معرفی و دانلود کتاب بوی برف
برای دانلود قانونی کتاب بوی برف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بوی برف
کتاب بوی برف نوشتهی شهلا شهابیان، رمانی است که سرگذشت پرفراز و نشیب سه نسل از یک خانواده را روایت میکند و با شرح ایستادگیها و مقاومت نسل اندر نسل این خاندان، شرایط جامعه را در دورانی که کشور در اشغال متفقین بوده و ارتش روس در گیلان حضور داشته، به تصویر میکشد. رمانی که به موازات روایت تاریخیِ آمیخته به تخیل، از عشق، نفرت، مرگ و ترس میگوید.
دربارهی کتاب بوی برف
شهلا شهابیان در رمان بوی برف با روایت داستانی تودرتو، به زندگی خاندان اصیل و بزرگی به اسم مشیر نقب میزند تا ایستادگی این خانواده را از خراسان تا گیلان به شرح بگذارد. میرزا ابوالقاسم خوشنویس نونقی جد بزرگ این خانواده، سررشتهی این مقاومت را به دست میگیرد. او که در خراسان، کاتب دیوانخانهی حکومتی است، به دلیل سرپیچی از دستور وزیر خراسان مبنی بر نگارش سلیقهای تاریخ، به عقوبت سختی دچار میشود. به طوری که دیگر نمیتواند قلم به دست بگیرد و این کار را به دخترش، عزیزه میسپارد.
از آنجا که عزیزه از پدرش، هنر نگارش را فراگرفته، سرنوشت پدر را مکتوب میکند تا بتواند سند ایستادگی این مرد را در تاریخ به ثبت برساند. عزیزه که در رمان بوی برف با اسم جاجان شناخته میشود با یحیی ازدواج میکند و در کنار همسرش به مبارزه با ظلم ادامه میدهد. جاجان پیش از مرگ، از نوهاش سوری میخواهد که کتاب را ادامه دهد و شرح این زندگینامهی تاریخی را به سرانجام برساند. سوری با اینکه در این مسیر به حقایق تلخی پی میبرد که او را به شدت مبهوت میکند، به نوشتن ادامه میدهد تا وصیت جاجان ناتمام نماند.
اگرچه این اثر یک رمان مستند نیست اما برداشتهای ذهنی شهلا شهابیان از رویدادهای تاریخی، تصویری قابل درک از شرایط دورهی حکومت پهلوی اول را پیش روی مخاطب قرار میدهد. رمانی خواندنی و عمیق که انتشارات ققنوس آن را در دسترس خوانندگان قرار داده است.
کتاب بوی برف برای چه کسانی مناسب است؟
چنانچه از دنبال کردن داستانهایی که ماجرایشان از میان کورهراههای تاریخ میگذرد، لذت میبرید، رمان بوی برف نیز نظرتان را به خود جلب خواهد کرد.
در بخشی از کتاب بوی برف میخوانیم
انگار چیزى افتاده زیر پوست سر، روى استخوانِ جمجمه، که سرت اینطور گِزگِز مىکند. مورمورت مىشود. مىدانى که نباید به آن فکر کنى اما نمىشود، نمىتوانى. آن «چیز» مىخزد... مىخزد... مىخزد... و مثل یک لکه جوهر که بچکانى توى آب، دور برمىدارد، پخش مىشود و به همه جا نشت مىکند. گِردى سر، بین پوست و استخوان جمجمه، پُر مىشود از درد. درد لبریز مىشود از شقیقهها، از پیشانى، پایین مىریزد، خودش را مىرساند به چشمها، به گوشها، به گونهها، به آروارهها و به گردن. سرسنگین مىشود، یک گوى سربى. دارى کمکم مىفهمى چطور مىشود دیوانه شد! به حساب نان و چاىاى که از دریچه پایین در سُراندهاند تو، باید الآن شب سوم اینجا بودنِ تو باشد، اما نیست. شب سىام است حتما، شاید هم شب سیصدم، وگرنه تو کجا و این همه بىطاقتى کجا! گفته بودى «نمىگذارم»، گفته بودى «وا نمىدهم»، پس کو؟
تهِ دلت خالى مىشود!
موهاى مرد اسیر را از ته تراشیدند. پوست تازه گوسفند را به سرش کشیدند و او را زیر آفتابِ تشنه صحرا نشاندند. دست وپابسته. در غُل و زنجیر. زمان براى مردِ اسیر از حرکت باز ایستاد و مکان صفر شد. نشسته بر بالاى گودالى که ناگهان او را ببلعد. او را بمیراند. بمیرد؟ چه پایان خوشى به خواب مىبیند! کو تا مرگ از راه برسد؟ هنوز هنگامه زندگى کردن است! موى تراشیده هنوز دست از زندگى نَشُسته. میل به رویش امانش را بریده، جوانه مىزند و رو به بیرون راه مىجوید. نیست! پوست گوسفند دور کاسه سرِ مرد خشکیده. چغر شده. موى تازهرُسته بىراهِ فرار مانده، ساقه خم مىکند و دوباره به جاى اول برمىگردد. هزارهزار نیش ِ مو به سر فرومىروند، پوست سر مىسوزد. کاسه سر فشرده مىشود. مغز ترسیده و گیج از این همه درد و رنج فرومىپاشد و مرد دیوانه مىشود!
قصه این مرد را کجا خوانده بودى؟ هان؟ یادت است؟
فهرست مطالب کتاب
1: بوى برف
2: بوى پیراهن جاجان
3: بوى خون
4: آخرین برگ شهنامه
5: «سکوت کن وقتى حرکت بعدى حریف را نمىدانى!»
6: این داستان یحیى است!
7: داستان جاجان
8: زندگینامه میرزا ابوالقاسم خوشنویس نونقى
9: این کابوس قصه من است
10: مردِ مُرده
11: قصهاى که مال یحیى نیست!
12: شب مصیبت
13: خیال کن بزرگ شدهاى!
14: این قصه زندگى یحیى است، چیزى شبیه کارتونى که در بچگىهام دیدهام!
15: این زندگینامه یاوریحیىخان مشیر دیلمى است
16: شب مصیبت
17: یادداشتهاى بىصاحب
18: کابوسهاى بىصاحب
19: یادداشتهاى بىصاحب
20: داستان بىصاحب
21: گردونهاى که بىوقفه مىچرخد و مرا مىچرخاند
22: نوشتن یعنى رهایى!
23: بوی چای از دهن افتاده
24: روزى که جایى توى سینهام سوخت!
25: روز بیست و چهارم شهریور سال نود
26: رازهاى تو کابوسهاى من هستند
27: پوست انداختن
28: روز بیست و چهارم شهریور نود
29: بوى رنگ، بوى سیاهى، بوى شب!
30: شام آخر
31: بوى خون، بوى زمستان!
32: بوى روز بیست و چهارم شهریورماه سال نود
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بوی برف |
نویسنده | شهلا شهابیان |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 191 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-026-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |