معرفی و دانلود کتاب گریز دلپذیر
برای دانلود قانونی کتاب گریز دلپذیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گریز دلپذیر
بالاخره اتفاق افتاد؛ سیمون، گرانس، لولا و وینست در کنار همدیگر جمع شدهاند تا از زندگی پر ملال خود رها شوند. در میان زندگی پر از مشکلشان، حقشان است که حداقل یک شب، خاطرات کودکیشان را مرور کنند. کتاب گریز دلپذیر ما و سایر غریبهها را به جشن عروسی پسر خالهی این خواهر و برادرها میبرد تا آنها فارغ از مسئولیتهای بزرگسالی، به گذشتهی شیرینشان بازگردند. آنا گاوالدا در این رمان پرفروش به ما نشان میدهد که غرق شدن در خاطرههای کودکی، نهتنها آسیبزا نیست، بلکه به ما کمک میکند تا خستههای روحیمان را بشوییم و قویتر از قبل باشیم.
دربارهی کتاب گریز دلپذیر
یک ماه؟ دو ماه؟ پنج ماه؟ دقیق به یاد ندارم چندوقت از آخرین باری که خواهران و برادران این داستان همدیگر را ملاقات کردهاند، میگذرد. همیشه یک نفر از آنها مسئولیت برنامهریزی برای یک قرار ملاقات دستهجمعی را به عهده میگیرد اما انگار بهمحض اینکه از همدیگر جدا میشوند همهچیز را فراموش میکنند و منتظر میمانند تا بهطور اتفاقی همدیگر را در مراسمی خانوادگی ببیند؛ حالا همان روز است و همگی آنها به عروسی پسر خالهشان دعوت شدهاند.
سیمون برادر بزرگتر آنهاست؛ تنها قهرمان زندگیشان؛ مقاومترین فردی که در تمام عمر خود دیدهاند؛ اما او حالا خسته شده و از کار و زندگی و همهچیز متنفر است. گارنس نیز خوشحالترین و رهاترین فرد این خانواده است که انگار مدت زیادی است شادیاش را گم کرده و سعی میکند ظاهراً خوشحال بهنظر برسد. لولا استعداد خاصی برای در مخمصه افتادن دارد و حالا که خواهران و برادرانش از او دور شدهاند، گرفتاریها دست از سرش برنمیدارند. با اینحال، گارنس، سیمون و لولا تقریباً نزدیک به یکدیگر زندگی میکنند، اما وینست در قلعهای دورافتاده و در حومهی شهر سکونت دارد و ملاقات کردنش کار سختی است؛ اما حالا آن سه نفر نزدیک به محل زندگی وینست هستند و میتوانند او را ببینند. حال اگر شما جای آنها بودید ترجیح میدادید به جشن عروسی خستهکننده و کسالتبار اقوامتان بروید یا دیدار برادرتان؟ کتاب گریز دلپذیر (French Leave) ما را با این خواهران و برادران همراه میکند تا خاطراتشان را بشنویم و رازها و درددلهایشان باخبر شویم.
آنا گاوالدا (Anna Gavalda) داستان گریز دلپذیر را از زاویه دید گارنس روایت میکند. در ابتدای داستان او سوار ماشین برادرش، سیمون، میشود. از همان لحظه مشخص میشوند که چرا برادر بزرگتر این داستان از زندگی خود خسته شده است. کارین، همسر سیمون، به بیماری وسواس مبتلاست. علاوهبر این، شدیداً عصبی و بدخلق است و میخواهد شخصیت سیمون را به آنچه خود میخواهد تغییر دهد. از ابتدای این سفر مشخص است که هیچکس تمایلی به حضور در مراسم عروسی ندارد و گارنس و سیمون این مسیر را تنها به امید دیدن لولا و وینست طی میکنند. مشکلات زندگی کاسهی صبر آنها را لبریز کرده و به لحظاتی خوش نیاز دارند تا روحیهی خود را به دست آورند. آنها می خواهند بدون حضور کارین و هیچ غریبهی دیگری، در کنار همدیگر جمع شوند و در خاطرات کودکیشان غرق شوند.
با وجود اینکه ما شاهد گذشتهی این خواهران و برادران نبودهایم و بهتازگی با آنها همراه شدهایم اما هنگامی که به مهمانی چهار نفرهی آنها وارد میشویم، حسی شبیه به نوستالژی درونمان زنده میشود. کتاب گریز دلپذیر به ما نشان میدهد که لازم است گاهی اوقات لباس بزرگسالی و مسئولیتهای بینهایتش را از تن خود درآوریم و به دوران کودکی و نوجوانی پناه ببریم. آنا گاوالدا این نکته را بهخوبی روشن میسازد که فرسودگی روحی ما تنها هنگامی بهبود مییابد که خود حقیقیمان را از پشت هزاران نقاب پنهان شده، نجات دهیم و آنچه هستیم روبهرو شویم؛ کتاب گریز دلپذیر در این راه نهچندان ما را یاری میدهد تا بتوانیم به روح خود هوایی تازه برسانیم.
کتاب گریز دلپذیر با ترجمهی شهرزاد ضیایی و به کوشش انتشارات شمشاد منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب گریز دلپذیر
- آنا گاوالدا توانسته تمام عناصری را که به آنها نیاز داریم اما در دسترسمان نیستند، به ما ارائه کند؛ عناصری همچون مهربانی؛ شوخطبعی و آرامش. (روزنامهی L'Indépendant)
- این رمان منحصر بهفرد و سرشار از دقت، لطافت، نوستالژی و شادمانی است. (لو فیگارو)
- گریز دلپذیر مملو از احساسات است و خانم گاوالدا آن را بهطرزی جذاب و چشمگیر روایت کرده است. (نیویورکتایمز)
کتاب گریز دلپذیر برای چه کسانی مناسب است؟
ما باید به گذشته بازگردیم. کتاب گریز دلپذیر ما را در مقام یک نظارهگر نشانده تا اعمال و رفتارهای خود را محک بزنیم. ما باید بتوانیم اعمال خود را تحسین کنیم یا اینکه از آنها عبرت بگیریم و تکرارشان نکنیم. آنا گاوالدا ما را به خاطرات خواهران و برادرانی میبرد که با یادآوری دوران گذشته، یکدیگر را بهتر میشناسند. این کتاب برای تمام علاقهمندان به داستانهای اجتماعی و فرانسوی جالب و گیرا خواهد بود.
در بخشی از کتاب گریز دلپذیر میخوانیم
کارین همیشه وقتی از مکانهای عمومی میآید دستهایش را ضدعفونی میکند.
بهخاطر حفظ بهداشت اینکار را میکند. چون کارین در واقع میکروبها را میبیند. میتواند پاهای کوچک پشمالو و دهان وحشتناکشان را ببیند.
برای همین هیچگاه سوار مترو نمیشود. از قطار هم خوشاش نمیآید. دست خودش نیست، نمیتواند به مردمی که پاهایشان را روی صندلیها گذاشتهاند و آب دماغشان را زیر دستگیره چسباندهاند، فکر نکند.
بچههایش اجازه ندارند روی نیمکت بنشینند یا به نردههای پلکان دست بزنند. با رفتن به زمینِ بازی مشکل دارد؛ و البته با اینکه به آنها اجازه بدهد سوار سُرسُره شوند. با سینیهای مکدونالد مشکل دارد و هزار جور پدرکشتگی با کارتهای بازی بچهها. از قصابهایی که هیچوقت دستکش نمیپوشند یا دخترکان فروشندهای که کروسان را با چنگک برنمیدارند، متنفر است. اگر مدرسه برنامهی اردوی گروهی یا استخر بگذارد، درجا از غصه فلج میشود چون در اینجور جاها بچهها دستدردست هم راه میروند و بیماریهای قارچی بینشان رد و بدل میشود.
زندگی برای کارین خیلی ملالتآور است. این قضیهی دستمالهای ضدعفونیکننده حسابی اعصابام را به هم میریزد. این که همیشه بقیه را مثل یک کیسه میکروب میبیند. این که موقع دست دادن با همه به ناخنهایشان زل میزند. این که به هیچکس اعتماد ندارد. این که همیشه خودش را پشت شالگردناش مخفی میکند و این که همیشه به بچههایش میگوید مراقب باشند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گریز دلپذیر |
نویسنده | آنا گاوالدا |
مترجم | شهرزاد ضیایی |
ناشر چاپی | انتشارات شمشاد |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 106 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8392-20-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |