معرفی و دانلود کتاب مقدمه بر علوم انسانی
برای دانلود قانونی کتاب مقدمه بر علوم انسانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مقدمه بر علوم انسانی
ویلهلم دیلتای در کتاب مقدمه بر علوم انسانی محوریترین ایده و هدف فلسفی خود را معرفی کرده و تلاش میکند به این سوال اساسی پاسخ بدهد که علوم انسانی چیست و چه تمایزی میان علوم انسانی و علوم طبیعی وجود دارد. دیلتای اولین کسی نبود که این سوال را مطرح کرد، اما روش و نحوهی پاسخگویی و بازتعریف او از تجربه، عقل و تاریخ بود که او را به یکی از برجستهترین متفکران قرن بیستم و الهامبخش متفکرانی مانند هوسرل، هایدگر و گادامر تبدیل کرد.
دربارهی کتاب مقدمه بر علوم انسانی
ویلهلم دیلتای (Wilhelm Dilthey) فیلسوفی آلمانی بود که بیشتر از هر چیزی به دلیل تلاشش برای تشخیص و تعریف تمایز میان علوم طبیعی و انسانی شناخته میشود. دیلتای علوم انسانی را بهطورکلی به شکلی تعریف کرد که علوم انسانی و اجتماعی را شامل شود. او به این نتیجه رسید که هدف اصلی علوم طبیعی توضیح و تشریح قانونمند و علّی پدیدارهاست، درحالیکه هدف و وظیفهی اصلی علوم انسانی بهزعم دیلتای، تعریف و توضیح اصول و ساختارهای منظم و پویای حیات تاریخی انسان است.
کتاب مقدمه بر علوم انسانی (Introduction to the Human Sciences) اولین اثر عمدهی ویلهلم دیلتای است و دیلتای در مقدمهی کتاب ادعا میکند که در این اثر میخواهد «نقد عقل محض» کانت را که با تمرکز بر موضوع و روش علوم طبیعی نوشته شده بازسازی، و «نقد عقل تاریخی» را جایگزین آن کند. دیلتای بر خلاف آگوست کنت و جان استورات میل که اعتقاد داشتند روش علوم طبیعی و انسانی باهم تمایزی ندارند، معتقد است که روش فهم و استدلال در این دو حوزه ذاتاً باهم تمایز دارند و در تعریفی دقیقتر میتوان علوم طبیعی را بهعنوان علوم توصیفی و علوم انسانی را بهعنوان علوم تأویلی یا هرمنوتیکی تعریف کرد.
ویلهلم دیلتای در قرن بیستم میلادی و زمان اوج پیشرفت علوم طبیعی و تکنولوژی زندگی میکرد و همین مسئله، نقش و جایگاه علوم انسانی را به دغدغهای بسیار جدی برای او مبدل ساخت. او شاهد پیشرفت و اقبال بیشتر روزبهروز مردم نسبت به علوم طبیعی و تجربی، در عین افول و بیتوجهی مردم نسبت به علوم انسانی بود و از خود پرسید چه تفاوت و تمایزی میان این حوزهها باعث این معضل شده است. دیلتای تمام زندگی و فعالیت حرفهای خود را وقف تأمل و تحلیل و تلاش برای پاسخگویی به این سوال کرد. کتاب مقدمهای بر علوم انسانی (Einleitung in die Geisteswissenschaften) اولین اثر دیلتای در این زمینه است که دامنهی مسئله و سوال را بهخوبی روشن کرده و هدف و ایدهی اساسی این متفکر بزرگ را مطرح میکند.
ویلهلم دیلتای به این نتیجه رسید که برای افزایش اعتبار علوم انسانی لازم است که میزان قطعیت، عینیت و صحت ادعاهای علوم انسانی بیشتر شود و برای این کار لازم است که روش علمی، بنیانهای محکمتر و اصول تحلیلی و استدلالی دقیقتری طراحی و ارائه شود. او به همین دلیل در کتاب مقدمه بر علوم انسانی وظیفهی پایهگذاری اصول و چارچوبهای علوم انسانی را بر عهده گرفته و در تلاش برای تدوین روش علمی و پژوهشی درخوری برای علوم انسانی است. دیلتای کتاب مقدمه بر علوم انسانی و پروژهی خود در این کتاب را در پیروی از کانت تحت عنوان «نقد عقل تاریخی» نامیده و درعینحال که کانت را پیشرو و آموزگار خود دانسته اما ادعا میکند که کانت با تلاش برای عقلانی کردن مطلق سوژه خود را اسیر اشتباه بزرگی کرده و همین منجر به نظام معرفتشناختی تجربی و فراتاریخیاش شده است. ویلهلم دیلتای در نقد عقل تاریخی خود بر جنبههای عاطفی و ارادی انسان تاکید کرده و در عین نقد معرفتشناسی کانت، به طرح نظام معرفتشناختی جایگزین خود میپردازد.
کتاب مقدمه بر علوم انسانی توسط منوچهر صانعی درهبیدی ترجمه شده و به همت انتشارات ققنوس در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار گرفته است.
کتاب مقدمه بر علوم انسانی برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب مقدمه بر علوم انسانی را به تمام دانشجویان و علاقهمندان حوزههای علوم انسانی، بهویژه دانشجویان و علاقهمندان فلسفه و انسانشناسی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب مقدمه بر علوم انسانی میخوانیم
اگر کسى موجوداتى صرفاً روحانى را در قلمرو اشخاصى تصور کند که فقط از این موجودات تشکیل شدهاند، در این صورت به وجود آمدن این موجودات، بقا و رشد آنها و همینطور انقراض آنها هر تصورى هم که از زمینهاى که این موجودات از آن برآمدهاند و در آن نابود مىشوند در ذهن خود داشته باشیم متکى بر شرایط صرفاً روحانى خواهد بود. خوشبختى آنها متکى خواهد بود بر نسبتى که با عالم روح دارند؛ ارتباط آنها با یکدیگر و تعاملات آنها فقط به نحو ذهنى و تأثیرات ماندگار افعال آنها از نوعى صرفا روحانى خواهد بود. حتى ناپدید شدن آنها از قلمرو اشخاص مبتنى بر سپهر روحانى خواهد بود. نظام چنین افرادى فقط از طریق علوم روحىِ محض شناخته خواهد شد. با این حال، در واقعیت امر فرد بر اساس عملکردهاى یک نظام انداموار حیوانى و ارتباطى که با محیط زندگىاش دارد به وجود مىآید، زندگى مىکند و رشد مىکند.
احساس او از زندگى دستکم تا حدودى متکى بر این عملکردهاى طبیعى است؛ انطباعات او مشروط به اندامهاى حسى اوست و وابسته به نحوه متأثر شدن آنها از عالم خارج. ما مىبینیم که وفور و سرزندگى تصوراتش، و استحکام و جهتیابى افعال ارادهاش به طرق گوناگون متکى بر شرایط متغیر درون نظام عصبى اوست. انگیزههاى ارادى او انقباضها و گرفتگىهایى در بافتهاى عضلانىاش به وجود مىآورد؛ هر تأثیرى در جهت بیرون وابسته به تغییرات ملکولى در بدناوست؛ نتایج ماندگار افعال ارادهاش فقط به صورت تغییراتى در جهان مادى وجود دارد. به این ترتیب حیات ذهنى انسان جزئى از واحد حیاتىِ روانتنى اوست که صورتى است که هستى بشرى و حیات بشرى در آن آشکار مىگردد. فقط به واسطه انتزاع مىتوان حیات ذهنى را از واحد حیاتى روانتنى متمایز کرد. نظام این واحدهاى حیاتى واقعیتى است که موضوع علوم اجتماعى تاریخى را تشکیل مىدهد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه مترجم
پیشگفتار بر کل مجلدات
یادداشت ویراستاران بر جلد اول
مقدمه بر علوم انسانى
مقدمه بر جلد اول
مقدمه بر علوم انسانى
دیباچه
دفتر اول: طرح نظام علوم انسانى خاص که در آن ضرورت علمى بنیادى اثبات شده است
فصل 1: هدف این مقدمه بر علوم انسانى
فصل 2: استقلال پیکره علوم انسانى در کنار علوم طبیعى
فصل 3: نسبت علوم انسانى به علوم طبیعى
فصل 4: طراحى علوم انسانى
فصل 5: محتواى علوم انسانى
فصل 6: تصدیقات سهگانه در علوم انسانى
فصل 7: اشتقاق علوم انسانى خاص از واقعیت تاریخى اجتماعى
فصل 8: علوم مربوط به افراد به عنوان عناصر واقعیت اجتماعى تاریخى
فصل 9: جایگاه شناخت ما در باره واقعیت اجتماعى تاریخى
فصل 10: مطالعه علمى تفصیل طبیعى نژاد انسان و اقوام خاص
فصل 11: تفکیک دو نوع دیگر از علوم انسانى
فصل 12: علوم مربوط به نظامهاى فرهنگى
فصل 13: علوم مربوط به سازمان خارجى جامعه
فصل 14: فلسفه تاریخ و جامعهشناسى هیچ کدام علم واقعى نیستند
فصل 15: فلسفه تاریخ و جامعهشناسى نمىتوانند وظایف خود را انجام دهند
فصل 16: روشهاى فلسفه تاریخ و جامعهشناسى خطاست
فصل 17: فلسفه تاریخ و جامعهشناسى رابطه تاریخ را به عنوان یک علم با علوم انسانى خاص درنمىیابند
فصل 18: رشد و تکامل علوم انسانى خاص
فصل 19: ضرورت بنیاد معرفتى براى علوم انسانى خاص
دفتر دوم: مابعدالطبیعه به عنوان بنیاد علوم انسانى: غلبه و افول آن
بخش اول: تفکر اسطورهاى و برآمدن علم در اروپا
فصل 1: وظیفه برخاسته از نتایج دفتر اول
فصل 2: مفهوم مابعدالطبیعه. مسئله نسبت مابعدالطبیعه با پدیدههاى دیگرى که ربط وثیقى به آن دارند
بخش چهارم: فروپاشى موضع مابعدطبیعى کانت در باره واقعیت
فصل 1: شرایط آگاهى علمى جدید
فصل 2: علوم طبیعى
فصل 3: علوم انسانى
فصل 4: ملاحظات پایانى در باره امتناع رویکرد مابعدطبیعى به شناخت
دست نوشتههاى جلد دوم از مقدمه بر علوم انسانى (حدود سالهاى 1880 1890)
دفتر چهارم: بنیادهاى شناخت
بخش اول: امور واقع آگاهى
فصل 1: اصل پدیدار بودن
فصل 2: ادراک و مفاهیم در شبکهاى روانى سر بر مىآورند و دوام مىآورند که در کل حیات روانى مندرج است
فصل 3: هر علمى تجربى است؛ حتى معیارهایى که تعیین مىکنند چه چیزى تجربه است، فقط به عنوان تجربهاى درونى قطعیت یقینىِ بدیهى پیدا مىکنند
فصل 4: امور واقع آگاهى پدیدار نیستند. این که معلول چیزى باشند یا نباشند تأثیرى در واقعیت آنها در آگاهى ندارد
فصل 5: داده، که مبدأ روانشناسى است، و گستره مسئلهاى که لازم ذات آن است
فصل 6: فصلبندى (تفصیل) امور واقع آگاهى
فصل 7: تمایز فرایند روانى و محتواى آن
فصل 8: محتواى مفهومى و تصورى سه نسبت را در آگاهى نشان مىدهد. پس در اعمال حیات روانى سه جنبه را مىتوان تمیز داد: (1) ادراک تصور فکر (در اصطلاح کانت: شناخت) (2) احساس (3) اراده
فصل 9: درباره حالات و درجات آگاهى
فصل 10: محدودیت آگاهى و قانون دقت (توجه)
فصل 11: وحدت آگاهى و فعل روانى
فصل 12: خودآگاهى در ارتباط با خواص حیات روانى که پیش از این ذکر شد
بخش دوم: ادراک جهان خارج
فصل 1: ادراک و متضایف آن، جهان خارج. مقدمه
فصل 2: اصل پدیدار بودن و مرزهاى آن
فصل 3: تجربه خود و جهان خارج
فصل 4: خودآگاهى و آگاهى از اعیان خارجى
فصل 5: نظم مکانى و قوانین آن به عنوان نشانههاى امور واقع جهان خارج
فصل 6: ادراک حسى و فضا
بخش سوم: ادراک درونى و تجربههاى حیات روانى
فصل 1: تحلیل ادراک درونى
فصل 2: خواص بنیادى ادراک درونى و امور واقع روانى داده شده در آن
فصل 3: روش تجربه درونى و دروننگرى
فصل 4: جریان زمان به عنوان صورت ادراک درونى
فصل 5: واقعیت جریان زمان
فصل 6: ارتباط ادراک بیرونى و ادراک درونى در شناختن و فهمیدن اشخاص دیگر
دفتر پنجم: فکر، قوانین و صور آن؛ نسبت آنها با واقعیت
بخش اول: فکر و تحلیل منطقى آن
بخش دوم: وظیفه منطق به عنوان نظریه فکر: روشهاى انجام دادن این وظیفه و ارزیابى آنها
بخش سوم: قوانین فکر
بخش چهارم: مقولات
بخش پنجم: صور فکر
فصل 1: حکم
فصل 2: مفهوم
فصل 3: استنتاج و حوزه اعمال منطقى
دفتر ششم: شناخت واقعیت انسان و نظام علوم انسانى
بخش اول: نظام غایتمند واقعیت انسانى و روشهاى علوم
بخش دوم: روشهاى علوم طبیعى
بخش سوم: روشهاى علوم انسانى
بخش چهارم: تحلیل جامعه و تاریخ
بخش پنجم: واحد حیاتى روانتنى
بخش ششم: نظامهاى فرهنگى: حیات اقتصادى، قانون
بخش هفتم: نظامهاى فرهنگى: اخلاق، دین، زبان، هنر و علم
بخش هشتم: سازمان خارجى جامعه: تعلیم و تربیت، حکومت
بخش نهم: تاریخ کلى و تعلیم و تربیت
طرح کلى براى مجلد دوم مقدمه بر علوم انسانى دفترهاى سوم تا ششم «طرح برلین» (حدود 1893)
مقدمه
دفتر سوم: مسئله علوم انسانى و مرحله فعلى علوم تجربى و معرفتشناسى
دفتر چهارم: زندگى: روانشناسى توصیفى و تطبیقى
بخش اول: ساختار حیات روانى
بخش دوم: گزارش تطبیقى منظم از زندگى انگیزهها و احساسات
بخش سوم: آگاهى و توجه: رشد و ناشناختنى بودنِ عقل
بخش چهارم: مزاج و اراده
بخش پنجم: تاریخ رشد فرد و بزرگترین دستاورد آن
دفتر پنجم: بنیاد شناخت
بخش اول: زندگى و شناخت
بخش دوم: ادراک و واقعیت
بخش سوم: فکر و حقیقت
دفتر ششم: درباره قدرتى که از شناخت به دست مىآید و محدودیتهاى این قدرت
ضمیمه
بخش 1: حاشیههایى بر کتاب مقدمه بر علوم انسانى: پیشنویسهاى «نامه به آلتهوف»
بخش 2: پىنوشت بر دفتر اول: «جامعهشناسى»
بخش 3: پیشنویس اولیه دفتر چهارم: «استلزامات یا شرایط آگاهى یا معرفت علمى»
نمایه اشخاص
نمایه موضوعی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مقدمه بر علوم انسانی |
نویسنده | ویلهلم دیلتای |
مترجم | منوچهر صانعی دره بیدی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 743 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-759-7 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |