معرفی و دانلود کتاب بیپایانی
برای دانلود قانونی کتاب بیپایانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بیپایانی
کتاب بیپایانی یکی از تازهترین آثار بلقیس سلیمانی، نویسندهی نامآشنای این روزهای ادبیات ایران است. سلیمانی در این رمان خواندنی به روایت سرگذشت زوجی پرداخته که زندگی خود را صرف تحقق بخشیدن به آرزویی دیرینه مبنی بر تبدیل عمارتی بهارثرسیده به اقامتگاهی بومگردی، میکنند.
درباره کتاب بیپایانی
بلقیس سلیمانی، نویسندهی کتاب بیپایانی، نزد دنبالکنندگان ادبیات داستانیِ امروز ایران، نامی آشنا و بینیاز از معرفی است. این داستاننویسِ اهل کرمان را سالهاست با رمانهای خواندنیای میشناسیم که اغلب، با نظر به زندگی اجتماعی مردمان زادگاهش، کرمان، به رشتهی تحریر درآمدهاند. رنگوبوی بومیِ آثار سلیمانی یکی از مهمترین دلایل محبوبیت این آثار نزد مخاطبین عام به شمار میرود. این رنگوبوی بومی، بیش از همه در منش سنتی شخصیتهای داستانهای سلیمانی، و البته، در قالب اصطلاحات و تکیهکلامهای محلیِ پرکاربرد در نوشتههای او، نمود پیدا میکند.
در اغلب آثار بلقیس سلیمانی، خصوصاً در رمان بیپایانی، نوعی نگاه انتقادیِ دقیق و تیزبین را تشخیص میدهیم که بیش از همه، ناظر است به عناصر واپسگرا و مرتجعِ نهفته در فرهنگ ایرانی. البته در نوشتههای بلقیس سلیمانی، به موازات نگاه انتقادی مذکور، نوعی علاقه و شیفتگی را نیز نسبت به ساحتهای روشن و نظرگیر فرهنگ ایرانی احساس میکنیم.
کتابی که پیش رو دارید یکی از تازهترین عناوینِ بهانتشاررسیده از نویسنده به شمار میرود. بلقیس سلیمانی در رمان بیپایانی داستان زندگی زوجی به نامهای «پریوش» و «بهمن» را به تصویر کشیده است. پریوش، زنی زیبا و جوان است که رؤیای زندگیای آرام و بیدغدغه در محیطی امن و به دور از هیاهو را در سر میپروراند. رؤیایی که به گمان او، تنها در زادگاه روستاییِ همسرش، بهمن، به جامهی واقعیت درخواهد آمد. بهمن، یکی از نوادگان بهجامانده از خانهای روستای «لنجان» است؛ مکانی زیبا و رازآلود که عمدهی وقایع داستان در دل آن به وقوع میپیوندد.
پیرنگ رمان بیپایانی حول آرزوی دیرینهی پریوش شکل میگیرد و بسط مییابد؛ آرزوی اقامت گزیدن در لنجان و تبدیل عمارتِ پیشینِ خان لنجان (که مطابق قانون، اینک به بهمن تعلق دارد) به اقامتگاهی بومگردی. بهمن در ابتدا تمایلی به عملی ساختن این آرزو ندارد. اما به مرور، به واسطهی اصرارهای مکرر پریوش، با این آرزوی شیرینْ همراه و همدل شده و در صددِ تحقق آن برمیآید. این چنین است که سفر پرماجرای پریوش و بهمن به لنجان و تلاشهایشان برای دایر ساختن اقامتگاهی بومگردی در این روستای زیبا و کهن، آغاز میشود. اما در این مسیر، چنانکه میتوان به حدس دریافت، مشکلات فراوانی پیش روی ایشان سبز میگردد. از جملهی این مشکلات، دشواریِ اخذ مجوزِ برپایی اقامتگاه از نهادهای قانونیِ مربوطه است.
بخشهای قابل توجهی از صفحات کتاب بیپایانی به شرحِ دستوپنجه نرم کردن پریوش و بهمن با مسئولانِ لنجانی برای اخذ مجوزِ مورد اشاره اختصاص یافته است. مثلاً، در قسمتی از کتاب چنین میخوانیم: «در این یک سال، در آمدورفتهایش برای اخذ مجوز، متوجه شده بود که در لنجان اگر بخواهی آب بخوری باید از دهداری اجازه بگیری، چون لنجان روستای نمونهی کشوری است و اموراتش به شیوهی خاصی رفعورجوع میشود.» (سطور نقلشده، یقیناً خوانندهی آشنا با ادبیات جهان را به یاد صفحاتی از کتاب مشهور «قصر»، اثر فرانتس کافکا، میاندازد. چه، در آن رمان نیز، شاهد تقلاهای سخت و بیهودهی انسانی معمولی برای رهایی از پیچوخمهای سیستم بوروکراتیک هستیم.) در بخشهای جذاب دیگری از رمان نیز، مخاطب پارهای از حوادث تاریخی درازآهنگی واقع میگردیم که در لنجان به وقوع پیوستهاند. حوادثی که با مرورشان، نکات بسیاری را در باب فرهنگ مردمان ساکن در این دیار، میآموزیم.
باری، آنچه در سطور پیشین گفتیم، خلاصهای فشرده از طرح کلی کتاب بیپایانی بود. طبیعتاً بسیاری از نکاتِ مربوط به داستان و شخصیتهای آن، در این خلاصهی موجز از قلم افتاده است. اما از آنجا که فرصت ما در این نوشتار کوتاه، چندان فراخ نیست، همین مقدار که گفته آمد را در جهت معرفی ابتداییِ اثر پیش رو، کافی میدانیم. تنها میمانَد ذکرِ این نکته که کتاب بیپایانی، ذیل مجموعهی «قفسهی آبیِ نشر چشمه» به انتشار رسیده و در اختیار شما قرار گرفته است. امید که از مطالعهی آن لذت ببرید.
کتاب بیپایانی مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و دنبالکنندگان ادبیات امروز ایران، دو طیف از خوانندگانِ احتمالیِ کتاب بیپایانی، اثر بلقیس سلیمانی، خواهند بود.
با بلقیس سلیمانی بیشتر آشنا شویم
بلقیس سلیمانی (Belgheis Soleimani) متولد سال 1342 و دانشآموختهی رشتهی فلسفه است. از او، علاوه بر چندین کتاب داستانی، بیش از هشتاد عنوان مقاله در مطبوعات مختلف به انتشار رسیده. سلیمانی همچنین در برخی از محافل ادبی مهم (از جمله جشنوارهی بینالمللی برنامههای رادیویی) به عنوان داور حضور داشته است.
از میان داستانهای منتشرشده از بلقیس سلیمانی میتوان به عناوین پیش رو اشاره داشت: «از گورانیها میترسم»، «پسری که مرا دوست داشت»، «به هادس خوش آمدید»، «سگسالی»، «بازی عروس و داماد»، «شب طاهره» و «بازی آخر بانو».
گفتنی است که این بانوی نویسنده تاکنون به افتخاراتی چند نیز دست یافته است که از جملهی آنها میتوان به توفیقش در کسب جایزهی ادبی مهرگان، دریافت جایزهی ادبی اصفهان و تصاحب نشان درجهی یک هنری در سال 1395 اشاره نمود.
در بخشی از کتاب بیپایان میخوانیم
پریوش یک هفته بعد از آنکه پسرِ منیژهخانم را در لباس سیاه عجیبوغریبی با کمربند سفید دید فهمید که مجتمعِ لنجان باشگاهی ویژهی پسرها دارد به اسم سیاهجامگان و در آن انواع ورزشهای رزمی را به نوجوانان و جوانان کمسنوسال آموزش میدهند. اما وقتی از این باشگاه و آموزشهایش وحشت کرد که یک روز امیرهوشنگ را مشغول پرت کردنِ چاقو به تنهی درخت گردوی باغچهشان دید. این دیگر چهجور باشگاهی بود که کابوی تربیت میکرد؟ این را به بهمن و منیژهخانم هم گفت. گفت که جز در فیلمها هرگز ندیده کسی اینطور با چاقو وربرود. امیرهوشنگ هم انگار متوجه ترسِ پریوش شده بود که مدام توی حیاط با کاردهای دستهبلند یا چاقوهای ضامندار مانور میداد.
هر ساعت شبانهروز که پریوش وارد حیاط میشد پشتسرش امیرهوشنگ، همانطور که ضامن چاقویش را بازوبسته میکرد، مثل گربه از پلههای فلزی پایین میآمد طوری که پریوش فکر میکرد همین روزهاست که جوانک از پشتسر با یک دست سرش را بگیرد و با دست دیگر تیغهی چاقو را بر شاهرگش بکشد. بهمن به او خندید که چهجور روانشناسی است که نمیداند این جوان تازهبالغ دارد خودنمایی میکند و دربهدر دنبال تماشاچی میگردد. پریوش اما توی چشمهای رنگبهرنگ و حرکات پسرک چیزی بیشتر از خودنمایی میدید، انگار بیتابِ خون دیدن و حتی خون ریختن باشد. گفت این بچه میداند که مهارت در پرتابِ چاقو بیفایده است اگر نتواند از آن استفاده کند. برای همین هم مثل یک همسایهی خوب و یک زن تحصیلکردهی شهری همهچیزفهم یک بسته سوهانِ حاجحسین و پسران را که نه او دندانِ خوردنش را داشت و نه بهمن، برداشت و «یااللّه یااللّه» گویان رفت خانهی منیژهخانم. خیلی دلش میخواست با این زن سرخروی خجالتیِ جوان و کمی تپل رابطه برقرار کند و از این تنهایی ملالانگیزِ لنجانی بیرون بیاید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بیپایانی |
نویسنده | بلقیس سلیمانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 234 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0852-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |