معرفی و دانلود کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند

معرفی کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند

کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند رمان جنایی دیگری از شاری لاپنا نویسنده‌ی مشهور کانادایی است. این رمان که پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز بوده، داستان گم شدن یک دختر نه ساله به نام ایوری وولر را در یک محله‌ی امن روایت می‌کند. ایوری ناپدید می‌شود و جست‌وجوهای پلیس به مجموعه‌ی بزرگی از دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌های جاری در پشت درهای محله می‌رسد.

درباره‌ی کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند

به محله‌ی امن و آرام استانهوپ خوش آمدید! محله‌ای مناسب برای زندگی خانوادگی، با خانه‌های زیبا و پر از دروغ و ریا! ویلیام وولر، از ساکنین این محله‌ی آرام، جایی بسیار دورتر، در یک مسافرخانه‌ی بین‌شهری به ملاقات معشوقش، نورا، می‌رود. در این دیدار، نورا به طور کاملاً غیرمنتظره رابطه‌ی پنهان‌شان را به هم می‌زند و ویلیام را در بهت و حیرت تنها می‌گذارد. این صحنه‌ی ابتدایی کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند (Everyone Here Is Lying) رمان جنایی جذابی به قلم شاری لاپنا (Shari Lapena) جنایی‌نویس محبوب کانادایی است.

به ادامه‌ی داستان برگردیم. ویلیام عصبانی و بهت‌زده به خانه برمی‌گردد و خشمش را با سیلی محکمی بر صورت دختر کوچکش، ایوری، خالی می‌کند. بعد از ظهر همان روز، ایوری ناپدید می‌شود. آن‌ها گم شدن او را به پلیس اطلاع می‌دهند و جست‌وجوها برای پیدا کردنش آغاز می‌شود. ایوری کجاست؟ فرار کرده یا کسی او را ربوده است؟ اگر ربوده شده، در استانهوپ اتفاق افتاده یا جایی خارج از محله؟ این گم شدنِ ناگهانی و جست‌وجو‌هایی که در پی آن می‌آید، دریچه‌ای را به درون شبکه‌ی رازها و دروغ‌های درهم تنیده در میان خانه‌های استانهوپ باز می‌کند و ناگهان همسایه‌های محترم ساکن آن خانه‌های زیبا، به غیرقابل‌اعتمادترین آدم‌های جهان تبدیل می‌شوند.

کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند در پنجاه و پنج فصل نوشته شده است. این کتاب فضایی خانوادگی دارد و بیشتر داستان آن در درون محله‌ی استانهوپ می‌گذرد. گره‌ها و پیچش‌های داستان جوری چیده شده‌اند که شما را در حیرت فرو می‌برد. درست جایی که احساس می‌کنید به سرنخی دست یافته‌اید، یک پیچش شما را به نقطه‌ی اول باز می‌گرداند و مجبور می‌شود قطعات پازل را از نو کنار هم بچینید. شاری لاپنا با نثر خوش‌خوان و گیرایش شما را تا آخر کتاب به دنبال خود می‌کشاند.

وجه تمایز کتاب‌های شاری لاپنا با دیگر رمان‌های ژانر پلیسی و جنایی در نامحسوس بودن بعد روانشناختی‌شان است. این مسئله درمورد کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند نیز صدق می‌کند. این کتاب روابط ریاکارانه‌ی میان همسایه‌ها و رازهایی که پشت پرده‌ی خوشبختی ظاهری خانواده‌ها پنهان است را برملا می‌کند، طریقه‌ی دستکاری افکار و احساسات را به تصویر می‌کشد و به مسئله‌ی آزار کودکان می‌پردازد. همچنین به شما نشان می‌دهد که چطور تصمیمات‌تان خواسته یا ناخواسته بر زندگی دیگران تأثیر می‌گذارد و ممکن است این تأثیرات تا آنجایی پیش برود که دیگران حتی تاوان گناهان شما را پس بدهند.

کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند را محمدرضا عاطف زاهد به فارسی ترجمه کرده و نشر گویا ذیل مجموعه رمان‌های پلیسی در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار داده است.

