معرفی و دانلود کتاب راز پنهان
برای دانلود قانونی کتاب راز پنهان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب راز پنهان
کتاب راز پنهان به قلم دومینیک باربریس داستان قتلی را روایت میکند که در روستایی در فرانسه رخ داده است؛ فرانسهای که خاستگاه عمارتها و روستاهایی است که تاریخ جالبی دارند؛ روستاهایی که تمام ساکنانش همهچیز را میبینند و میشنوند. اما وقتی ماری-هلن از پاریس برمیگردد تا خانهی والدینش را بفروشد، به قتل میرسد، اوضاع روستا نابهسامان میشود و تحقیقات پلیس پیش نمیرود.
دربارهی کتاب راز پنهان
دومینیک باربریس (Dominique Barbéris) در کتاب راز پنهان (Quelque chose à cacher) با استفاده از روایت اول شخص، خواننده را به روستای لوآر در فرانسه میبرد، جایی که پس از مدتها به آن برگشته است. راوی قصه، نقاشی ناموفقی است که دریک موزه کار میکند. او حالا با قتلی مواجه میشود که مقتول را وقتی نوجوان بودند، میشناخت. پلیس نیز مظنونی را دستگیر کرده و راوی درمورد این اتفاق با افسر پلیس، که دوست اوست، صحبت میکند. مظنون ماجرا این اتفاق را تکذیب میکند و حالا بهخاطر خودکشی ناموفقش، در کماست. راوی کتاب راز پنهان ما را همراه خودش به خاطراتی که با مقتول داشته میبرد. در این روستای کوچک همه یکدیگر را میشناسند و کسی معمولاً آن جا را ترک نمیکند و کسی هم دوباره به آنجا باز نمیگردد. زندگی آرام و آسوده در جریان است، مانند جریان دلپذیر رود لوآر که در تمام فصلها جذاب است.
دومینیک باربریس در اثرش، بیش از اینکه فضای جنایی و کارآگاهی خلق کند و کتابش را از این رو برای خواننده جذاب کند، فضای تیرهوتار و حس دلتنگی را گنجانده که از قلب این داستان و این روستا بیرون میزند. نویسنده در کتاب راز پنهان جامعهای را به ما نشان میدهد که انگار خاک مرده در آن پاشیدهاند، همهی اتفاقات در گذشته یخ بسته و همانجا ماندهاند؛ گذشتهای که در ذهن مردمان روستا زمان حالشان است. نویسنده خوب میداند که چطور کاری کند تا خواننده وزن سنگین و غمبار سنتها و رسومات و گذشته را احساس کند. نویسنده با توانایی بالای خود در تصویرسازی توانسته خواننده را آرام در قصهاش پیش ببرد؛ در منقطهای که زمان انگار با سرعت متفاوتی میگذرد. سپس خواننده را به گذشتهی خانهای میبرد که قتل در آن صورت گرفته، نیز به دل تاریخ اسرارآمیز خانوادهای که آنجا زندگی میکردند.
این رمان را انتشارات افراز با ترجمهی سمانه حنیفی چاپ و منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند به این سبک قرار داده است.
کتاب راز پنهان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به فضاهای جنایی و داستانهای معمایی علاقهمندید که همچنین حالوهوایی تیره و گرفته داشته باشد و در روستایی در فرانسه روایت بشود، این کتاب بیتردید انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.
در بخشی از کتاب راز پنهان میخوانیم
گارسون گفت: «هنگامی که آنها با هم ناهار میخوردند، آن زن وسط غذا بلند شد و میزش را ترک کرد و غیبتاش در سالن خیلی هم طولانی شد.» یک ربع یا شاید فقط ده دقیقه! او پایین رفته بود یا میخواسته به کسی زنگ بزند یا شاید موهایش را در دستشویی شانه کند. در هر حال او رفت و گارسون گفت که مدت زمان طولانی آن مرد تنها بود و بسیار واضح بود چون از سر میز به طرف گوشهی حوض رستوران رفت و بعد به بقیه مشتریها هم که آنجا را ندیده بودند گفت که بروند و ببینند. انگار او میخواست بیکاری طولانی که برایش پیش آمده را تغییر دهد فضا را بهتر کند. او ناراحت بود و صحبت کردن با مشتریهای دیگر هم نشانهای از بیتفاوتیاش به آن زن را میرساند. بعد تلفنش را برداشت و صفحه را نگاه کرد بعد آن را کنار قاشق و چنگالها گذاشت حتماً ساعت گوشی را نگاه کرده بود. او یک شیشهی دیگر نوشیدنی سفارش داد در آن موقع احتمالاً فهمیده بود کاری را که قصد انجامش را دارد بسیار سادهتر از این بود که فکرش را میکرد. ماسونو پرسید: «آیا میتوان حدس زد که شاید آن زن میخواسته از راه دیگری از رستوران خارج شود؟»
گارسون پاسخ داد: «فکر نمیکنم به هر حال راه خروج دیگری جز در اصلی نیست او باید دوباره از سالن رد میشد پلههای سرویس بهداشتی وسط رستوران، را پایین میرفت. بالاخره آن زن بعد از مدتی با کیفی که در دست داشت برگشت. او رژلب قرمزی به لبهایش زده و چیز دیگری در او تغییر نکرده بود. گامهایش را بسیار شیک و محکم برمیداشت کیفش را هم روی شانهاش آویزان کرده بود. از سالن رد شد به صندلیاش رسید و نشست. آن مرد او را از نزدیک نگاه نمیکرد و نوشیدنیاش را میخورد. برخی از افراد میزهای دیگر به آنها نگاه میکردند. گارسون گفت: «آن زن هنگام راه رفتن انگار میرقصید و وزن بدنش را به سختی روی پاشنههای بلند کفشش تحمل میکرد که صدای آهنگینی روی سنگهای رستوران ایجاد کرده بود. دقیقاً همان لحظه باران دوباره شروع شد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب راز پنهان |
نویسنده | دومینیک باربریس |
مترجم | سمانه حنیفی |
ناشر چاپی | انتشارات افراز |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 123 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-243-641-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |