زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای آلبرتو موراویا
آلبرتو موراویا نویسنده، روزنامهنگار و روشنفکر اجتماعی قرن بیستم و خالق آثاری نظیر «دنبالهرو» و «آدم بدشانس» است. موراویا که در زمان موسولینی از انتشار کتابهایش منع شده بود، پس از جنگ جهانی دوم، به یکی از تأثیرگذارترین و تحسینشدهترین شخصیتهای ایتالیا و جهان تبدیل شد.
زندگینامه آلبرتو موراویا
آلبرتو موراویا (Alberto Moravia) با نام مستعار آلبرتو پینکرله، شخصیت برجستهی ادبیات ایتالیا در قرن بیستم است. او در 28 نوامبر 1907 در ایتالیا چشم به جهان گشود. موراویا فرزند معمار و نقاشی پرآوازه و کنتسی اتریشی - مجارستانی بود. آلبرتو موراویا در 8 سالگی به نوعی بیماری استخوانی مبتلا شد و بهناچار، سالهای زیادی را در انزوا و تحت درمان گذراند. این بیماری او را از تحصیل بازداشت. آلبرتو موراویا در خاطرات خود دربارهی این دوره از زندگیاش چنین نوشته است: «برای درک شخصیت من باید به خاطر داشته باشید که من از دوران نوزادی، بیمار بودم و تا 18 سالگی را در تنهایی مطلق گذراندم. هیچگاه مدرسه نرفتم. هیچوقت با بچههای دیگر بازی نکردم. تنهایی چنان عمیق در وجود من رسوخ کرده که حتی امروزه نیز جدایی عمیقی را از دیگران احساس میکنم.»
آلبرتو موراویا در آن دوران شروع به یادگیری زبانهای فرانسه، آلمانی و انگلیسی کرد و به خواندن آثار نویسندگان بزرگ و سپس تقلید از آنان در نوشتن پرداخت. موراویا در 16سالگی در آسایشگاهی در آلپ بستری شد و همزمان کار بر روی اولین رمانش را آغاز کرد. پس از ترک آسایشگاه، نوشتن رمان را به پایان رساند.
سیر نویسندگی آلبرتو موراویا
«بیتفاوتی»، اولین رمان آلبرتو موراویا، با بیانی گزنده و گاه اغراقآمیز، به مضامینی نظیر آشفتگی روحی و فساد اخلاقی میپردازد.موراویا نتوانست کسی را متقاعد کند تا اثرش را برای او چاپ کند و در نهایت مجبور شد آن را با هزینهی شخصی خود منتشر نماید. با اینکه این اثر مورد ستایش منتقدان قرار گرفت اما خشم سانسورچیان و اعضای حزب فاشیست را برانگیخت و آلبرتو موراویا در مدار توجه آنها قرار داد.
دومین رمان آلبرتو موراویا با عنوان «جاهطلبیهای اشتباه» در سال 1935 منتشر شد اما دولت به روزنامهها دستور داد آن رمان را بررسی نکنند و کلمهای دربارهی آن ننویسند. پس از آنکه موراویا «میهمانی لباسهای مجلل» را، که بهوضوح یک داستان طنز انتقادی بود به چاپ رساند، از هر گونه فعالیت ادبی و حتی نگارش مقاله در روزنامه نیز منع شد. آلبرتو موراویا با وجود تمام ممانعتها، توانست با نوشتن رمان، داستانهای کوتاه و حتی فیلمنامه تحت نامهای مستعار، مقامات را گمراه کند. علاوه بر آن، از اواسط دههی 1930 با سفرهای متعددی که به خارج از ایتالیا داشت، تلاش کرد تا از فشارهای فاشیستها رهایی پیدا کند.
آلبرتو موراویا کمی دیرتر از آنچه انتظار میرفت، وارد عرصهی سیاست شد. او به عنوان نمایندهی چپ مستقل ایتالیا وارد پارلمان اروپا شد. با این حال، همیشه اصرار داشت که سیاست برای او جذابیتی ندارد و در خاطراتش همواره از آن به عنوان امری کسلکننده یاد میکرد. زمانی که متوجه شد در فهرست افراد ضدفاشیست قرار گرفته و بهزودی دستگیر و محاکمه خواهد شد، از پایتخت گریخت و تنها پس از آزادسازی رم توسط متفقین بود که توانست به آن شهر برگردد. پس از بازگشت، آلبرتو موراویا بخش اعظم زمان خود را به نوشتن آثار گذراند و آثار متعددی از خود به جای گذاشت که از آن جمله میتوان به «لا رومانا»، «دنبالهرو»، «قصههای رومی»، «نافرمانی» و... اشاره کرد.
آلبرتو موراویا در سال 1990، در 83 سالگی چشم از جهان فروبست.
بهترین کتابهای آلبرتو موراویا
کتاب انزجار (The Contempt): انزجار اثری گزنده و درخشان از آلبرتو موراویا است. تمام ویژگیهایی که مشخصهی بارز آثار آلبرتو موراویا هستند، اعم از توجه دقیق او به پیچیدگیهای روانی، تظاهرات فردی و اجتماعی و صراحت جالبتوجه او در بیان روابط جنسی، در این کتاب که روایتی از یک ازدواج ناموفق است، به چشم میخورند. انزجار، تحلیل و بررسی سختگیرانهای از ناامیدیها و خودفریبیهای ناشی از خلاءهای عاطفی در جامعهی مدرن و مصرفگرای امروزی است.
کتاب 1934: لوسیو، روشنفکر جوانِ ضدفاشیست در یک روز تابستانی در ژوئن 1934 به کاپری میرسد در حالی که سرش پر از افکار خودکشی است و ناامیدی و پریشانی لحظهای رهایش نمیکند. او به طور تصادفی با زنی آلمانی ملاقات میکند و آن زن به او کمک میکند تا بر رکودی که بر زندگیاش حاکم شده، غلبه کرده، خواستههای خود را روشن کند و آگاهانه در مسیری که میخواهد قدم بردارد. آلبرتو موراویا از زبان شخصیتهای این کتاب سعی میکند به پرسشهای بزرگ فلسفی انسان پاسخ دهد.
کتاب دو دوست (Two Friends): پیشنویس این داستان در چمدانی در زیرزمین خانهی آلبرتو موراویا در رم پیدا شد. در این داستان ناتمام، موراویا به روابط میان سرجیو و دوستش مائوریزیو میپردازد. روابط دوستانهی این دو را تنشهای سیاسی و نزاعهای اجتماعی تحتالشعاع خود قرار دادهاند. سرجیو روشنفکری فقیر است که به عضویت خود در حزب کمونیست افتخار میکند. مائوریزیو ثروتمند و خوشتیپ است و بهراحتی میتواند با زنان ارتباط برقرار کند. جدال بین این دو دوست به تصاحب معشوقهی سرجیو ختم نمیشود. اختلاف نظرهای سیاسی و اجتماعی نیز آنان را در مقابل هم قرار میدهند. آلبرتو موراویا در پس این داستان، نگرانیهای جوانان ایتالیایی با پیشینههای مختلف را از جنگ و کمونیسم بهخوبی به تصویر کشیده است.
کتاب دنبالهرو (The Conformist): کتاب دنبالهرو آلبرتو موراویا را به یکی از سرشناسترین و پرمخاطبترین نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل کرد. قهرمان کتاب دنبالهرو، مارچلو کلریچی، فردی ساکت، مطیع و رازدار است. او کنترل تمام جوانب زندگیاش را در اختیار دارد و گویی به هر چیز که میخواسته رسیده است: همسری که دوستش دارد، همکارانی که به او احترام میگذارند و قدرتی که از مجرای همکاری مخفیانه با پلیس ایتالیا در سالهای حکومت موسولینی به دست آورده است. اما همه چیز در پی دریافت مأموریتی برای سربهنیست کردن استاد سابقش که در تبعید زندگی میکند، دگرگون میشود. آلبرتو موراویا نیازهای روانشناختی قهرمان داستانش را معلول ظهور فاشیسم در ایتالیا میداند؛ قهرمانی که همرنگ جماعت شدنش، ریشه در غفلت والدین و میل عجیب اما خودآگاه او برای انجام اعمال ظالمانه دارد.
سبک نگارش و دیدگاههای آلبرتو موراویا
آلبرتو موراویا داستانها، مقالات و نمایشنامههای بسیاری نوشته است. از او بیش از 40 عنوان اثر به یادگار مانده است. اغلب این آثار برداشتی از زندگی در ایتالیای پس از جنگ جهانی دوماند و مضامینی نظیر ازخودبیگانگی، انزوا، آشفتگیهای روحی و عاطفی، سرخوردگی، جنسیت و فساد اخلاقی را در خود دارند. منتقدان سبک تند و پیراسته، تحلیلهای روانشناختی، مهارت او در روایت رویدادها و خلق شخصیتها و مکالمات واقعگرایانه را ستودهاند.
آلبرتو موراویا علاوه بر داستان، سفرنامهها و آثار پژوهشی بسیاری نیز در کارنامهی ادبی خود دارد. او در زمینههای مختلفی از جمله زبانشناسی، ادبیات، جامعهشناسی و سیاست، به پژوهش و نگارش مقاله پرداخته است. از او مصاحبههایی نیز با سران کشورها و شخصیتهای سیاسی در روزنامهها منتشر شده است که از معروفترین آنها میتوان به مصاحبهی او با پالمیرو تولیاتی، دبیرکل حزب کمونیست ایتالیا، اشاره کرد. این مصاحبه در حاشیهی کنگرهی بیستم حزب کمونیست شوروی انجام شده و از اسناد مهم تاریخی جهان به شمار میرود.
اقتباسهای سینمایی از آثار آلبرتو موراویا
از آثار آلبرتو موراویا اقتباسهای سینمایی بسیاری تولید شده است. رمان دنبالهرو توسط برنارد برتولوچی، فیلمساز پرآوازهی ایتالیایی، در سال 1970 به اثری سینمایی با همین نام تبدیل شد. از دیگر آثار سینمایی اقتباسی از نوشتههای آلبرتو موراویا میتوان به «تحقیر» ساختهی ژان لوک گدار و «ملال» ساختهی دامیانو دامیانی اشاره کرد. در ایران نیز، یکی از سه اپیزود فیلم «دستفروش»، ساختهی محسن مخملباف، بر اساس داستانی به نام «نوزاد» از موراویا ساخته شده است.