معرفی و دانلود کتاب عشق مادرانه
برای دانلود قانونی کتاب عشق مادرانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عشق مادرانه
کتاب عشق مادرانه نوشتهی جولی کلارک به روایت زندگی هیلاری، زنی میانسال میپردازد که موفق میشود پس از سالها کودک گمشدهاش را پیدا کند. او که در شانزدهسالگی به طور ناخواسته باردار شده بود، بهناچار دست به اقدامی عجیب زده و کودکش را رها کرده بود، اما حالا پس از سالها موفق به پیدا کردن او شده و میخواهد همه چیز را درست کند اما آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا دختر هیلاری او را خواهد بخشید؟
دربارهی کتاب عشق مادرانه
هیلاری همیشه ناچار بوده است، همیشه یک جور اجبار ناخوشایند گریبانگیرش بوده که او از آن متنفر است؛ ولی راه فراری ندارد. مثلاً او هیچگاه دوست نداشت که در شانزدهسالگی باردار شود. مادر شدن مسئولیت سنگینی بود و او ترجیح میداد نوجوانیاش را طور دیگری سپری کند اما کاری از دستش برنمیآمد. یک جنین کوچک، مثل دانهای که میان خاک بیفتد، جایی در میان وجودش لانه کرده بود و روزبهروز بزرگتر میشد. نمیتوانست بچه را سقط کند، هیلاری در میان یک خانوادهی مذهبی زندگی میکرد که این کار را گناه کبیره میدانستند. چارهای نداشت. مجبور بود هر طور که شده مسبب تولد یک کودک شود، کودکی که آن موقعها از او متنفر بود. اما هیلاری تصمیم نداشت که تمام زندگی و جوانیاش را بهخاطر این اتفاق بسوزاند، نمیخواست بگذارد که یک اشتباه سرنوشت او را به گند بکشد. برای همین دست به یک اقدام عجیب زد، کاری ناخوشایند که احتمالاً برای هیچکس قابلدرک نبود. این خلاصهای از کتاب عشق مادرانه (The heart of a mother) نوشتهی جولی کلارک (Julie Clark) است.
حالا هیلاری بزرگ و بالغ شده است. او نوجوانی و شاید حتی بتوان گفت جوانیاش را هم پشت سر گذاشته و در طی این سالها نظرش دربارهی خیلی از تصمیمات گذشتهاش فرق کرده است. بهعنوان مثال هیلاری به جبران کاری که در شانزدهسالگی مرتکب شده بود، بخش اعظمی از جوانیاش را صرف کمک به مؤسسات خیریه و نوجوانی شبیه به خودش کرد و کوشید تا دختر دیگری آنچه او تجربه کرده را تجربه نکند؛ اما این اعمال خیر هیلاری باعث نشده بود که او بتواند از عاقبت کاری که کرده بگریزد.
هیلاری هیچوقت نتوانسته پس از آن بچهدار شود. او پس از ازدواج با همسرش چند باری تلاش کرده تا بار دیگر مادر شود؛ اما هیچوقت ثمربخش نبوده به همین خاطر او برای دومین بار در زندگیاش دست به یک اقدام عجیب میزند. هیلاری تست ژنتیک میدهد و نتیجه را در اختیار یک مرکز که کارش یافتن مشابهتهای ژنتیکی و پیدا کردن خویشاوندان گمشده است، میگذارد و دیری نمیپاید که دخترش، دختری که سالها پیش از دست داده بود پیدا شود اما... آیا دختر هیلاری مایل است تا پس از سالها مادری که آنطور رهایش کرده را ببیند؟ آیا او را میبخشد؟ هیلاری چطور؟ آیا او لایق مادری و باز یافتن بچهی گمشدهاش است؟
کتاب عشق مادرانه نوشتهی جولی کلارک داستانی مهیج و روانشناسی در باب تصمیمات است. جولی کلارک در این کتاب از اتفاقاتی صحبت میکند که ممکن است گریبانگیر هر زنی شود و زن ناچار است تا به سبب محیط زندگی و شرایط خانوادگیاش آنها را بپذیرد و تن به عواقب ناخوشایند آنها دهد. عشق مادرانه بهخوبی به توصیف احساسات یک مادر میپردازد. زنی که سالهاست در انتظار کودک گمشدهاش است و حالا راهی برای پیدا کردن او یافته است. جولی کلارک قلمی روان و متأثرکننده دارد و میتواند از همان ابتدای کتاب مخاطب را با خود همراه سازد و او را وادار به درک تصمیمات هرچند عجیب اما قابلباور هیلاری کند.
کتاب عشق مادرانه به کوشش آیت سعادتی به فارسی ترجمه شده و توسط انتشارات سبزان به چاپ رسیده است.
کتاب عشق مادرانه برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای طرفداران ژانرهای درام، هیجانانگیز و روانشناختی جذاب و سرگرمکننده خواهد بود.
در بخشی از کتاب عشق مادرانه میخوانیم
نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم. آن شب، بعد از اینکه دیوید به خواب رفت، روی تخت نشستم و مرورگر کامپیوتر را باز کردم. جوآنا واتس در اورنج کانتی. چه نام معمولیای برای کسی که چنین قدرتمندانه در رؤیاهایم نقش بسته بود. فوراً او را در شبکههای اجتماعی جستجو کردم، زنانی که خیلی مسن بودند یا در مکان درست نبودند، یا قومیت درستی نداشتند را غربال کردم تا سرانجام زن جوانی را در اینستاگرام با سن مناسب که در اورنج کانتی زندگی میکرد پیدا کردم، و با خوشحالی دریافتم که حساب کاربریاش خصوصی نیست. از میان عکسهای غذا و دوستانش گذشتم و مدتی طول کشید تا بفهمم کدامیکی جوآنا واتس است. اما وقتی فهمیدم، آن جرقهی شناختی که همیشه میدانستم حس خواهم کرد از من گذشت. او موهای تیرۀ پدرم و لبخند پهنی داشت که مرا به یاد مادربزرگم میانداخت. عکسی از یک خانه در استوریهایش خانه جدید! یکی دیگر از یک کتابخانه شغل جدید! ساختمان درون عکس را بررسی کردم و متوجه برج ناقوس در پسزمینه شدم. یک جستجوی تصویری در گوگل، مکان کتابخانه را در شهری نه چندان دور از جایی که ما زندگی میکردیم، نشان میداد.
اینستاگرامش سرنخهایی میداد، خردهنانهای وسوسهانگیزی در تصاویر که مرا فرامیخواندند. مغازهای که قبل از کار برای گرفتن قهوۀ صبحگاهیاش توقف میکرد. عکسهای داخلی کتابخانهای که در آن کار میکرد. رستوران مکزیکی مورد علاقهاش، جایی که او و نامزدش شغل جدیدش را جشن گرفته بودند. ساعتهای زیادی را صرف خیره شدن به عکسهایش و به صورتش کردم. تمام ویژگیها را به دقت بررسی کردم. برای دیدن رنگ چشمانش قهوهای کاراملی که هنگام خندیدن، ایستاده در لبۀ استخری آبی روشن، با گوشی بالای سرش از شیطنت میدرخشیدند، تصویر را بزرگنمایی کردم. انگشتم را روی صورت، بینی و چانهاش کشیدم.
در این فکر بودم که صدایش چگونه است. باورم نمیشد که به زودی پاسخ همۀ این پرسشها را خواهم فهمید.
در حالی که دیوید کنارم به آرامی خرخر میکرد و خورشید شروع به نمایان شدن میکرد، زمزمه کردم: "جوآنا!" نامی را امتحان میکردم که انتخاب نکرده بودم، اما حالا به من تعلق داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عشق مادرانه |
نویسنده | جولی کلارک |
مترجم | آیت سعادتی |
ناشر چاپی | انتشارات سبزان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 42 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-117-772-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |