معرفی و دانلود کتاب قاتل در باران
برای دانلود قانونی کتاب قاتل در باران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قاتل در باران
پیشدرآمد رمان معروف «خواب گران»!... کتاب قاتل در باران اثر ریموند چندلر در مورد کارآگاهی خصوصی است که از طرف مردی ثروتمند استخدام میشود تا مراقب دختر جوانش باشد. اما کارآگاه به زودی میفهمد وارد ماجرایی مرموز و پیچیده شده. این داستان کوتاه جنایی و تعلیقی از اولین نوشتههای چندلر، استاد بیبدیل داستانهای کارآگاهی است. این کتاب در سال 1955 برندهی جایزهی ادگار آلن پو (بهترین رمان) شده است.
دربارهی کتاب قاتل در باران
داستان در لسآنجلس دههی 1930 اتفاق میافتد. مردی به نام دراوک به سراغ کارگاه خصوصی معروف شهر میرود و از او میخواهد که مراقب دخترش کارمن باشد. دراوک صاحب چاه نفتی است و ثروت زیادی دارد. کارمن تنها دختر اوست و در کنار هم زندگی میکنند. دراوک به کارآگاه میگوید که چند چک به مبلغ هزار دلار با امضای دخترش پیدا کرده که به مردی به نام استاینر داده. او فکر میکند استاینر با دخترش رابطه دارد و از او اخاذی میکند. اما دراوک بیشتر از اینکه نگران اخاذی شدن کارمن باشد، از رابطهی بین این دو منزجر است. او از کارآگاه میخواهد به استاینر بگوید که دست از سر دخترک بردارد. دراوک میگوید کارمن دختری سر به هوا است و دائماً با مردهای مختلف صمیمی میشود و او از شرایط این متنفر است. او اعتراف میکند کارمن دخترش نیست. او را از کودکی بزرگ کرده و قصد دارد وقتی بزرگتر شد با او ازدواج کند. اما کارمن از این قضیه هیچ اطلاعی ندارد. کارآگاه میپذیرد استاینر را از دخترک دور کند و روز بعد استاینر را محل کارش تا خانهاش تعقیب میکند. چند دقیقه بعد از اینکه استاینر به داخل خانه میرود، صدای شلیک میآید و وقتی کارآگاه سراسیمه وارد خانه میشود جنازهی او را مییابد...
داستان قاتل در باران (Killer in the Rain) جزو اولین داستانهایی است که ریموند چندلر (Raymond Chandler) نوشته. او در دههی 1930 داستان کوتاه مینوشته و خیلی از عناصر این داستانها را بعدتر در رمانهای معروفش استفاده کرده. چندلر اعتقادی به تجدید چاپ داستانهایش نداشت و تصور میکرد اثری که پیشتر چاپ شده، «مصرف شده» و کارایی کاملی ندارد. بنابراین عناصری از این داستانها را برمیداشت و در رمانهایش به کار میگرفت. بنابراین او از قصه، شخصیتها و عناصر رمان کوتاه قاتل در باران هم در اولین رمانش، به نام «خواب گران» استفاده کرده است. شخصیت اصلی داستان قاتل در باران کارآگاهی است که نامش برده نمیشود ولی به نظر میرسد رگههایی از شخصیت فیلیپ مارلو، کارآگاه افسانهای رمانهایش در او وجود دارد. در کنار این، شخصیتهای دیگر داستان همچون دراوک هم در رمان خواب گران حضور دارند.
ریموند چندلر در نوشتن داستانهای کارآگاهی تبحر بسیار زیادی داشت، تا آنجایی که داشیل همت، او را «شاعر خشونت» مینامید. رمانها و داستانهای چندلر پر از حس تعلیق، جنایت و خشونت هستند و شخصیتهایش همیشه در وضعیتی تراژیک گرفتارند. او متخصص نوشتن دیالوگهایی کنایی و گزنده با رگههای طنز است و گفتوگوهایی که ظاهری پیشپاافتاده و خیابانی دارند را کاملاً هوشمندانه به کار میبرد. اما شاخصترین ویژگی کارهای او، کارآگاههایش به شمار میروند. فیلیپ مارلو (یا کارآگاههای بینام داستانهای کوتاهش) همگی انسانهایی اخلاقگرا، شجاع و سرسخت هستند که بیشتر از پول به آدمها اهمیت میدهند. تمام هدف آنها اجرای عدالت است. چندلر معتقد بود عدالت اجرا نمیشود مگر اینکه فردی مصمم به دنبالش باشد؛ و کارآگاه او همان فرد است. وظیفهی او فراتر از پیدا کردن قاتل است و میخواهد به آدمها کمک کند. داستان قاتل در باران و بیشتر آثار چندلر، نوعی انحراف اجتماعی را نشان میدهند و انگیزهی کارآگاه این است که در وهلهی اول این انحرافات را اصلاح کند. در واقع قتل همیشه بهانهای برای نشان دادن مشکلات بزرگتر اجتماعی است. در نتیجه داستانهای چندلر را به خاطر همین موضوعات جدی که مطرح میکنند، باید فراتر از سرگرمی دانست.
