معرفی و دانلود کتاب روز خرگوش
برای دانلود قانونی کتاب روز خرگوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روز خرگوش
بلقیس سلیمانی در کتاب روز خرگوش، با رویکردی نو و نگاهی واقع گرایانه، داستان دو زن متفاوت را در جامعه ایران به تصویر میکشد. آذین زنی میانسال است که بعد از ترک همسرش، خودش چرخ زندگی را میچرخاند و همهی اتفاقات زندگیاش را به عنوان بخشی از سرنوشتش پذیرفته است. در مقابل آزیتا تلاش میکند تا ماجراهای سرنوشتش را خود رقم بزند. این رمان روایتگر یک روز از زندگی این دو زن است.
دربارهی کتاب روز خرگوش:
کتاب حاضر را میتوان اثری متفاوت از داستاننویس خوش قریحه، بلقیس سلیمانی به شمار آورد. رمان روز خرگوش برخلاف دیگر داستانهای او، فضایی شهری در دل پایتخت دارد و همین موجب شده تا این کتاب با دیگر آثارش متمایز باشد. سلیمانی با قلمی واقعگرا داستانی گزارشگونه را در فضای امروزی شهر تهران به تصویر کشیده است. عنصر اصلی کتاب روز خرگوش وجود تفاوتهای شخصیتی در قهرمانان زنان کتاب است. آذین و آزیتا دو زن متفاوت از هم هستند که عمکردشان در طول داستان نشان داده میشود.
شخصیتپردازیهای آن دو به شدت ملموس هستند، به طوری که میتوان گفت هر کدام از آنها یادآور یکی از اطرافیان ما در زندگی واقعی هستند. تضادهای شخصیتی این دو زن، ما را با دو طیف از زنان اجتماع روبهرو میکند. آذین بعد از ترک همسرش به تنهایی پسرش را بزرگ کرده و خودش مخارج زندگی را تامین میکند. دلیل جدایی آذین از همسرش ایرج، در داستان مطرح نمیشود و تنها همین را میدانیم که ایرج همسر و پسرش هومن را رها کرده و به آمریکا مهاجرت کرده و ظاهراً در آنجا با زنی به نام مینو رابطه دارد. آذین که مادری مریض دارد برای مراقبت از او وطن را ترک نمیکند. زندگی آذین از چند جهت متفاوت توسط نویسنده روایت میشود؛ زنی به عنوان همسر، دختر خانواده، مترجم، راننده تاکسی و دست آخر هم نامزد مردی 57 ساله.
آذین در رمان روز خرگوش به عنوان زنی منفعل، سختکوش و درونگرا معرفی میشود که تمام اتفاقات زندگیاش را تقدیر میداند و با خوب و بد آن کنار میآید. او هر آنچه تا به حال برایش رخ داده را پذیرفته و به دیگران نیز همین نصیحت را میکند که تقدیر را باید پذیرفت. او زنی دلسوز است که مانند بسیاری از زنان کشور، جوانی و عمر خود را وقف خانوادهاش کرده است. آذین بسیار در حق اطرافیانش فداکاری و ایثار میکند تا جایی که دیگر خودش را فراموش میکند.
آزیتا شخصیت دیگر رمان، نقطه مقابل آذین قرار دارد که شخصیت او هم برای ما باورپذیر و واقعی ترسیم شده است. او زیر بار سرنوشت و آنچه که برایش مقدر شده است نمیرود. او خودش را نقش اصلی زندگیاش قلمداد میکند و حتی اگر نتواند همهی مشکلات را حل کند با این حال باز هم حداکثر تلاشش را میکند.
رمان روز خرگوش به جهت کوتاه بودن و فرم روایت، حالتی گزارشگونه دارد و میتوان آن را گزارشی یک روزه از زندگی زنانی دانست که با معضلات و مسائل بسیاری در جامعه مواجه هستند. بلقیس سلیمانی با بیانی روان و ساده، راوی پدیدههای اجتماعی اطرافش است و نگاهی جامعهشناسانه در داستانهایش دارد تا ما را با مسائل اجتماعی روز به ویژه برای زنان درگیر کند.
او شخصیتهای کتاب روز خرگوش را کنکاش کرده و با استفاده از روایت اول شخص و با محوریت قرار دادن شخصیت زن، به واکاری رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشور میپردازد. او نگاهی تازه به موضوعات و احوالات اجتماعی پایتخت دارد؛ به همین جهت شخصیتهایی را برای روایت انتخاب کرده که برای اکثر ما ملموس و باورپذیر است.
کتاب روز خرگوش مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به رمانهای اجتماعی با محوریت زنان از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
بلقیس سلیمانی را بیشتر بشناسیم:
او متولد 1342 در شهر کرمان و از داستان نویسان، پژوهشگران و منتقدان ادبی ایران به شمار میآید. سلیمانی تحصیلاتش را در رشته فلسفی به پایان رسانده است. برخی داستانهای وی به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شدهاند و بسیاری از مقالاتش نیز در مطبوعات به چاپ رسیده است. او به عنوان داور در جشنوارههای مختلف ادبی کشور حضور داشته که از جملهی آنها میتوان به جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی اشاره کرد.
سلیمانی در سال 1385 دو جایزهی ادبی اصفهان و مهرگان را دریافت کرد و همچنین در سال 1395 نیز نشان درجه یک هنری به وی عطا شد. از مشهورترین آثار بلقیس سلیمانی میتوان به بازی آخر بانو، پسری که مرا دوست داشت، من از گورانیها میترسم و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب روز خرگوش میخوانیم:
نردههای سبز دانشگاه تهران پیدا میشوند، حس میکنم نمیتوانم نفس بکشم، قفسهی سینهام سنگین شده. چرا این سه روز این حال را نداشتم؟ حضور ایرج و گذشته است که حالم را دگرگون کرده؟ چه چیزی در این دانشگاه قدیمی هست که نفسم را بند میآورد؟
بهنظرم دانشگاه تهران جایی در میانهی یک سیرک عظیم و پرزرقوبرق و انباشته از صدا و جلفی و سبکی است. این سیرک عظیم، تهرانِ پر از نئون، پر از مهاجر، پر از تازهوارد و پر از تماشاچی است که تو را به سرگیجه میاندازد. سراسیمهات میکند و تو ناگهان در این آشفتهبازار جایی را میبینی که تو را فرا میخواند. اگر جلفیِ بیرون لحظهای راحتت بگذارد و در یکآن از آن سردر عظیم و استوار به این زهدان وارد شوی، جهانی متفاوت خواهی یافت. در آن سالهای دور وقتی از زیر آن سردر میگذشتم، حال آدمی را داشتم که از سرزمینی وارد سرزمینی دیگر میشود. آن مرز را خوب به یاد دارم. مرزی که هم مکانها و هم آدمها را متفاوت میکرد.
آن روزها وقتی از دهنهی آن زهدان خارج میشدم، آدم دیگری بودم، آدمی آشنا به برخی رازهای عالم، که آدمها و جهانِ غیر از آن مکان را به چشمی دیگر نگاه میکرد. هیچوقت و هیچ لحظهای در آن سالها این حس را از دست ندادم که متفاوت هستم چون از این مکان خارج و به این مکان وارد میشوم؛ ولی حالا که پشت این نردههای سبز ایستادهام حال دیگری دارم. احساس میکنم جایی که روزی به آن تعلق داشتم، کوچک، پیر، وامانده و منزوی شده است. درست مثل مادربزرگ پیری که استخوانهایش آب و صورتش پرچینوچروک شده و کسی باور نمیکند روزگاری کاملهزنی پرهیبت بوده است؛ دلم میخواهد همهی این حرفهای تلخ را به یاد بحثهای روشنفکری دههی شصت به ایرج بگویم، نمیگویم.
فهرست مطالب کتاب
روز آذین
روز آزیتا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روز خرگوش |
نویسنده | بلقیس سلیمانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-022-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |