معرفی و دانلود کتاب امضای مرموز

معرفی کتاب امضای مرموز

کتاب امضای مرموز، از سری داستان‌های کارآگاه مگره، نوشتۀ ژرژ سیمنون، نویسنده بلژیکی رمان‌های پلیسی است. سیمنون داستان‌های کارآگاهی به نام کارآگاه مگره و پرونده‌های جنایی‌اش را روایت می‌کند. در عمده پرونده‌های کارآگاه مگره قتل و یا حادثه مشکوکی روی داده که خواننده را با محتوای جنایی‌اش به خوبی درگیر می‌کند.

در داستان امضای مرموز (Signature Mystery)، مردی با نامه‌ای نزد پلیس می‌آید. او مدعی است که قصد داشته، مطلبی را یادداشت کند. در کافه کاغذی گرفته و متوجه اثرات نامه قبلی روی آن کاغذ می‌شود. بر روی کاغد نوشته شده در ساعت 5 زن غیب‌گو کشته خواهد شد. پلیس سعی می‌کند مانع از این امر شود اما در نهایت ساعت 5 جسد یک زن غیب‌گو در خانه‌اش پیدا می‌شود در حالی که مردی دیوانه نیز در آشپزخانه زندانی شده است...

ژرژ سیمنون (Georges Simenon) با ایجاد یک ماجرای رمزآلود در ابتدای داستان و با ادامه این روند تا پایان داستان، ذهن خواننده رو به طور کامل درگیر می‌کند و به تدریج تا سرانجام داستان، اتفاقات رمزگونه داستان را برای خواننده معنا می‌کند. او به همراه آگاتا کریستی، آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هلمز)، ریموند چندلر و... از مشهورترین نویسندگان داستان‌های پلیسی و جنایی است.

سیمنون بیش از 200 رمان و 150 رمان کوتاه و چندین و چند اثر دیگر از خود به جای گذاشته است. شهرت او به سبب 75 رمانی است که کمیسر مگره قهرمان آن‌هاست. استقبال کارگردانان مشهور سینما از آثار او موجب شد تا چندین فیلم سینمایی از آثار او ساخته شود.

سیمنون در خلق محیط مناسب و گروه‌های خاص بشری و قهرمانانی که از خصوصیت‌های روحی غیرعادی برخوردارند، استادی کامل دارد. شخصیت‌های داستان‌های سیمنون طوری ساخته شده‌اند که همه برحسب عواطف و صفات روحی خود رفتار می‌کنند، بی‌آنکه خود نویسنده در ورای چهره آنان پنهان باشد و راهنمایی‌شان کند. سیمنون داستان‌های جنایی را با حوادثی واقعی می‌آمیزد و در لفاف اسراری از زندگی آدمی که رنگی شاعرانه دارد، می‌پیچد. شخصیت تزلزل‌ ناپذیر کارآگاه مگره در کشف جرائم و جنایت‌ها بیشتر به الهامات و هوش و زیرکی خود او بستگی می‌یابد تا به روش‌های علمی.

در بخشی از کتاب امضای مرموز می‌خوانیم:

این پرونده از دید مردم عادى یکى از تحقیقات پر سر و صداى مگره شمرده نمى‌شد زیرا که روزنامه‌ها بعد از آن که سخت در پیرامون آن هیاهو به پا داشتند ناگهان از قلم فرسایى درباره‌ى زن غیبگوى خیابان «کولن کور» صرف نظر کردند. اما برعکس در اداره‌ى پلیس تمام جزئیات امر و حتی بعضى کلمات اصیل یا مجعول در حافظه‌ى اشخاص باقى مانده، جزو سنت آن مؤسسه گشته بود.

از آن جمله بود طوفانى که در ساعت پنج آن روز بعد از یک ماه خشکى و گرما در پاریس برخاست.
هنوز هم استوار لوکاس در آن باره چنین مى‌گوید:

طوفانى برخاست که نظیر آن را دیگر ندیدم! من و ژانویه توى سالن که پرده‌هاى سبز داشت یک طرف ایستاده بودیم و طرف دیگر آن دو زن و پیرمرد بودند...

... قریب بیست دقیقه بود که مگره دنبال صاحب رستوران روبه‌رویى رفته بود و مادام «لوکلوآگن» بى‌حوصلگى نشان مى‌داد، برمى‌خاست، مى‌رفت و جلو پنجره مى‌ایستاد و دستى به پرده مى‌گرفت... به‌ یقین وقتى کارآگاهان مأمور مراقبت از خانه را مى‌پایید نیز همین حرکات را مى‌کرد.

توفان مانند جاروب عظیمى خاک بلوار بایتینول را بلند کرده بود به طورى که گردوغبار به پنجره‌هاى طبقه‌ى چهارم عمارت مى‌رسید و پرده‌هاى جلو کافه‌ها به شدت تکان مى‌خورد. که ناگهان باران سیل‌آسایى آغاز شد و پیاده روها مبدل به مرداب سیالى گشت. عابرین به هر سو در پى پناهگاهى مى‌دویدند و آب از دو سوى تاکسى‌ها که مانند قایق‌هایى خودرو در رود حرکت مى‌کردند برمى‌جست.

فهرست مطالب کتاب

1. دروغ پیکپوس
2. مرد غرق در عرق
3. دختر جوان کلاه قرمز
4. دو ماهى مسیوبلز
5. آقایى اعتراض مى‌کند
6. کشف پیکپوس
7. سکوت کارآگاه
8. انتقام مادام لوکلوآگن
9. شب‌هاى سوپ ته گرفته
10. مرد نادرست وسواسى