معرفی و دانلود کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین

معرفی کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین

جیمز مک براید در کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین، داستانی دلگرم‌کننده از اتحاد و مهربانی می‌گوید. این اثر ماجرای ساکنان محله‌ی چیکن هیل را روایت می‌کند که با وجود سیاست‌های متعصبانه و نژادپرستانه، از یکدیگر حمایت می‌کنند. داستانی پیچیده و در عین حال خوش‌خوان که از ماجرای رازآلود کشف یک جسد در دهه‌ی هفتاد میلادی و ارتباط آن با کشمکش‌های این محله در دهه‌ی سی میلادی می‌گوید.

درباره‌ی کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین

ماجرای رمان مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین (The Heaven & Earth Grocery Store) اثر جیمز مک براید (James McBride) در سال 1972 و در شهر پاتس‌تاونِ ایالت پنسیلوانیا آغاز می‌شود. درست در زمان و مکانی که طی یک عملیات گودبرداری برای ساخت یک مجتمع مسکونی جدید، اسکلت یک انسان کشف می‌شود. از آن‌جا که در کنار این اسکلت یک وسیله‌ی مذهبی مخصوص یهودیان هم پیدا می‌شود، پلیس به تنها ساکن یهودی شهر که در یک کنیسه‌ی متروک زندگی می‌کند، شک می‌برد. اما با وقوع یک طوفان شدید صحنه‌ی جرم از بین می‌رود و تحقیقات مختل می‌شود.

پس از آن، داستان به سال‌های 1920 و 1930 میلادی برمی‌گردد و به شرح زندگی ساکنان محله‌ی چیکن‌ هیل می‌پردازد. محله‌ای که در آن سیاه‌پوستان، یهودیان و مهاجران ساکن‌اند. موشه و چونا، زن و شوهری یهودی و از ساکنان چیکن هیل، یک سالن تئاتر و خواروبار فروشی کوچکی به اسم آسمان و زمین‌ را اداره می‌کنند. دودو، پسر سیاه‌پوست ناشنوا هم یکی دیگر از ساکنان این محله است که مأموران دولت در پی انتقال او به مؤسسه‌ی ناشنوایان هستند. به دلیل اینکه این مؤسسه توسط یک پزشک نژادپرست و سفیدپوست‌های متعصب حمایت می‌شود، ساکنین چیکن هیل دست به دست یکدیگر می‌دهند تا از انتقال دودو جلوگیری کنند.

با پیشرفت داستان به مرور به حقیقتی پی می‌بریم که ارتباط ماجرای کشف جسد در سال 1972 و رخدادهای محله‌ی چیک هیل را آشکار می‌سازد. جیمز مک‌براید، نویسنده و آهنگساز آمریکایی، در این اثر داستانی، با گردآوری شخصیت‌های متنوع که نقشه‌ها و آرزوهای بسیاری در سر دارند، سمفونی پرهیاهویی را شکل داده است که خواننده را مبهوت خود می‌کند.

این اثر خواندنی را مریم طیور پرواز به فارسی ترجمه کرده و انتشارات راوشید آن را به دست علاقه‌مندان رسانده است.

جوایز و افتخارات کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین

• برنده‌ی جایزه‌ی کرکوس (Kirkus Prize) برای بهترین اثر داستانی در سال 2023
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب لیبی (Libby Book Award) برای بهترین داستان بزرگسال در سال 2023
• دریافت جایزه‌ی ادبیات داستانی یهودی (Jewish Fiction Award) در سال 2023
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب اوهایو (Ohioana Book Award) در سال 2024
• دریافت مدال سوفی برودی (Sophie Brody Medal) در سال 2024
• قرارگیری در فهرست صد کتاب برتر قرن از نگاه خوانندگان نیویورک تایمز
• نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین داستان تاریخی گودریدز

نکوداشت‌های کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین

• این یکی از آن رمان‌هایی است که جزئی از وجود شما می‌شود. کتابی فوق‌العاده که تمامی شخصیت‌ها و جزئیات غنی هستند. هرچقدر این کتاب را توصیه کنم، کم است. مک براید نویسنده‌ای بزرگ است و به نظرم این بهترین اثر اوست. (هارلن کوبن، نویسنده‌ی آمریکایی)
• او (جیمز مک براید) مانند شاهینی سوار بر بادهای ناپیدای تاریخ، درباره‌ی زخم‌های عمیق آمریکا، با عشق، خشم و طنز می‌نویسد. (ایتن هاوک، نویسنده و کارگردان آمریکایی)
• مک براید با این داستان، به طرز ماهرانه‌ای تغییرات سریع کشور را از نگاه اولین مهاجران و بردگان سابق به تصویر می‌کشد و از طریق این تصویرسازی، به ما یادآوری می‌کند حتی در میان تاریک‌ترین توطئه‌های بشری، عشق و عمل می‌توانند ما را نجات دهند. (نقد کتاب نیویورک تایمز)
• یک شاهکار. داستانی مسحورکننده، احساسی و جادویی. جملات مک براید همچون ملودی‌های موسیقی جاز به رقص درمی‌آیند. (آسوشیتد پرس)
• طرح داستان مک براید پیچیده اما با مهارت هدایت شده است. شخصیت‌پردازیِ قوی و توجه او به جزئیات، چشمگیر و شفقت او مثال‌زدنی است. (گاردین)

کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید رمانی بخوانید که مسائل اجتماعی را با بهره‌گیری از روایت‌های تاریخی و معمایی و به کمک داستانی سرشار از اتحاد و عشق روایت می‌کند، پس خواندن این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب مغازه خواروبارفروشی آسمان و زمین می‌خوانیم

ماریو لبخند زد: «برای تو اسپانیایی هستند. برای من پورتوریکویی، پانامایی، کوبایی، اکوادوری، مکزیکی، آفریقایی، آفریقایی-کوبایی و خیلی چیزهای دیگه هستند. همۀ این صداها با هم ترکیب میشن. این آمریکاست رفیق. باید مردم خودتو بشناسی موشه.»

ماریو در پشت صحنه را باز کرد. گروهش را جمع کرد و چند دقیقه بعد موشه دید که گروه آفریقایی-کوبایی گویی سالنش را به آتش کشیده‌اند. تمام تماشاخانه‌اش با وحشی‌ترین و پرحرارت‌ترین موسیقی لاتین که تا به حال شنیده بود به وجد و شور در آمدند. تماشاچیان مثل اجنه به جنبش درآمده بودند و پایکوبی می‌کردند. وقتی کار گروه ماریو تمام شد، گروه بلندپرواز لیونل همپتون وارد صحنه شدند. موشه دید که موسیقی سویینگ آن‌ها گویی روی گوش‌های دمدمی‌مزاج تماشاچیانش سقوط می‌کند. حتی مشتریان سیاه‌پوست معمول تماشاخانه‌اش روی صندلیشان رها شدند، دنبال نوشیدنی راه افتادند، با صدای بلند مشغول گفتگو و خندیدن شدند. بعضی هم چرت می‌زدند. انگار از زمان برای نوشیدن و جوک گفتن و فرصتی برای استراحت دادن به پاهای خسته‌شان استفاده کردند. پاهای خسته‌ای که در طول هفته آن‌ها را حمل کرده بودند تا کف زمین را جارو کنند و قهوه سرو کنند و سطل‌های زباله را خالی کنند و برف و یخ را پارو کنند. این درسی بود که موشه آن روز به خوبی یاد گرفت.

حالا روی سکویی بالای زمین اسکیت روی یخ رینگینگ راکز نشسته بود. برف تازه شروع به باریدن کرد. موشه دوباره نامه‌اش را برداشت. نوشت: راست می‌گویی.

ینجا راه‌های قدیمی جواب نمی‌دهند. اینجا تنوع آدم‌ها خیلی زیاد است. راه و رسم‌های آن‌ها خیلی متفاوت است. شاید باید بروم و گاوچران بشوم.

فهرست مطالب کتاب

بخش 1- رفته
فصل 1- طوفان
فصل 2- نشانۀ بد
فصل 3- دوازده
فصل 4- دودو
فصل 5- غریبه
فصل 6- چالا
فصل 7- مشکل جدید
فصل 8- پیپر
فصل 9- سینه‌سرخ و گنجشک
فصل 10- کفش‌های اسکروپ
فصل 11- رفته
بخش 2- آمده
فصل 12- مانکی‌پنتز
فصل 13- گاوچران
فصل 14- وزن‌ها و ترازوهای مختلف
فصل 15- کِرم
فصل 16- دیدار
فصل 17- وزغ
فصل 18- هات داگ
بخش 3- عشق آخر
فصل 19- لوگادها
فصل 20- خانۀ آنتس
فصل 21- مرمر
فصل 22- بدون آواز
فصل 23- انجیل برنیس
فصل 24- پسر اردکی
فصل 25- معامله
فصل 26- کار
فصل 27- انگشت
فصل 28- آخرین عشق
فصل 29- منتظر آینده
فصل پایانی- واپسین واژه‌ها