جوایز و افتخارات کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند

• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز
• کتاب برگزیده‌ی سایت آمازون در ژانر جنایی معمایی به انتخاب سردبیر
• در فهرست پرفروش‌ترین رمان‌های جنایی زنان سایت آمازون

نکوداشت های کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند

• پرکشش‌ترین کتابی که در طول این سال‌ها خوانده‌ام. با داستانی گیرا، هیجان‌انگیز، قدرتمند و درخشان! (لیزا جول، نویسنده‌ی کتاب پرفروش «پیدایت کردم»)
• شاری لاپنا مثل همیشه کتابی خواندنی، جالب و تکان‌دهنده با شخصیت‌های خطاکار و پایان‌بندی درخشان برایمان دارد. (بوکلیست)
• کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند جوری من را مسخ کرد که آن را در عرض دو روز خواندم تا ببینم سرنوشت ایوری وولر چه می‌شود. ساختار کتاب فوق‌العاده قوی بود. هر کس چیزی برای پنهان کردن داشت و واقعاً نمی‌دانستم باید به چه کسی اعتماد کنم. این رمان با هیجان بالایش و طرح و پیچش‌های قدرتمندش حیرت‌زده‌ام کرده است. (کلیر داگلاس، نویسنده‌ی پرفروش امریکایی)
• شاری لاپنا به سرعت به یک شخصیت بین‌المللی تبدیل شد. کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند بهترین کتاب او از میان هفت اثر دیگرش است. این کتاب کاملاً ناگهانی شروع می‌شود و با یک پیچش غیرقابل انتظار به آخر می‌رسد. داستان آن هم پر از گره، دروغ، دسیسه و شخصیت‌هایی با پرداخت قوی است که مرتکب کارهای کثیفی می‌شوند. (The Globe and Mail)
• من این کتاب را در عرض یک روز خوانده‌ام. با اختلاف بهترین کتاب شاری لاپنا است! (جان بوین، نویسنده‌ی پرفروش ایرلندی)

کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به مطالعه‌ی کتاب‌های پلیسی و جنایی از مطالعه‌ی این کتاب پرهیجان لذت بسیاری خواهند برد.

در بخشی از کتاب اینجا همه دروغ می‌گویند می‌خوانیم

ارین وولر وقتی به حرف‌های پسرش گوش می‌دهد، چشمان خود را می‌بندد. لحظه‌ای بعد، با سریع‌ترین سرعتی که می‌توانست دفتر را ترک کرد. به رئیسش گفت برای خانواده‌اش مشکل اضطراری پیش آمده و رئیسش به او اجازه‌ی خروج می‌دهد. به پسر دوازده ساله‌اش می‌گوید: «بیا وحشت نکنیم. او احتمالاً پیش جنا رفته است. من در راه بازگشت به خانه هستم. می‌توانی به خانه جنا بروی و ببینی که او آن‌جاست؟ به‌محض پیدا کردنش با من تماس بگیر. من پانزده دقیقه‌ای به خانه می‌رسم.»

به سمت پارکینگ می‌رود، سوار ماشینش می‌شود و گوشی را روی داشبورد می‌گذارد تا بتواند راحت به آن دسترسی پیدا کند. نگران است، اما هنوز نمی‌ترسد. دخترش را دوست دارد، اما رفتار ایوری همیشه چالش‌برانگیز است. همیشه مرزها را زیر پا می‌گذارند. چرا ایوری نمی‌تواند کاری که به او می‌گویند را انجام دهد؟ ارین بیشتر با ناامیدی فکر می‌کند تا ترس. وقتی پیدایش کنند، باید تصمیم بگیرند با او چه کار کنند. چگونه می‌توانند به جای مقابله کردن با ایوری، به او، از این موضوع درسی بدهند. معمولاً زمانی این رفتارها را می‌کند که می‌خواهند او را کنترل کنند. ارین به پسرش، مایکل و صدای پر از اضطرابش فکر می‌کند. او خیلی پسر خوبی است و در قبال رفتار ایوری احساس مسئولیت می‌کند.

ارین به او اطمینان خواهد داد که مقصر این جریان ایوری است، نه هیچ‌کس دیگری. او به هیچ‌وجه برای رفتار خواهرش مقصر نیست. مایکل بسیار حساس است و نگران این است که کسی، به خصوص والدینش، را ناراحت کند. کمی تندتر رانندگی می‌کند. همان‌طور که ارین در حال رانندگی است، باران شروع به باریدن می‌کند. مدام به تلفن همراهش نگاه می‌کند و منتظر است مایکل هر لحظه با او تماس بگیرد که ایوری را پیدا کرده است. به خانه دوست ایوری، جنا، رسید که آن‌طرف خیابان است، او باید خانه باشد.