معرفی و دانلود کتاب مجوس

معرفی کتاب مجوس

کتاب مجوس نوشته‌ی جان فاولز، رمانی پست‌مدرن و معمایی‌ست که یکی از شاهکار‌های ادبیات معاصر به شمار می‌رود. داستان رمان مجوس حولِ دوستی‌ای بین معلمِ انگلیسیِ جوان و مردِ ثروتمندِ مرموزی در یکی از جزیره‌های یونان و خطرات و راز‌هایی که این دوستی در پی دارد می‌گذرد. بسیاری، کتاب مجوس را بهترین رمانِ جان فاولز می‌دانند و این رمان توسطِ انتشاراتِ Modern Library به‌عنوان یکی از صد رمانِ برترِ قرنِ بیستم انتخاب شده است.

درباره‌ی کتاب مجوس

شخصیتِ اصلیِ داستانِ کتابِ مجوس (The Magus) نوشته‌ی جان فاولز (John Fowles)، نیکلاس اورفه، شاعر و معلمِ انگلیسی‌ست که از تدریس در انگلستان خسته می‌شود و به جزیره‌ی خیالیِ فراکسوس در یونان سفر می‌کند. برخلافِ انتظاراتش، این کارِ جدید هم نیکلاس را خسته و افسرده می‌کند و تنهایی و سختی‌های زندگی در مدیترانه او را به فکر خودکشی می‌رسانند. در حینِ قدم‌زنی‌های بی‌هدفش در جزیره، او به قصر بزرگی متعلق به یک ثروتمندِ یونانیِ منزوی به نام موریس کنخیس بر می‌خورد. نیکلاس که تحت‌تأثیر رفتار و زندگیِ کنخیس قرار گرفته، با او دوست می‌شود و این دو وقتِ بیشتری را با هم می‌گذرانند.

در ادامه‌ی داستانِ مجوس، دوستیِ بین نیکلاس و کنخیس، جنسِ متفاوتی به خود می‌گیرد. بازی‌های روان‌شناسانه‌ی کنخیس، جنبه‌ی مرگ‌باری پیدا می‌کنند و مرزِ بین واقعیت و خیال محو می‌شود. نیکلاس که در آغاز فکر می‌کرد این بازی‌ها نوعی شوخی و نمایش هستند، متوجه می‌شود کنخیس رمان‌نویسی‌ست که نه با کلمات، که با انسان‌ها رمانِ خود را می‌نویسد. نیکلاس در می‌یابد که باید نه فقط برای سلامتِ عقلش، که برای بقا و زنده‌ماندنش بجنگد.

کتابِ مجوس، اولین رمانی بود که جان فاولز نوشت، ولی چون از آن راضی نبود، آن را به هیچ ناشری نداد. نامِ اولیه‌ی این داستان، «بازیِ خداوار» (The Godgame) بود و اساسِ آن را تجربیاتِ خودش در یکی از جزایرِ یونان تشکیل می‌داد. نماد‌ها و ارجاعاتِ فراوانی را می‌توان در این کتاب مشاهده کرد که اولینِ آن‌ها را می‌توان در نامِ دو شخصیتِ اصلیِ کتاب مشاهده کرد: اورفه، که ارجاع به اُرفه‌ی چنگ‌نواز در اساطیر یونان دارد؛ و کُنخیس، که به نظر می‌رسد بازی با کلمه‌ی conscious به معنایِ آگاه و آگاهی و مرتبط با نظریه‌ی روان‌کاوی فروید باشد. جان فاولز حتی پس از انتشار این کتاب در سال 1965 هم دست به تغییرات و اصلاحات روی آن زد و در سال 1977 آخرین نسخه‌ی آن را منتشر کرد.

کتاب مجوس نوشته‌ی جان فاولز برای اولین‌بار در سال 1397 به ترجمه‌ی پیمان خاکسار و توسط انتشارات چشمه در ایران منتشر شد.

جوایز و افتخارات کتاب مجوس

• یکی از صد رمانِ برترِ قرنِ بیستم به انتخاب انتشاراتِ Modern Library
• برنده‌ی جایزه‌ی Most Incomprehensible Plot در جایزه‌ی سالانه‌ی Bookie

نکوداشت‌های کتاب مجوس

• اثری عالی و اسرارآمیز. (فایننشال تایمز)
• بزرگداشتی از شیوه‌ی داستان‌گویی جسورانه و سرکشانه. (ساندِی تایمز)
• کتاب مجوس، اثری درخشان و غول‌آساست. نمی‌توان از خواندنش دست کشید. (نیویورک رِویو آف بوکس)
• جان فاولز در کتاب مجوس، موضوع پیچیده و دشواری را انتخاب کرده است و بااین‌حال دقیقاً به هدف می‌زند. (ساندِی تلگراف)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب مجوس

بر اساسِ رمانِ مجوس، در سالِ 1968 فیلمی به کارگردانی گای گرین و بازیگری مایکِل کِین در نقش نیکلاس و آنتونی کویین در نقش کنخیس به روی پرده رفت. بااینکه خودِ جان فاولز فیلم‌نامه‌ی این فیلم را نوشته بود، او و دیگر منتقدین از نتیجه‌ی نهایی بسیار ناراضی بودند؛ تا آنجا که مایکل کِین این فیلم را یکی از بدترین فیلم‌هایی دانست که در آن نقش‌آفرینی کرده است. بااین‌حال، فیلم نامزد دریافتِ بهترین فیلم‌برداری در جشنواره‌ی بفتا (BAFTA) شد و در طی سال‌ها، فیلم توانسته است طرفدارانِ دوآتشه‌ی خود را پیدا کند.

