معرفی و دانلود کتاب مرگ و دختر جوان
برای دانلود قانونی کتاب مرگ و دختر جوان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرگ و دختر جوان
پائولینا هیچگاه آن جرثومهی قساوت را ندید. هنگامی که شکنجه میشد چشمانش بسته بود و فقط صدای آن شکنجهگر را میشنید؛ صدایی که حالا باید آمادهی اجرای عدالت باشد. کتاب مرگ و دختر جوان نوشتهی آریل دورفمن نمایشنامهای سیاسی است که مواجههی یک شکنجهگر و شکنجه شده را به ما نشان میدهد و مخاطبان خود را به دادگاه عدالت و انتقام دعوت میکند.
دربارهی کتاب مرگ و دختر جوان
کمیتهی بررسی نقص حقوق بشر! این دیگر چه سازمانی است! مثلاً میخواهد با کسانی که مردم را در زندانها شکنجه کردهاند و آدمهای بیگناه را بر سر دار فرستادهاند چه کند؟ این کمیته نهایتاً بتواند آنها را به سلولی موکتشده همراه با کولر و شوفاژ انتقال دهد و روزی سه وعده غذا نیز در اختیارشان بگذارد. این وضعیت هیچ شباهتی به شرایط پائولینا در زندانها ندارد. چیزی که او تجربه کرده کابوسی سیاه بوده است. او مدتها شکنجه شده. یک دکتر روانی و دیگرآزار، بارها به او تجاوز و روح و جسمش را ویران کرده است. باورکردنی نیست، اما آریل دورفمن (Ariel Dorfman) در کتاب مرگ و دختر جوان (Death and the Maiden) آن موجود شیطانصفت را حالا به خانهی پائولینا آورده است.
با وجود اینکه ژراردو عضو کمیتهی بررسی نقص حقوق بشر شده و پائولینا بهعنوان همسر ژراردو نباید حقوق بشر را زیر پا بگذارد، اما این زن تصمیم گرفته برخلاف تمام دستگاههای قضایی و پلیس و... که بخشش و مدارا را سرلوحهی خود قرار دادهاند، خود مجری عدالت و قانون باشد. اصول سازمان ملل برای کسانی جالب است که طعم شکنجه را نچشیده باشند و این مفاد برای پائولینا هیچ اهمیتی ندارد. او باید انتقام جوانی و عمرش را که در زندانها تلف شده و جانی را که تحت شکنجه آزار دیده، از روبرتو بگیرد. او خود دادگاه عدالت را برپا خواهد کرد. رمان مرگ و دختر جوان ما را به محکمه دعوت میکند. بهتر است اگر به «خشونت در هر حالت محکوم است» معتقدیم، به این محکمه وارد نشویم؛ زیرا پائولینا پس از سالها شکنجه و آزار و اذیت شدن، توان شنیدن چنین نظراتی را ندارد و حتی ژراردو که مسئول حفظ حقوق بشر است در برابر پائولینا نمیایستد و مانع محاکمه نمیشود.

او، مرگ و دختر جوان، فرشتهی عدالت است
ژراردو وسط جاده تصادف کرده است. شاید اگر کمی به زاپاس ماشین و چک کردن لاستیکها اهمیت میداد، ناچار نمیشد برای یک تصادف کوچک از کس دیگری کمک بگیرد. اما تمام هوش و حواسش به این موضوع معطوف بود که سریعتر به خانه برسد و به همسرش دربارهی پیشنهاد رئیسجمهور بگوید. رئیسجمهور از او خواسته است که در کمیتهی بررسی نقص حقوق بشر عضو شود و با شکنجهگرانی که در دورهی حکومت دیکتاتور مشغول به کار بودهاند، بهصورت قانونی برخورد و از زندانیان و شکنجهشدهها نیز حمایت کند. همین موضوع موجب بیدقتی و تصادف شد و فرد دیگری بهنام روبرتو میراندا برای کمک بهسراغش آمد. کسی که اگر عدالتی در این جهان وجود داشت نباید تاکنون زنده میماند و حالا هم باید خونش را بر زمین ریخت.
نمایشنامهی مرگ و دختر جوان ما را به اعماق خاطرات پائولینا میبرد؛ جایی که قرار است بدترین لحظات زندگی انسان را نظاره کنیم. از آن زمان تاکنون صدایی شوم و شیطانی در ذهن پائولینا باقیمانده است. صدایی که او را شکنجه و به او تجاوز میکرد. حالا همان صدا در اتاق نشیمن خانهاش بلند شده است. ژراردو نمیداند مرد مهربانی که در جاده به او کمک کرده، همان شکنجهگری است که در دوران دیکتاتور سابق پائولینا را آزار داده. او روبرتو را به خانه دعوت کرده تا بابت کمک رساندن در جاده از او تشکر کند، اما پائولینا برنامهی دیگری دارد. او امشب در نقش فرشتهی عدل و انتقام ظاهر خواهد شد. اوست که حالا باید این خانه را به دادگاه حقوق بشر تبدیل کند و با شیوهی خود، قاتل و شکنجهگر زندانیان سیاسی را به سزای اعمالش برساند.
نمایشنامهی سیاسی مرگ و دختر جوان با ترجمهی حشمت الله کامرانی در انتشارات ماهی به چاپ رسیده است.
اقتباس سینمایی از کتاب مرگ و دختر جوان
- در سال 1994، رومن پولانسکی با اقتباس از نمایشنامهی مرگ و دختر جوان فیلمی 103 دقیقهای را با بازی هنرمندانی چون بن کینگزلی و استوارت ویلسون تولید و اکران کرد. پولانسکی برای ساخت این فیلم جایزهی ایندیپندنت اسپیریت را از آن خود کرد. این فیلم در زمینه فیلمبرداری هم توانست نامزد دریافت جایزهی روبان نقرهای ایتالیا شود.
کتاب مرگ و دختر جوان برای شما مناسب است اگر
- به لزوم احقاق حق و برقراری دادگاه عدالت باور دارید و بهنظرتان برای این کار نباید از هیچ تلاشی صرفنظر کرد.
- از خواندن نمایشنامههای سیاسی که شما را با وضعیت دورهی خاصی از تاریخ یک کشور آشنا میکنند، علاقه دارید.
- دوست دارید با شخصیتهایی نمادین که هر کدام نمایندهی یک رفتار اجتماعی هستند آشنا شوید؛ یک نفر نمایندهی عدالت، دیگری نمایندهی بخشش و میانداری و نفر آخر نمادی از گناه و شیطان مجسم.
در بخشی از کتاب مرگ و دختر جوان میخوانیم
هیچوقت اسمش را نیاوردم. البته همکارانت از من سؤال مىکردند. «خب، خانم کوچولو، زبان باز کن ببینم. نگو که براى خودت یک نمکرده ندارى، ها؟ خب، فقط بگو ببینم آن بیرون کى ترتیبت را مىدهد، خانم کوچولو.» اما هیچوقت اسم ژراردو را بهشان نگفتم. گاهى همهچیز چقدر عجیب پیش مىرود. اگر اسم ژراردو را آورده بودم، براى هیچ کمیتهى تحقیقى انتخاب نمىشد. مىشد یکى از آن اسمهایى که الان وکیل دیگرى داشت دربارهاش تحقیق مىکرد. و من در آن کمیته حاضر مىشدم تا برایشان تعریف کنم چطور با ژراردو آشنا شدم. در واقع درست بعد از کودتاى نظامى با او آشنا شدم. به مردم کمک مىکردیم تا به سفارتخانهها پناهنده شوند... به کمک ژراردو زندگى آدمها را نجات مىدادیم. آنها را قاچاقى از کشور خارج مىکردیم تا کشته نشوند.
من سر پرشور و نترسى داشتم و حاضر بودم هر کارى بکنم. باورم نمىشود که آنوقتها ذرهاى ترس توى وجودم نبود. اما کمکم دارم از موضوع دور مىشوم. آن شب ولم کردند. خب، رفتم خانهى ژراردو، در زدم، چند بار پشت سر هم، درست همانطور که تو دیشب در مىزدى، و وقتى ژراردو بالاخره در را باز کرد، مضطرب به نظر مىرسید، موهایش آشفته بود... (از بیرون صداى اتومبیلى به گوش مىرسد. سپس در اتومبیلى باز و بسته مىشود. پائولینا به طرف میز مىرود و تفنگ را در دست مىگیرد. ژراردو وارد مىشود.) چطور بود؟ راحت پنچرى لاستیک را گرفتى؟
ژراردو: پائولینا، تو باید به حرف من گوش کنى.
پائولینا: معلوم است که به حرفت گوش مىکنم. مگر همیشه به حرفت گوش نکردهام؟
ژراردو: ازت مىخواهم بنشینى و واقعا به حرفهاى من گوش کنى. (پائولینا مىنشیند.) تو خودت مىدانى که من بیشتر زندگىام را صرف دفاع از قانون کردهام. چیزى در رژیم گذشته بود که باعث تنفر من مىشد و مرا به طغیان وا مىداشت.
پائولینا: مىتوانى بهشان بگویى فاشیست...
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب مرگ و دختر جوان |
| نویسنده | آریل دورفمن |
| مترجم | حشمت کامرانی |
| ناشر چاپی | نشر ماهی |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 80 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-9971-35-3 |
| موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه سیاسی خارجی، کتابهای نمایشنامه تاریخی خارجی، کتابهای نمایشنامه اجتماعی خارجی |























