معرفی و دانلود کتاب کاندید (ساده دل)
برای دانلود قانونی کتاب کاندید (ساده دل) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کاندید (ساده دل)
کتاب کاندید (ساده دل) در واقع شرح مبسوطی از نظریههای فلسفی فرانسوا ولتر در قالب داستانی مهیج است. کاندید اثری مفرح و همزمان بىرحم و ویرانگر است، کیفیتهایى که شاید آسانتر از آنچه فکرش را بکنیم در این کتاب کم حجم کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و همین دو جنبهى متناقض و ناساز زندگى غریب کاندید را شکل میدهند.
زمانی که کتاب کاندید (Candide) براى اولین بار در ژانویهى سال 1759 م. روى پیشخوان کتابفروشىها قرار گرفت، نام فرانسوا ولتر (Francois Voltaire)، شاعر، تراژدىنویس، تاریخدان و فیلسوفِ نامى بر آن سنگینى نمىکرد: کتاب همچون قهرماناش، فرزندى نامشروع بود و خود را اثرِ «دکتر رالف» معرفى مىکرد و اگر نثر ولتر در سطر سطر کتاب خودنمایى نمىکرد، بىتردید امروز در زمرهى آثار بىنام و نشان طبقهبندى مىشد. ولتر در ایجاد جار و جنجال پیرامون مسائل و سپس پوشاندن آثار این جار و جنجالها استاد بود؛ او نهتنها کتاب را به نام دیگرى چاپ کرد بلکه زمان و مکان چاپ اول کتاب هرگز معلوم نشد.
کتاب کوچک راه خود را پیدا کرد و ابتدا به خاطر جنبهى سرگرم کنندهاش به سرعت همهگیر شد؛ بعدها منتقدان آن را در فهرست «برترین کتابهاى جهان» جاى دادند و امروز هم که دیگر به اثرى کلاسیک تبدیل شده است.
بىرحمى که در کتاب کاندید وجود دارد، تلخ و گزنده نیست و سرگرم کنندگىاش مدرن و مناسب است. منتقدان قدرت تخریب و ویرانسازىِ همه چیز و روش اجراى این ویرانسازى را از دلایل مدرن بودن کتاب دانستهاند. طنز موجود در تار و پود کتاب، بىرحمى آن را تحملپذیر مىکند: در طنز براى هرکسى چیزى وجود دارد و اثر را عامتر و انسانىتر مىکند. همهى قهرمانانِ نویسندگانى چون آلدوس هاکسلى و قهرمانِ «بیگانه» ى آلبر کامو، قهرمانانى چون هاکلبرىفین، شوایک سرباز پاکدل و همهى معصومهاى تحقیر شده را کاندید دوم مىدانند. مىتوان به تأثیر پردامنهى فرانسوا ولتر بر نویسندگان آمریکاى لاتین به ویژه ماشادو دِ آسیس نیز اشاره کرد. کاندید را به خاطر اعتیاد پر تب و تاب و نیز شکاکیتاش به زندگى منطقى و نحوهى پرداخت آن، کتاب نمونهى اروپایى دانستهاند.
کاندید در واقع شرح زندگی جوانی خوش رو با همین لقب (کاندید) است. او در کاخ بارون زندگی میکند و به دلیل زیبایی و سادگی خود بارون را مجاب میکند تا از معلمی طراز اول با نام پانگلوس برای تربیت او استفاده کند. پانگلوس خوشبختی و خوشبینی و انسانیت را به کاندید میآموزد اما بارون به او مظنون شده (با ظن به رابطه کاندید با دخترش) او را از کاخ بیرون میکند. کاندید پس از مدتی سرگردانی به گروه سربازان بلغاری میپیوندد. اینجاست که کاندید پی میبرد که دنیا آن چیزی که تصور میکرده نیست و رنج و بدبختی و مصیبت در همهجا موج میزند. سالها بعد کاندید معلم خود را در حال گدایی پیدا میکند...
خفقان، ناتوانی و رنج، سه کلمهای است که در جای جای کتاب کاندید (ساده دل) دیده میشود. فرانسوا ولتر، اعجوبهای در به تصویر کشیدن ظلم و استبداد و از بزرگترین منتقدین سیاسی قرن هجدهم به شمار میآید. در داستان سراسر رنج کاندید، نویسنده وضعیت وخیم جنگها را بارها به تصویر کشیده و نفرت خود را از جنگ اعلام کرده است. همچنین، با وجود فلسفهی عمیقی که در این اثر وجود دارد، داستان کتاب در عین تمام هیجانات و کشمکشها، کمی غیر واقعی به نظر میرسد.
در بخشی از کتاب کاندید (ساده دل) میخوانیم:
هیچ چیز نمىتوانست به اندازهى مشق نظامى دو ارتش، زیبا، با روح، درخشان و عالى باشد. شیپورها، فلوتها، اُبواها، طبلها و توپها چنان هارمونى ایجاد مىکردند که حتى در دوزخ هم شنیدنى نبود. نخست توپها حدود شش هزار نفر را در هر دو سمت از پا انداختند، سپس رگبارِ آتش تفنگها، از بهترینها در دنیا در حدود نه یا ده هزار آدم پستى که سطحاش را کثیف کرده بودند، برداشت. سرنیزه دلیل کافى براى مرگ چند هزار تن دیگر بود. کل زخمىها سى هزار نفر یا بیشتر مىشدند. کاندید که مثل فیلسوفها مىلرزید، در تمامِ مدت این قصابىِ قهرمانانه به بهترین نحو ممکن خود را مخفى کرد.
