معرفی و دانلود کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش

عکس جلد کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش
قیمت:
۵۵,۵۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش

کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش شامل 22 داستان کوتاه طنز به قلم توانمند ریموند کارور، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی است.

ریموند کارور (Raymond Carver) در آثارش از جمله کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش (Will You Please Be Quiet, Please?) به روایت زندگی آشفته و سردرگم انسان امروز می‌پردازد. او انسانی را به نمایش می‌گذارد که در تنهایی و منجلاب فرو رفته است. با وجود اینکه برخی کارور را تصویرگر آمریکای امروز می‌دانند اما در آثار او دردی فراتر از مرز و بومی خاص به چشم می‌خورد. قصه‌های او روایتگر زندگی انسان‌های سرگشته و درمانده در سراسر جهان است.

در بعضی از داستان‌های این کتاب شخصیت‌ها همواره با ترس و ناامنی زندگی می‌کنند، ترس از دست دادن شغل، از دست دادن شریک زندگی‌شان و یا... در این میان گاهی هم تلاش می‌کنند تا از این شرایط سخت نجات پیدا کنند. با اینکه بیشتر مواقع این تلاش ثمره‌ای هم ندارد.

یکی از نکات قابل توجه در کتاب‌های ریموند کارور بهره‌گیری او از نشانه‌هاست. او هیچ واژه‌ای را بدون داشتن هدف استفاده نمی‌کند. بنابراین می‌توان وی را در گروه نویسندگان سمبلیک قرار داد. در آثار وی کوچک‌ترین مسائل هم پیامی به همراه دارند. به همین دلیل حتی از کنار داستان‌های سادهٔ او نیز نباید به راحتی گذشت.

ریموند که نویسنده‌ای واقع‌گرا و مینیمالیست است، به شکلی فرامکانی دنیای امروز را به تصویر کشیده و حقایق تلخ ناآرامی بشر را به نمایش می‌گذارد.

ریموند کارور را بیشتر بشناسیم:

ریموند کارور (Raymond Carver) در مه سال 1938 در آمریکا دیده به جهان گشود. او شاعر و نویسنده‌ای معروف در حوزه‌ی داستان‌های کوتاه بود. کارور که از نویسندگان مطرح قرن بیستم محسوب می‌شود و یکی از کسانی است که باعث تجدید حیات داستان کوتاه در دههٔ 1980 شده‌اند.

آنچه کارور را از هم‌عصرانش متمایز می‌سازد، ساده‌نویسی و دوری از پیچیده‌گویی است. کارور اغلب جملاتی کوتاه و ساده به‌ کار می‌برد تا هرچه بهتر سکوتی را که به‌ اجبار بر این طبقه از اجتماع حاکم شده است به تصویر بکشد؛ اما در پس همین سادگی، مفاهیمی هولناک که لرزه بر تن انسان می‌اندازد را به تصویر می‌کشد.

برخی داستان‌های کارور پایانی باز دارند و نتیجه‌شان بر عهدۀ خود خواننده گذاشته می‌شود. او می‌اندیشد، خودش را در قصه می‌بیند و آن‌گونه که می‌خواهد، داستان را به پایان می‌رساند. البته کارور از ابتدا خواننده را برای چنین پایانی آماده می‌کند و این‌گونه نیست که خواننده در انتها با چرخشی ناگهانی یا حادثه‌ای پیش‌بینی نشده رو به رو گردد.

در بخشی از کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش می‌خوانیم:

هر بار که به اینجا می‌آمدم، در قوطی را باز می‌کردم تا ببینم از آخرین بار تاکنون چقدر از آن کم شده است. اما این بار آن را باز نکردم و فقط روی آن را خواندم. منظورم این است که فقط نگاه کردم ببینم آیا هنوز آن جا هست یا خیر. همان‌طور بی‌هدف کشو‌های دیگر را هم گشتم و به زیر تخت هم نگاهی انداختم؛ ولی هیچ‌چیز وجود نداشت. سپس به ظرفی نگاه انداختم که در کمد بود و پول‌های خرد را در آن جا می‌گذاشتند. جز دو اسکناس پنج‌دلاری و یک‌دلاری، چیز دیگری نبود. به‌ گمانم اینها را هم یادشان رفته بود که بردارند. اندکی بعد تصمیم گرفتم لباس بپوشم و به رودخانۀ بیرچ بروم. تا یک‌ هفتۀ دیگر و شاید هم بیشتر صید ماهی قزل‌آلا آزاد بود؛ اما دیگر کسی صید نمی‌کرد. همۀ شکارچیان و صیادان انتظار می‌کشیدند تا شکار آهوی کوهی و قرقاول آغاز شود. لباس‌های کهنه‌ام را از تنم درآوردم. جوراب‌های پشمی‌ام را روی جوراب‌های همیشگی پوشیدم و بند چکمه‌ها را بستم. سپس چند ساندویچ تن‌ماهی و بیسکویت کرۀ بادام‌زمینی آماده کردم. همچنین قمقمه را پر از آب کردم و به‌همراه چاقوی شکاری به کمربندم بستم.

هنگامی‌ که می‌خواستم خانه را ترک کنم، به ذهنم رسید که یادداشتی بنویسم. تکه‌ای کاغذ برداشتم و روی آن نوشتم: «حالم بهتر شد و به رودخونۀ بیرچ رفتم. ساعت 3:15 برمی‌گردم. ر.»

تا آن زمان چهار ساعت فرصت داشتم؛ تقریباً یک‌ ربع پیش‌ازاینکه جرج از مدرسه به خانه برگردد. هنوز از خانه بیرون نزده بودم که یکی از آن ساندویچ‌ها را با یک لیوان شیر خوردم.

روز پاییزی دل‌انگیزی بود. هنوز روزها هوا گرم بود؛ ولی شب‌ها اندکی سرد می‌شد. شب‌ها برای جلوگیری از سرمازدگی میوه‌ها در باغ‌ها مشعل روشن می‌کردند. هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شدیم، لایه‌ای از دوده بر دیواره‌های بینی‌مان نقش بسته بود؛ اما هیچ‌کس چیزی نمی‌گفت. مردم می‌گفتند چون روشن‌کردن مشعل از سرمازدگی میوه‌ها جلوگیری می‌کند اشکالی ندارد.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
چاق
همسایه‌ها
همین ‌که گفتم
آن‌ها شوهر تو نیستند
تو دکتری؟
پدر
هیچ‌کس چیزی نگفت
بیست‌وچهار هکتار
مگه در آلاسکا چه خبره؟
مدرسۀ شبانه
نظافتچی‌ها
در سان‌فرانسیسکو چه می‌کنید؟
همسر دانشجو
خودت را جای من بگذار
جری، مالی و سام
چرا عزیزم؟
اردک‌ها
حالا این‌یکی رو ببین
دوچرخه، بازو، سیگار
مشکلی پیش اومده؟
اشاره
خواهش می‌کنم ساکت باش

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب خواهش می‌کنم ساکت باش
نویسنده
مترجممصطفی شایان، اکرم شایان
ناشر چاپیانتشارات کتاب کوله پشتی
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات256
زبانفارسی
شابک978-600-461-090-2
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان طنز خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش

برای دریافت کتاب خواهش می‌کنم ساکت باش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.