در سال 2020، کارگردانِ مشهورِ بریتانیایی سَم مِندِس اعلام کرد در حالِ ساختِ یک مینی‌سریال بر اساسِ رمانِ مجوس است.

کتاب مجوس برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های روان‌شناختی، معمایی و دلهره‌آور و همینطور علاقه‌مندان به ادبیات پست‌مدرن مخاطبین عمده‌ی کتاب مجوس هستند. از طرفی، خوانندگانی که به آثار دیگر این نویسنده‌ی مشهور انگلیسی علاقه دارند نیز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

با جان فاولز بیشتر آشنا شویم

جان فاولز (1926-2005) نویسنده و رمان‌نویس انگلیسی است که شهرتِ خود را مدیون آثارِ مدرن و پست‌مدرنی‌ست که در نیمه‌ی دوم قرن بیستم منتشر کرد. در بسیاری از آثارِ او تأثیر فیلسوفانِ اگزیستانسیالیستِ فرانسوی مشاهده می‌شود و فیلم‌های متعددی بر اساسِ نوشته‌های وی ساخته شده‌اند. او در سال 1963 با انتشارِ رمانِ «کلکسیونر» که پیش‌نویسِ اولیه‌ی آن را تنها در چهار هفته نوشته بود، به شهرت رسید. بااین‌حال، انتشارِ رمانِ مجوس بود که او را به یکی از چهره‌های اصلیِ ادبیات پست‌مدرن در جهانِ انگلیسی‌زبان تبدیل کرد. از دیگر آثارِ مشهورِ او، می‌توان به کتابِ «برج عاج» اشاره کرد که توسط «شهریار بهترین» و انتشارات پنجره برای مخاطبینِ فارسی‌زبان انتشار یافته است.

در بخشی از کتاب مجوس می‌خوانیم

آتن گردوخاک بود و خشکی، اُخرایی و خاکستری. حتی نخل‌ها هم به نظر کلافه می‌آمدند، تمام انسانیتِ انسان‌ها عقب نشسته بود پشت پوست‌های تیره و عینک‌های حتی تیره‌تر. ساعت دوی بعدازظهر شهر و شهروندان لُنگ انداختند؛ خیابان‌ها خالی شدند، تسلیم رخوت و گرما. پشت پرده‌ی کشیده‌ی اتاقی در هتل پیرئوس روی تختم ولو شدم و چرت زدم. شهر دیگر برایم قابل‌تحمل نبود. پس از بورانی دیگر نزول به عصر جدید و تشکیلات و اضطرابش کاملاً حالم را دگرگون می‌کرد. ساعات ملال‌آور بعدازظهر کش می‌آمد. هر چه زمان دیدار الیسون نزدیک‌تر می‌شد انگیزه‌ام را بیش‌تر از دست می‌دادم. می‌دانستم فقط از سر لج‌بازی آمده‌ام آتن. شش روز قبل او برایم حکم کاچی به از هیچی را داشت، ولی دو ساعتی که در هتل گذراندم پست‌فطرتی‌ام را بدل کرد به احساس گناه. به‌هرحال اصلاً تمایلی به برقراری رابطه‌ی نزدیک با او نداشتم. فکرش را هم نمی‌کردم نه به خاطر او، به خاطر لیلی. نمی‌خواستم گولش بزنم و به نظرم فقط یک روش مرا به هدفم می‌رساند؛ کاری می‌کردم دلش به حالم بسوزد و فاصله‌ام را با او حفظ می‌کردم.

ساعت پنج بلند شدم، حمام کردم و برای فرودگاه تاکسی گرفتم. روی نیمکت درازِ روبه‌روی پیشخان پذیرش نشستم، اما بعد جایم را عوض کردم چون با عصبانیت متوجه شدم لحظه‌به‌لحظه مضطرب‌تر می‌شوم. چندین مهمان‌دار سریع از جلوم گذشتند شق‌ورق، مرتب، به شکلی حرفه‌ای زیبا، بیش‌تر عاشقِ جذاب جلوه کردن بودند تا خودِ جذابیت. ساعت شش شد، شش و ربع. به خودم نهیب زدم بروم سمت پیشخان. دختری آن‌جا بود با لباس‌فُرم تنگ و دندان براق و چشمان قهوه‌ای سیر که اداواطوارش به آرایش افراطی‌اش می‌آمد.