معرفی و دانلود کتاب پراگ در تبعید
برای دانلود قانونی کتاب پراگ در تبعید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پراگ در تبعید
کتاب پراگ در تبعید به قلم هادی خورشاهیان، داستان انسانهایی را به تصویر میکشد که در تلاشند از یک جایی به بعد زندگی خود و اطرافیانشان را دگرگون کنند.
هادی خورشاهیان ابتدای این کتاب را با روایت داستان زن و شوهری آغاز میکند که بچهدار نمیشوند به همین دلیل به روستاهای اطراف میروند تا کودکان بیسرپرست را به فرزندی گرفته و آنها را بزرگ کنند. ادامهی داستان، از زبان همین کودکان روایت میشود.
راوی اصلی داستان شخصیت «من» است که قصد دارد مانند یک راوی ماجراها را پیش ببرد. او از همان ابتدای داستان در کار همه مداخله میکند. گویی به دنبال چیزیست؛ دنبال حقیقتی که آرام آرام برایش تبدیل به ترس از حقیقت میشود. کتاب پراگ در تبعید، دارای راویان متعددی است، اما به گونهای در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که انگار تمام آنها یکی هستند. تمام راویها نسبتهای عجیب و غریبی با هم دارند، با نویسندگان بزرگ صحبت میکنند و حتی گاهی جایشان با هم عوض میشود.
شرایط مناسب از دیدگاه هر یک از شخصیتهای داستان تعریف متفاوتی دارد، اما همهشان به دنبال این شرایط هستند. آنها در زندگی یکدیگر دخالت میکنند و به دنبال هم راه میافتند بلکه خودِ گمشدهشان را پیدا کنند. این شخصیتها کارهای عجیب و غریبی انجام میدهند، برای مثال اسحاق دو ساعت پیش از آزادی از زندان فرار میکند.
در داستان این کتاب که یک رمان پست مدرن محسوب میشود، از فضایی کاملاً غیرواقعی استفاده شده. این کتاب زمان و مکان نداشته و شخصیتهای آن تماماً خیالی هستند. هادی خورشاهیان با روایتی پسامدرن شخصیتها را جای افراد معروفی همچون هومر و پدر ژپتو قرار میدهد.
با اینکه داستانهای این کتاب تنها توسط ذهن نویسنده خلق شدهاند، اما چنان منظم و پشت سر هم به تصویر کشیده شده که شما را در خود غرق میکند.
هادی خورشاهیان را بیشتر بشناسیم:
هادی خورشاهیان سال 1352 در گنبد کاووس دیده به جهان گشود. او که هم در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان و هم در حوزهی ادبیات بزرگسالان فعالیت دارد، بیش از 80 جلد کتاب تا به امروز در حوزههای گوناگون به انتشار رسانده. خورشاهیان اکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینهی صدور مجوز برای کتابهای داستان فعالیت میکند.
در بخشی از کتاب پراگ در تبعید میخوانیم:
رسول هر روز میآمد توی مسیر مدرسه و میخواست به هر کلکی شده نامهای را که توی پاکت پست هوایی گذاشته بود، به دستم بدهد. من هم همیشه از گرفتن نامه خودداری میکردم. برای دخترهای شانزدهسالۀ دبیرستانی اُفت داشت به همین راحتی نامهای را از دست یک پسر احتمالاً بیست و یکی دو سالۀ دوچرخهسوار بگیرند.
حالا از بخت بد ما هرکسی که سراغ ما میآمد دوچرخهسوار بود و همین حدود سن و سالش بود و اصرار داشت نامه بدهد. ما دنبال یک مرد رؤیایی میگشتیم که بیست و پنج سال داشته باشد و با ماشین خودش یک شب با خانوادهاش بیاید خواستگاری.
هنگامه یک روز زیر لب گفت: «آزیتا امروز نامه را از دستش بگیر. یعنی یک طوری بگیر که بیفتد. بعد ما به راهمان ادامه میدهیم. بعد او نامه را بر میدارد و دوباره میآید آن را به تو میدهد. نامه را بگیر برویم بخوانیم ببینیم چی تویش نوشته است.»
از حرف هنگامه خیلی تعجّب کردم، ولی در عالم رفاقت باید حتماً به حرفش گوش میکردم، چون او هم خیلیوقتها به حرف من گوش کرده بود. ماجرا همانطوری پیش رفت که هنگامه طرّاحی کرده بود. نامه را توی راهروی خانۀ ما باز کردیم و خواندیم:
«در زندگی زخمهایی هست که باید آنها را اهلی کرد. اهلی یعنی دچار، یعنی عاشق. من خودم "پرندهباز آلکاتراز"م و میدانم چطور باید چیزی را اهلی کرد. یکوقتهایی نمیشود کبوتر را اهلی کرد. حتّی گاهی زور آدم به اهلی کردن یک گربه هم نمیرسد. در این وقتها باید دنبال کار سادهتر رفت. مثلاً همیشه دست خود آدم نیست که شاد باشد. اینطور وقتها به راحتی میتوانی ناراحت باشی. دو تا آهنگ غمگین که گوش کنی، تا بیست و چهار ساعت غم ناشناختهای داری.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پراگ در تبعید |
نویسنده | هادی خورشاهیان |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 192 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-461-181-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی ایرانی |