زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای صادق چوبک
صادق چوبک، خالق کتابهای ماندگاری چون «انتری که لوطیاش مرده بود» و «تنگسیر»، از بنیانگذاران داستاننویسی مدرن ایران به شمار میرود. تبحر چوبک در روایتگری و تواناییاش در به تصویر کشیدن وجوه سیاه زندگی سبب شده تا از وی به عنوان یکی از منحصربهفردترین چهرهها در ادبیات معاصر ایران یاد شود.
زندگینامه صادق چوبک
صادق چوبک (Sadeq Chubak)، نویسنده و مترجم برجستهی ایرانی، در 14 تیرماه 1295، در شهر بوشهر چشم به جهان گشود. چوبک تحصیلات مقدماتی خود را در مدارسی در بوشهر، شیراز و کالجی آمریکایی در تهران سپری کرد. اولین نوشتهی صادق چوبک، در حالی که تنها پانزده سال داشت، در روزنامهی محلی بیان حقیقت به چاپ رسید.
صادق چوبک در 21سالگی، پس از استخدام از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مشغولِ تدریس در دبیرستانی واقع در خرمشهر شد. او پس از به پایان رساندن خدمت سربازی، برای تأمین مخارج زندگی، ناچار بود که علاوه بر کار تدریس و ترجمه، به مشاغلی دیگر (از جمله منشیگری) نیز بپردازد. در همین دوران بود که نخستین کتاب چوبک با عنوان «خیمهشببازی» به انتشار رسید، مجموعهداستانی درخشان که اگرچه مورد اقبال طیف وسیعی از مخاطبان فارسیزبان قرار گرفت، تا ده سال آتی مجوز تجدید چاپ پیدا نکرد.
اوجگیری صادق چوبک در مقام نویسنده
صادق چوبک پس از نگارش کتاب خیمه شب بازی، به عنوان مترجم در سفارت انگلستان مشغول به کار شد و در همین دوره، یعنی چهار سال پس از انتشار کتاب اولش، دومین مجموعهداستان خود را با عنوان «انتری که لوطیاش مرده بود» به چاپ رساند.
چوبک پس از انتشار کتاب انتری که لوطیاش مرده بود، به فعالیتهای هنری خود با جدیت هرچه تمامتر ادامه داد. همکاری با مجلات مختلف ادبی، انتشار چاپ دوم کتاب خیمهشببازی، شرکت در چند سمینار بینالمللی، و همچنین، ترجمهی آثاری از کارلو کلودی و ادگار آلنپو از جمله مهمترین فعالیتهای ادبی صادق چوبک در این دوره از زندگیاش به شمار میروند.
اما نقطهعطف حقیقی در کارنامهی نویسندگی صادق چوبک، انتشار سومین کتابش، یعنی رمان تنگسیر، است. تنگسیر اولین رمان صادق چوبک بود؛ اثری که چهارده سال پس از انتشار اولیهی مجموعهداستان انتری که لوطیاش مرده بود به چاپ میرسید. چوبک پس از این داستان ماندگار، سه کتاب درخشان دیگر نیز به چاپ رسانید: دو مجموعهداستان با نامهای «روز اول قبر» و «چراغ آخر»، به علاوهی رمانی شاخص و ماندگار با عنوان «سنگ صبور».
آثار نامبرده، به زعم اغلب صاحبنظران، از برجستهترین نمونههای نثر فارسی در ادبیات معاصر ایران به شمار میروند.
صادق چوبک در سال 1353، پس از سالها فعالیت ادبی درخشان و خلق دهها داستان ماندگار در ادبیات ایران، وطن را برای همیشه ترک گفت و به کشور آمریکا مهاجرت کرد، و سرانجام، به تاریخ 13 تیرماه 1377، در همین سرزمین چشم از جهان فرو بست. کالبد بیجان صادق چوبک بنا بر درخواست خودش سوزانده شد.
بهترین کتابهای صادق چوبک
از این نویسنده، چهار مجموعهداستان و دو رمان ماندگار به جا مانده است که در ادامه مروری مختصر بر بهترین کتابهای صادق چوبک خواهیم داشت:
کتاب خیمه شب بازی: اولین اثر صادق چوبک که خبر از ظهور نویسندهای برجسته در ادبیات نوین فارسی داد. مجموعه داستان خیمه شب بازی متشکل از یازده داستان کوتاه است. از دو قصهی «نفتی» و «عدل» به عنوان بهترین داستانهای این مجموعه یاد میشود.
کتاب انتری که لوطیاش مرده بود: این کتاب متشکل است از سه داستان «چرا دریا توفانی شده بود»، «قفس» و «انتری که لوطیاش مرده بود»، به علاوهی نمایشنامهای با عنوان «توپ پلاستیکی». این کتاب توسط پیتر اوری به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
کتاب تنگسیر: اولین رمان صادق چوبک و یکی از درخشانترین عناوین داستانی در تاریخ ادبیات مدرن ایران. انور خامهای تنگسیر را کتابی میداند که میتواند با داستانهای برجستهترین نویسندگان جهان برابری کند.
کتاب سنگ صبور: چوبک یازده بار این کتاب را بازنویسی کرد تا آنکه سرانجام از نتیجهی کار خود در دوازدهمین مرتبه راضی شد و رمان را منتشر کرد. محمدرضا قانونپرور رمان سنگ صبور را به انگلیسی بازگردانی کرده است.
اگر به مطالعهی کتابهای صادق چوبک علاقهمند هستید، میتوانید برخی از بهترین آثار صادق چوبک (از جمله کتاب الکترونیکی انتری که لوطیاش مرده بود و کتاب صوتی تنگسیر) را در کتابراه بیابید.
سبک نگارش و دیدگاههای صادق چوبک
منتقدان و مورخان ادبیات فارسی بر آناند که صادق چوبک از معدود داستاننویسان ناتورالیست در ادبیات مدرن ایران است. این ادعا با نظر به جهانبینی تاریک چوبک، روایتگری واقعگرایانهی او، و همچنین، اعتقاد خللناپذیرش به تأثیر محیط بر شکلگیری منش و اندیشهی آدمی، کموبیش پذیرفتنی مینماید. با این حال، نباید از نظر دور داشت که ناتورالیسم چوبک متفاوت است با ناتورالیسمی که برای مثال امیل زولا و گی دو موپاسان نمایندگیاش میکنند. در داستانهای صادق چوبک عناصر بومی نیرومندی وجود دارد که کار او را از همفکران و همسبکان غربیاش متمایز میسازد. به واقع، چوبک همان اندازه که از گوستاو فلوبر، موپاسان، زولا، و به طور کلی، از ادبیات مغربزمین تأثیر پذیرفته، از سنت غنی نثرنویسی فارسی، و مهمتر از آن، از مضامین پربسامد در فرهنگ ایرانی نیز اثر گرفته است. توجه به این نکته بسیار مهم است؛ زیرا در غیر این صورت، بیم آن میرود که متوجه اصالت کار چوبک نشویم و در فهم میراث ادبی او، به راه خطا برویم.
در همین راستا، بیجا نیست اشارهای نیز داشته باشیم به تأثیر صادق هدایت بر جنبههای گوناگون زندگی چوبک. تأثیری که به تصریح خود صادق چوبک، به مراتب عمیقتر از تأثیر معمولی بوده که ادیبی بر ادیبی دیگر میگذارد. در نظر چوبک، هدایت قبل از آنکه نویسندهای بزرگ باشد، انسانی شریف بود. مردی با قلبی رئوف که دغدغههای والای اجتماعی و فرهنگیاش تماماً عاری از روی و ریا بود. خلاصه، نادرهمردی که در هر عصر، انگشتشمارانی چون او یافت میشوند. قضاوت چوبک دربارهی کارنامهی ادبی هدایت نیز، همین اندازه توأم با تحسین و ستایش بود. تا آنجا که طی سخنانی نه چندان خالی از تواضع، هدایت را بزرگتر از آنی خوانده بود که چون اویی بتواند دربارهاش اظهارنظر کند! این گفته، با تمام ظاهر اغراقآمیزی که دارد، روشنتر از هر بیان دیگری، تأثیر هدایت بر ذهن و قلم چوبک را بازمینماید.
صادق چوبک از نگاه دیگران
- من گمان میکنم نخستین بار صدای مردم چنان که هست در مجموعهی داستانهای کوتاه صادق چوبک به نام خیمهشببازی به گوش رسید. (نجف دریابندری)
- در خیمهشببازی چوبک قویترین نقاشیها را از دقایق و جزئیات موضوع عرضه کرده است. (محمدعلی سپانلو)
- تنگسیر به علت تکنیک و مبتکرانه بودن زبان، کنکریت بودن محاورهها، احساسها، و واکنشهای انسانی چهرهها و غیره برای من نیروی جاذبهی واقعی داشت. (احسان طبری)
- تا وقتی سنگ صبور را نخوانده بودم نمیدانستم فقر هم میتواند مثل ثروت شکوه و جلال داشته باشد. این اثر به سمفونی غریبی میماند که از تکصداهای رنجآلود و دردآلود به وجود آمده. (محمود عنایت)
- چوبک از پیشکسوتان ما در میدان ادب و داستانسرایی و رماننویسی است و خودش رتبهی استادی یافته است. (محمدعلی جمالزاده)
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از صادق چوبک
- ابراهیم گلستان در سال 1341 اقدام به تهیهی فیلمی، بر پایهی داستان «چرا دریا توفانی شده بود»، با عنوان «دریا» کرد، اثری که البته هیچگاه ساخته نشد.
- امیر نادری در سال 1353 با اقتباس از رمان تنگسیر فیلمی را به همین نام کارگردانی کرد. گفتنی است که نمایش عمومی فیلم تنگسیر با استقبال فراوان مخاطبان روبهرو گشت.
حقایقی جالب درباره صادق چوبک
- برای چاپ کتاب خیمهشببازی، صادق چوبک هزار تومان از پسر یکی از بزرگان محلهی لالهزار قرض کرد. قرار بر این شد که پس از انتشار کتاب، چوبک این قرض را خردخرد با طلبکارش تسویه نماید.
- چوبک در سال 1334 پیشنهاد مدیریت بخش فارسی «صدای آمریکا» را رد کرد.
- چوبک رمان تنگسیر را به قدسی خانم، همسر خود، و کتاب سنگ صبور را به زادگاهش، بوشهر، تقدیم کرده بود.
- صادق چوبک در سالهای پایانی زندگی، بینایی خود را از دست داد. او گاهی از کتابخانهی کنگره، نوارهای ویژهی نابینایان را به امانت میگرفت و به آنها گوش میداد. گاهی نیز همسرش به جای او میخواند و برایش مینوشت.
جملات برگزیده صادق چوبک
- از گرسنگی دلش مالش میرفت. تو شقیقههاش میکوبید و میخواست بالا بیاورد. دهنش تلخ و خوشک و بویناک بود. بوی بازمانده تبی که در دهن مرده حبس شده بود میداد. (داستان عروسکِ فروشی)
- برف سنگین ستمگر دشت را پوشانده بود. غبار کولاک هوا را درهم میکوبید. پستی و بلندی زیر برف در غلتیده و له شده بود. گرسنه و فرسوده، آن دو گرگ در برف یله میشدند و از زور گرسنگی پوزه در برف فرو میبردند و زبان در برف میراندند و با آروارههای لرزان برف را میخائیدند. (داستان همراه)
- موجی از رعشه تو چهرهاش زلزله انداخته بود. گوئی زیر پوست چهرهاش جانورهای ریز عذابش میدادند. دائم پوست چهرهاش در رقص بود. (داستان دسته گل)