سرانجام، هنگامى که دو پادشاه در خیمههاىِ خود، پیروزى را با خواندن سرود تِهدیوم جشن مىگرفتند، کاندید جایى دیگر سرگرم استدلال علت و معلولىاش بود. با گذر از خاکریزهاىِ مرگ و زار و نزار، به نزدیکى روستایى رسید که سوخته و با خاک یکسان شده بود. این روستایى آبارى بود که بلغارها براساس قانون جنگ آن را سوزانده بودند. اینجا، پیرمردان گیج از شکست، نظارهگر آخرین رمقهاى زنانِ مُثله شدهشان بودند که هنوز بچههاى خود را محکم به پستانهاىِ خون آلودشان چسبانده بودند؛ آنجا، دختران شکم دریده که ابتدا نیازهاىِ طبیعى قهرمانان مختلف را برآورده بودند، چشم از جهان بسته بودند، دیگران نیمسوخته در شعلههاى آتش، از خدا مرگ مىخواستند. مغزهاىِ متلاشى شده و دست و پاهاى تکه تکه شده روىِ زمین ریخته بود.
کاندید با سرعت تمام، به سوى روستاى دیگرى فرار کرد. این یکى متعلق به بلغارها بود و قهرمانان آبارى همان ویرانىها و فجایع را در آنجا پدید آورده بودند. با بالا رفتن از ویرانهها و همینطور که پاهایش به اندام تکهتکه شده مىگرفت، سرانجام راهش را بیرون از محدودهى جنگ برگزید، در حالىکه کمى خوراک در کولهپشتى داشت و هرگز از خیال دوشیزه کونهگوند بیرون نمىآمد. به هلند رسید. ته توشهاش درآمده بود، ولى شنیده بود که در آن کشور همه ثروتمند و مسیحىاند، به این دلیل احساس کرد مىتواند همانگونه رفتار کند که پیشتر مىکرد، پیش از اینکه به خاطر عشق به دوشیزه کونهگوند با اردنگى از قصر بارون بیرون رانده شود.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت
بخش یک: چگونه کاندید در قصرى زیبا پرورش یافت و چگونه از آن جا بیرون رانده شد
بخش دو: در میانِ بلغارها چه بر سر کاندید آمد
بخش سه: چگونه کاندید از دست بلغارها گریخت و چه بر او گذشت
بخش چهار: چگونه کاندید آموزگار خانگى و فیلسوف قدیمى خود، دکتر پانگلوس را دید و چه پیش آمد
بخش پنج: کشتى شکستگى، زمینلرزه و آنچه بر سر دکتر پانگلوس، کاندید و ژک غیرتعمیدى آمد
بخش شش: چگونه براى جلوگیرى از زمینلرزه دادگاه عالى تفتیش عقاید برپا کردند، و چگونه کاندید شلاق خورد
بخش هفت: چگونه پیرزن از کاندید مراقبت کرد و چگونه کاندید او را که عاشقاش بود، بازیافت
بخش هشت: داستانِ کونهگوند
بخش نه: بر سر کونهگوند، کاندید، قاضىِ بزرگ و یهودى چه آمد
بخش ده: کاندید، کونهگوند و پیرزن در واماندگى عمیق به کادیز رسیدند، آنها به سفر دریا رفتند
بخش یازده: داستان پیرزن
بخش دوازده: ادامهى داستان پیرزن
بخش سیزده: چگونه کاندید مجبور شد کونهگوند دوستداشتنى و پیرزن را ترک کند
بخش چهارده: چگونه ژزوییتهاى پاراگوئه از کاندید و کاکامبو پذیرایى کردند
بخش پانزده: چگونه کاندید، برادر کونهگوند عزیزش را کشت
بخش شانزده: دو دختر، دو میمون و وحشىهایى به نام اوریونها، بر سر دو مسافر چه آوردند
بخش هفده: ورود کاندید و پیشخدمتاش به کشور الدورادو، و آنچه در آن جا دیدند
بخش هجده: در سرزمین الدورادو چه دیدند
بخش نوزده: در سورینام چه اتفاقى براى آنها افتاد، و چگونه کاندید با مارتین آشنا شد
بخش بیست: در دریا چه بر سر کاندید و مارتین آمد
بخش بیست و یک: کاندید و مارتین به ساحل فرانسه رسیدند، آنها با یکدیگر بحث مىکردند
بخش بیست و دو: در فرانسه چه بر سر کاندید و مارتین آمد
بخش بیست و سه: کاندید و مارتین از سواحل انگلستان گذشتند؛ ایشان در آن جا چه دیدند
بخش بیست و چهار: دربارهى پاکِت و برادر ژیروفله
بخش بیست و پنج: دیدار با لرد پوکوکورانته، نجیبزادهى ونیزى
بخش بیست و شش: دربارهى شامى که کاندید و مارتین با شش غریبه خوردند، آنها که بودند؟
بخش بیست و هفت: سفر کاندید به کنستانتینوپل
بخش بیست و هشت: براى کاندید، کونهگوند، پانگلوس، مارتین و دیگران چه پیش آمد؟
بخش بیست و نه: چگونه کاندید دوباره کونهگوند و پیرزن را پیدا کرد
بخش سى: فرجام
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کاندید (ساده دل) |
نویسنده | فرانسوا ولتر |
مترجم | رضا مرادی اسپیلی |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 136 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-351-061-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |