مناسب است اگر
- به نمایشنامههای عاشقانه که ما را با برههای مهم از تاریخ اروپا آشنا میکنند، علاقه دارید.
- تمایل دارید نمایشنامهای بخوانید که شما را به درون سیاستبازیهای دربار و کشمکشهای قدرت میبرد و جنگ قدرت را به نمایش میگذارد.
- از خواندن آثار کلاسیک دورهی رمانتیک که با لحنی حماسی روایت شدهاند، لذت میبرید.
در بخشی از کتاب ارنانی میخوانیم
ارنانی [به سوی او باز میگردد.] بسیار خب، نه. میمانم. تو این را میخواهی و من اینجا هستم... بیا... بیا عزیزم در آغوشم. میمانم... تا هر زمان که بخواهی میمانم. بقیه / دیگران را فراموش میکنیم! میمانیم! [دونا سول را روی یک نیمکت مینشاند.] بنشین روی این تختهسنگ [خود نیز کنار پاهای دونا سول مینشیند.] شعلههایی که از چشمانت زبانه میکشد، چشمانم را خیس میکند... برایم بخوان، همان آوازهایی را که (هر) شب با اشکهایی که در چشمان سیاهت، برایم میخواندی. آوازهایی را برایم بخوان که عصرها عادت داری آنها را همراه با اشکهای مواج در چشمان سیاهت بخوانی... بیا شاد باشیم و بنوشیم برای جامی که پر شده، برای این دقایق که از آن ماست و همهی آسایشهایی که از دیوانگی است. با من سخن بگو، بخوان و تکرار کن: آیا این گوارا نیست که بدانی عشق و معبود کسی هستی؟ این راست نیست؟ ما دو تنها نیستیم؟ لذتبخش نیست که در این شب آرام دربارهی عشقمان حرفی نزنیم؟ بگذار سر بر سینهات بگذارم، بخوابم و رؤیا ببینم؛ دونا سول، عشق من، زیباروی.
دونا سول [هراسان برمیخیزد.] ناقوسها. تو هم این صدا را شنیدی؟ خطر!
ارنانی [هنوز سر بر زانو دارد.] نه اینها بانگ عروسی ما هستند. [صدای زنگ ناقوسها بلندتر میشود. فریادهایی به گوش میرسد. مشعلها و روشنایی بر هر پنجره، خیابان و سقفی به چشم میآید.]
دونا سول برخیز و فرار کن... خدای قادر! همه ساراگوسا بیدار شدهاند.
ارنانی [نیمخیز] عروسی ما باید با مشعلها روشن شوند.
دونا سول ازدواج مرگبار... عروسی در گورستان.
صدای چکاچک شمشیرها و فریادها.
ارنانی [دوباره روی نیمکت سنگی دراز میکشد.] بیا در آغوشم.
یکی از کوهگردها وارد میشود و شمشیری در دست دارد.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
پردهی اول: شاه
پردهی دوم: راهزن
پردهی سوم: پیرمرد
پردهی چهارم: آرامگاه
پردهی پنجم: عروسی
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب ارنانی |
| نویسنده | ویکتور هوگو |
| مترجم | رامتین شهبازی |
| ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 160 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-367-522-3 |
| موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تاریخی خارجی، کتابهای نمایشنامه عاشقانه خارجی، کتابهای نمایشنامه درام خارجی، کتابهای نمایشنامه کلاسیک خارجی |























