معرفی و دانلود کتاب تبسم نور: داستان یک ایمان
برای دانلود قانونی کتاب تبسم نور و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تبسم نور: داستان یک ایمان
کتاب تبسم نور، داستانی عرفانی فلسفی را با ماجراهایی جالب و خواندنی در خود گنجانده است. سید محمدصدیق قطبی راد، نویسندهی کتاب، جستجوی حقیقت، زیبایی و خیر در زندگی انسان و تأثیر آنها بر روح و رفتار افراد را بهعنوان مضامین اصلیِ داستان تبسم نور در نظر گرفته است. بیشتر آموزههای داستانی این اثر از اندیشههای بزرگان دین و فلسفه الهام گرفته شدهاند. خواننده پس از مطالعهی کتاب حاضر به فکر فرو میرود و انگیزهای برای تحول درونی پیدا میکند.
دربارهی کتاب تبسم نور
کتاب تبسم نور، داستانی فلسفی عرفانی را در بر گرفته است. شخصیتهای این داستان بهدنبال دستیابی به نور الهی و حقیقت هستند. سید محمد صدیق قطبی راد، نویسندهی کتاب، مراحل تعالی بشر و تحول درونی انسان را با داستانی شاعرانه و خواندنی، در این کتاب به تصویر کشیده است. سبکِ داستان تبسم نور، حسوحالی عرفانی و فلسفی دارد. شخصیتهای این داستان بهدنبال حقیقت، زیبایی و خیر در زندگی انسانها هستند و این عناصر را نیازهای بنیادی روح انسان میدانند. قهرمانهای داستان، همواره در حال تلاش برای تحققِ آرمانهای معنوی خود هستند. نویسنده، داستان تبسم نور را با الهام از آموزههای افلاطون و مولانا نوشته است. در کنار این آموزهها، نقش پر رنگ حضورِ خدا برای تحقق آرمانهای شخصیتهای داستان در این اثر خودنمایی میکند. صدیق قطبی، سعی کرده تا با واژههایی ساده و خوشفهم، مفاهیم عمیق انسانی و معنوی را در دل این اثر بگنجاند.
نویسنده، قصهی کتاب تبسم نور را داستان یک ایمان نامیده، زیرا ماجرای این داستان، حول محور جستجوی انسانها برای یافتن نورِ حقیقت و ایمان در مواجهه با چالشها و بحرانهای زندگی میچرخد. در نتیجه به نوعی میتوان گفت کتاب تبسم نور، نمادی از امید، عشق و هدایت در دل تاریکیها و مشکلات است. ایدهی اصلی نگارش داستان از تفکرهای افلاطون گرفته شده است. براساس آموزههای افلاطون، انسان در عمق وجود خود نیازهایی دارد که از خواستههای ظاهری و روزمرهاش متفاوت است و اساساً این نیازها بر پایه نیازهای بنیادی و روحی او قرار دارند. افلاطون بر این باور بود که روح انسانها در اعماق وجود خود به سه اصل اساسی نیاز دارد: حقیقت، زیبایی و خیر، و تا زمانی که به این آرمانها نرسد، همواره در جستجو و اضطراب خواهد بود. تلاشهای انسان در طول تاریخ برای دستیابی به یکی از این سه هدف اساسی بوده است. مفهوم دیگری که در کتاب به آن پرداخته شده، آموزهای است با الهام از تعالیم مولانا. بر اساس این تعالیم، انسان باید به خود بهعنوان یک فرایند در حال تکامل نگاه کند، نه یک موجود تمامشده. این نگرش به فرد کمک میکند تا در جستجوی حقیقت، زیبایی و خیر برآید، در حالی که تصور کردن خود به عنوان یک موجود ایستا، مانع این تلاشها میشود. هیچ چیزی بدتر از این نیست که انسان فکر کند وضعیت فعلیاش، وضعیت نهایی و قطعی اوست.
داستان تبسم نور، در احوال شیخ محمد بخارایی نوشته شده است. شخصیتهای این داستان گرفتار بحران هویت و خودشناسی هستند و از تعارضات درونی و تردیدها رنج میبرند. در این بین، مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز روزگار را بر شخصیتهای داستان تبسم نور، تنگ کرده است. این چالشها باعث میشود تا شخصیتهای داستان در مسیر رشد و تحول قرار بگیرند و تلاش بیشتری برای دستیابی به آرامش و کمال انسانی انجام دهند.
کتاب تبسم نور را انتشارات اریش، چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب تبسم نور برای چه کسانی مناسب است؟
تمامی علاقهمندان به ادبیات عرفانی و فلسفی، مخاطبهای کتاب تبسم نور بهحساب میآیند.
در بخشی از کتاب تبسم نور: داستان یک ایمان میخوانیم
دختربچهای با موهایِ بافتهشده دستدردست مادرش وارد مغازه میشود.
«استاد، مشتری آمده.»
سرش را بالا میآورد و با نگاهی آفتابی، به کودک میگوید: «سلام نازکم، صفا آوردی!»
بچهها را اغلب اینگونه صدا میکند؛ «نازکم» بعد هم به مادر سلام و خوشآمد میگوید. کودک توجهی نمیکند؛ غرق در عروسکهاست. دست مادرش را رها میکند و بیدرنگ آهوی سبزرنگی را بر میدارد و قاطع و یکدل میگوید: «این!»
بعد از حسابوکتاب، شیخ احمد به دختربچه میگوید: «راستی یک چیزی دربارۀ این عروسک! شبها یادت نرود دندانهایش را مسواک بزنی. ضمناً گاهی آهویت را به دیدار گلها و سبزهها ببر، دلش میگیرد اگر همهاش در خانه باشد. عروسکها که دلشان گرفته باشد، بداخلاق میشوند. اگر باغ ندارید، گلدان و گلِ خانگی که دارید. مگر نه؟»
چقدر کارش را دوست دارد. میگوید هروقت در بازار قدم میزده، با دیدن اسباببازیفروشیها، دلش غنج میرفته است و بالاخره بعد از سالها، شغل دلخواهش را پیدا کرده. میگویم:
«کودکی دوران غفلت و بازیگوشی است. امام غزّالی گفته است مصاحبت زیاد با کودکان، به فهمیدگی آدم صدمه میزند. کودکان، آخِربین نیستند و همهچیز را بهبازی میگیرند. چرا معاشرت با بچهها را اینقدر دوست دارید؟»
از فلاکسی که روی میز است برایم چای میریزد. نه. چای نیست. دمنوش نعناست. بوی نعنا میپیچد.
«انکار نمیکنم که همۀ احوال و اوصاف کودکان، خوب و سنجیده نیست. خصوصاً اینکه به تعبیرِ تو عاقبتاندیش نیستند. اما اینکه کودک میتواند بازی کند، سعادتی است که ما خود را از آن محروم کردهایم. شادمانیِ بیدلیلِ کودکان، ناشی از همین است که توانایی بازیکردن دارند. ما همهچیز را محاسبه میکنیم و زندگیمان بر مدار سود و زیان و بُرد و باخت میچرخد. کودکان میتوانند بازی کنند و در آن بازی، بدون آنکه مصلحتی را دنبال کنند، عمیقاً شاد باشند.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تبسم نور: داستان یک ایمان |
نویسنده | صدیق قطبی |
ناشر چاپی | انتشارات اریش |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 211 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6712-57-6 |
موضوع کتاب | داستان و رمان فلسفی ایرانی |