معرفی و دانلود کتاب صوتی سال‌های سگی

معرفی کتاب صوتی سال‌های سگی

رمانی که پس از انتشار چنان خشم نظامیان و مقامات کشور پرو را برانگیخت که هزار نسخه از آن در انظار عمومی به آتش کشیده شد! کتاب صوتی سال‌های سگی به قلم ماریو بارگاس یوسا، برنده نوبل ادبیات 2010، قصه مدرسه‌ای نظامی را به تصویر می‌کشد که خشونت و جنون حرف اول را در آنجا می‌زند. این رمان برنده جایزه، از سوی منتقدان به عنوان یکی از برجسته‌ترین رمان‌های اسپانیایی زبان در چند دهه اخیر انتخاب شده است.

درباره کتاب صوتی سال‌های سگی

ساندی تلگراف در وصف رمان سال‌های سگی (The Time of the Hero) می‌نویسد: «یک کار باقدرت که با مهارتی غیرقابل انکار نوشته شده است.»

ماریو بارگاس یوسا در سال 1963 کتابی را منتشر کرد که آینه‌ی تمام‌نما از جامعه پرو و به خصوص فضای آموزش‌های نظامی به سربازان بود. خود یوسا که در دوران نوجوانی‌اش در آکادمی نظامی لئونکیو پرادو در شهر لیما آموزش دیده بود، براساس تجربیات شخصی خود این رمان جنجالی را نوشت.

مدرسه‌ای که نویسنده آن را توصیف می‌کند، به نوعی نماینده ناعدالتی‌ها، فسادها و زورگویی‌هایی دانست که هر جامعه‌ای می‌تواند آن را به شهروندانش تحمیل کند. درواقع افرادی که وارد این مدرسه شده‌اند، فارغ از تمامی خصوصیات و شخصیت‌های فردی‌شان باید به یک نظامی جان‌سخت تبدیل شوند و این موضوع مهم نیست به چه قیمتی به نتیجه برسد.

داستان سال‌های سگی از جایی آغاز می‌شود که یکی از دانشجویان یکی از برگه‌های امتحانی را می‌دزدد. این سرقت که به خواست یکی از دانشجویان ارشد به نام جگوار انجام شده، همه چیز را حسابی بهم می‌ریزد. در چنین وضعیت بغرنجی دانشجویی جدید و ناوارد تصمیم می‌گیرد تا ماجرای گم شدن برگه‌ها را به بالادستی‌ها گزارش دهد و همین انتخاب، چنان سرنوشت او را تغییر می‌دهد که در طول رمان با آن مواجه خواهید شد.

گفتنی‌ست نام این کتاب برگرفته از سنتی مخرب و زشت در این مدرسه بوده است. زمانیکه دانشجویی تازه‌وارد به آنجا می‌آمده، دانشجویان قدیمی‌تر این افراد را سگ‌هایی می‌دانستند که باید توجیه شوند و درواقع منظور از توجیه کردن چیزی جز برده و نوکر کردن آن‌ها برای خود نبوده است.

از نکات قابل توجه رمان سال‌های سگی، روایت غیرخطی، ساختار تودرتو و داشتن راوی‌های مختلف است. شاید در ابتدای داستان کمی گیج شوید اما کم کم سیر داستان دستتان می‌آید و تا انتها آن را دنبال خواهید کرد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی سال‌های سگی

- برنده جایزه کتابخانه کوتاه (1962)
- برنده جایزه منتقدان روایت کاستیلیان (1964)

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی سال‌های سگی

فیلم سینمایی شهر و سگ‌ها (به اسپانیایی: La ciudad y los perros) یک فیلم درام به کارگردانی فرانسیسکو خوزه لومباردی محصول 1985 کشور پرو است.

کتاب صوتی سال‌های سگی برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات آمریکای لاتین و رمان‌های اجتماعی از شنیدن کتاب صوتی سال‌های سگی لذت خواهند برد.

ماریو بارگاس یوسا را بیشتر بشناسیم

این نویسنده، سیاستمدار و روزنامه‌نگار پرویی، در سال 1936 در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. ماریو پدرو وارگاس یوسا (Mario Vargas Llosa) به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین شناخته می‌شود و تا به حال جوایز مختلفی همچون جایزه نوبل ادبیات و جایزه همینگوی و سروانتس را دریافت کرده است. مضمون اکثر آثار او دوران معاصر کشور پرو و تعادل مردم آن با جهان است.

بارگاس یوسا فعالیت‌های سیاسی زیادی داشته و از همان آغاز گرایش‌های چپ داشت و این موضوع به روشنی در آثارش مشهود است. اما در نهایت به سمت لیبرالیسم گرایش پیدا کرد و جزو منتقدان رهبریت فیدل کاسترو شد. یکی از کسانی که یوسا همیشه او را بابت پشتییبانی از فیدل کاسترو سرزنش می‌کرده، دوست سابقش گابریل گارسیا مارکز بود.

ازجمله آثار یوسا که به فارسی ترجمه شده‌اند می‌توان به «سوربز»، «دختری از پرو»، «سال‌های سگی»، «جنگ آخر زمان»، «گفتگو در کاتدرال»، «مرگ در آند» و «قهرمان عصر ما» اشاره کرد. بیشتر شهرت وی به خاطر رمان سال‌های سگی بود که در شروع فعالیت حرفه‌ای خود آن را نوشت. بعد از آن همه آثارش توسط مخاطبیش موردتوجه زیادی قرار گرفت.

در بخشی از کتاب صوتی سال‌های سگی می‌شنویم

آلبرتو که از خانه بیرون آمد، هوا رفته رفته داشت تاریک میشد. هرچند که ساعت شش بود. نیم ساعتی به خودش ور رفته بود تا آماده شود. کفش‌هایش را واکس زده بود، مویش را شانه کرده بود و کراواتش را بسته بود. حتی از تیغ اصلاح پدرش هم استفاده کرده بود تا موهایش تازه سبزشده پشت لب و دو طرف گونه‌ها را بزند.

قدم‌زنان خودش را به نبش خیابان اوچاران و خوان فانینگ رساند و سوت زد. لحظه‌ای بعد امیلی در قاب پنجره پیدایش شد. او هم لباس پوشیده و آماده بود. آلبرتو گفت: ساعت شیشه بدو!

آلبرتو نگاهی به ساعتش انداخت. خط اتوی شلوارش را دید زد. پوشت سفیدش را مرتب کرد و دزدانه نگاهی به تصویر خود در شیشه پنجره انداخت. روغن کار خود را کرده بود. حتی یک دانه مویش سیخ نبود.

امیلی از در کناری بیرون آمد. به آلبرتو گفت: اتاق پذیرایی پر از آدمه. مهمونی داریم وحشتناکه. همه جای خونه رو بوی ویسکی گرفته. بابام انقدر خورده که اصلا به حرفم گوش نکرد. سعی کردم ماهیانه‌ام رو بگیرم اما شروع کرد به مسخره‌بازی.

فهرست مطالب کتاب صوتی