داستان قاتل در باران را نشر چشمه با ترجمه امید نیکفرجام منتشر کرده است.
کتاب قاتل در باران برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب به طرفداران داستانهای معمایی، کارآگاهی و جنایی توصیه میشود.
با ریموند چندلر بیشتر آشنا شویم
ریموند تورنتون چندلر (1888-1959) داستاننویس و فیلمنامهنویس مشهور بریتانیایی-آمریکایی است که عمدتاً به خاطر رمانهای کارآگاهی و شخصیت فیلیپ مارلو شناخته میشود. چندلر در جوانی کارمند شرکتهای نفتی بود ولی به خاطر رکود بزرگ کارش را از دست داد. بیکاری بهانهای شد تا او علاقهی قدیمیاش یعنی داستاننویسی را شروع کند. اولین داستانهای کوتاهش را بهصورت پاورقی در مجلات به چاپ میرساند. در انتهای دههی 1930 و پس از نوشتن بیش از 20 داستان کوتاه، اولین رمانش را منتشر کرد: «خواب گران». کارآگاه مارلو شخصیت اصلی این رمان، در بقیهی رمانهای او، مثل «بدرود عشق من»، «خواهر کوچک» و «خداحافظی طولانی» هم حضور دارند. ریموند چندلر فیلمنامهی چند فیلم نوآر مهم هالیوود را نوشته، ازجمله فیلم غرامت مضاعف بیلی وایلدر که به خاطر آن نامزد اسکار شد و فیلم غریبهها در قطار آلفرد هیچکاک.
در بخشی از کتاب قاتل در باران میخوانیم
رأس ساعت یک صبح، کارل، نگهبان شیفت شب، فتیلهى چراغ آخرین میز از سه میزِ لابى اصلى هتل ویندِرمیر را پایین کشید. فرش آبىرنگ یکى دو پرده تیرهتر شد و دیوارها بهنظر عقب رفتند و دور شدند. اشباح صندلىها را اشغال کردند. در گوشه و کنار مىشد خاطراتى را مثل تار عنکبوت دید. تونى ریسِک خمیازه کشید. سرش را یکبرى گذاشت و به موسیقى ضعیف و دلشورهآورى گوش داد که از اتاق تلفن پشت تاق تاریکِ منتهىالیه لابى مىآمد. اخمهایش را درهم کشید. بعد از یکِ صبح آن اتاق باید مال او باشد. کسى حق ندارد آنجا باشد. آن دختر موقرمز به شبهاى او گند مىزد. اخمها محو شد و طرح لبخندى بر گوشهى لبهایش نشست. با خیال راحت نشست، مرد میانسالِ قدکوتاه و رنگپریده و شکمگندهاى بود با انگشتهاى ظریف و کشیدهاى که به دندان گوزنِ آویزان از زنجیر ساعتش چنگ زده بود؛ انگشتان ظریف و کشیدهى هنرمندى تردست، انگشتانى با ناخنهاى تمیز و براق و مفصلهاى ظریف و سرانگشتان کمى قاشقکى. انگشتهایش قشنگ بود. تونى ریسک دستهایش را آرام بههم مالید و آرامش در چشمهاى آبى خاکسترىاش پیدا شد.
اخم دوباره به چهرهاش بازگشت. موسیقى آزارش مىداد. با چابکى غریبى یکهو از جا برخاست، دستهاى قفلشدهاش دور زنجیر ساعت حرکتى نکردند. او که لحظهاى قبل آرام و بىخیال لم داده بود حالا کاملاً آرام روى پا ایستاده بود، طورىکه بهنظر مىرسید بلندشدنش توهم و خطاى دید بوده. با کفشهاى کوچک و واکسخورده با ظرافت از روى فرش آبى و زیر تاق گذشت. صداى موسیقى بلندتر شد. سروصداى آزارنده و ضرباهنگ دیوانهوار و اعصاب خردکن جاز بداهه را داشت. صدا زیادى بلند بود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
قاتل در باران
منتظر مىمونم
مؤخره
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قاتل در باران |
نویسنده | ریموند چندلر |
مترجم | امید نیک فرجام |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 119 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-3624-03-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |
فیک بود.