معرفی و دانلود کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است
برای دانلود قانونی کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است
کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است نوشتهی فردریک بکمن دربارهی رابطهی احساسی یک نوه و مادربزرگش است که از سوی سایر اعضای جامعه و خانواده به دلیل متفاوت بودن طرد شدهاند.
این بار شخصیت اصلی داستانِ فردریک بکمن (Fredrik Backman) دختربچهای 7 ساله به نام السا است که با همسن و سالهای خود متفاوت است و همین تفاوت باعث میشود که همکلاسیهایش او را اذیت کنند و دوستی نداشته باشد جز مادربزرگش که پیرزنی 77 ساله است. این نوه و مادربزرگ با هم رابطهی احساسی قویای دارند. این دو دنیای خیالی خود را میسازند و با این دنیای خیالی از یکدیگر محافظت میکنند. همه چیز خوب و زیبا به نظر میرسد تا اینکه روزی مادربرزگ السا میمیرد و السا از رفتن مادربزرگش ناراحت و عصبانی است اما مادربزرگش مانند دوستی وفادار برای السا نامههایی به جا میگذارد و نوهی خود را وارد ماجراجوییهای جدیدی در زندگی واقعی میکند.
چرا باید رمان مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است را بخوانیم:
تمام شخصیتهای داستانهای فردریک بکمن عجیب و غریب و در عین حال دوست داشتنی هستند و این موضوع را میتوان ویژگی مشترک تمام آثار او دانست. همانطور که در رمان به یادماندنی «مردی به نام اُوِه» خواننده با شخصیت عجیب اُوِه ارتباط برقرار میکند در این کتاب هم همان اتفاق با السا و مادربزرگش رخ میدهد و این احساس نزدیکی، شما را تا پایان داستان با خود میکشاند.
رمان «مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است» (My Grandmother Asked Me to Tell You She's Sorry) در سال 2015 منتشر شد و در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت و نامزد بهترین کتاب سایت Goodreads نیز شد.
فردریک بکمن کیست؟
بکمن در سال 1981 در سوئد به دنیا آمد. اولین رمان او «مردی به نام اُوِه» نام داشت که در سال 2012 منتشر شد و با استقبال بسیار زیادی روبرو شد. «مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است» نیز دومین رمان این نویسندهی معروف محسوب میشود که توانست موفقیت اولین اثر بکمن را تکرار کند. از میان سایر آثار او میتوان به «و من دوستت دارم»، «شهر خرس»، «تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید دربارهی دنیا بداند»، «هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود» و... اشاره کرد.
جملات برگزیدهی کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است:
- نکتهی خاصی که در مورد خانهی مادربزرگها وجود دارد این است که هیچوقت بویش را فراموش نمیکنید.
- هر آدم هفت سالهای باید یک ابَرقهرمان داشته باشد. همین است که هست.
- متأصفم که مجبور شدم بمیرم. متأصفم که مردم. متأصفم که پیر شدم. متأصفم که تنهات گذاشتم، به خاطر این سرطان لعنتی متأصفم. متأصفم که گاهی وقتها نکبتتر از بقیهی وقتها بودم.
در بخشی از کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است میخوانیم:
مامانبزرگ قصۀ نفرین غمانگیز فرشتۀ دریایی را برایش میگفت، و ماجرای دو شاهزادهای که هر دو دلباختۀ شاهزاده خانم میپلوریس بودند و بر سر عشق او با هم جنگیدند. همینطور، داستان شاهزادهای را که با جادوگری درافتاد که باارزشترین گنجینۀ سرزمین نیمهبیداری را از او دزدیده بود، و جنگجوهای میباتالوس را توصیف میکرد و رقصندههای میموواس و شکارچیهای رؤیا در میرواس. چقدر همه با هم یکی به دو کرده بودند و تو سروکلۀ هم زده بودند، تا روزی که «منتخب» از سرزمین میموواس از دست سایههایی که قصد داشتند او را بدزدند فرار کرد. مامانبزرگ ماجرای حیوانات ابری را تعریف میکرد که منتخب را به میاماس بردند و ساکنان سرزمین نیمهبیداری عاقبت فهمیدند موضوع مهمتری هم برای جنگیدن وجود دارد. وقتی سایهها ارتششان را جمع کردند تا منتخب را بهزور اسیر کنند، همۀ ساکنان سرزمین نیمهبیداری علیه سایهها با هم متحد شدند. حتی وقتی به نظر میرسید جنگ بیانتها به هیچ ترتیبی سر تمام شدن ندارد مگر با پذیرفتن شکست، و حتی وقتی قلمروی میباتالوس سقوط کرد و با خاک یکسان شد، تحت هیچ شرایطی ساکنان قلمروهای دیگر تسلیم نشدند و دست از مبارزه برنداشتند، چون میدانستند اگر سایهها منتخب را بگیرند همۀ موسیقی دنیا از بین میرود، و قدرت تخیل در سرزمین نیمهبیداری میمیرد. آنوقت دیگر هیچچیز با هیچچیز فرقی نخواهد داشت. همۀ افسانهها موجودیتشان را از تفاوتها میگیرند. مامانبزرگ همیشه میگفت: «فقط آدمهای متفاوت میتونن دنیا رو عوض کنن. آدمهای عادی عرضۀ تغییر دادن هیچ کوفتی رو ندارن.» بعد در مورد وورسها حرف میزد. السا باید خیلی زودتر از اینها میفهمید. باید از همان اول همهچیز را میفهمید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است |
نویسنده | فردریک بکمن |
مترجم | نیلوفر خوش زبان |
ناشر چاپی | نشر نون |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 400 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8740-32-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |