معرفی و دانلود کتاب کوهستان زخمی

معرفی کتاب کوهستان زخمی

هر روز یک نام به لیست «دختران گمشده» اضافه می‌شود. بعضی از آن‌ها در خانه‌ی خودشان گم شده‌اند و هیچ رد و نشانی نیز از آن‌ها و یا کسانی که آن‌ها را دزدیده‌اند نیز وجود ندارد. کتاب کوهستان زخمی داستانی معمایی، جنایی و اجتماعی است. آنجلا کروک علاوه‌بر اینکه مخاطبان خود را با پیچیدگی و پیچ و خم‌های پرونده‌های جنایی آشنا می‌کند، فقدان و رنجی را که والدین قربانیان تحمل می‌کنند را نیز شرح می‌دهد و برای ما چاره‌ای نمی‌گذارد جز اینکه با ایشان همذات‌پنداری کنیم.

درباره‌ی کتاب کوهستان زخمی

چهار سال زمان زیادی است؛ اما نه آن‌قدر زیاد که اولیویا بتواند دختر گمشده‌اش را از یاد ببرد. خاطرات رهایش نمی‌کنند. نباید آخرین دفعه‌ای را که دخترش در خانه حضور داشت از یاد ببرد. هیچ‌چیز برای اولیویا و براندون کم‌ رنگ یا کم اهمیت نشده، اما دست کم توانسته‌اند به محل کار خود بازگردند و زندگی افتضاحشان را که چند سال از هم‌ پاشیده، از سر بگیرند. روزهای اندوهبار و تکراری از پس هم می‌گذرند و در و دیوار خانه بوی مرگ و فقدان می‌دهد؛ اما با ورود دختری ناشناس و آسیب‌دیده، حالا همه‌چیز به چهار سال پیش بازگشته. انگار دوباره کارلی را گم کرده‌اند و زخمی که به‌تازگی بسته شده بود، سر باز کرده. کتاب کوهستان زخمی (Hurt Mountain) تنها روایت‌گر رنج اولیویا و براندون نیست، بلکه در پی حل پرونده‌ای جنایی و هولناک است و باید برای معمای گم شدن کودکان راه‌حلی بیابد. آنجلا کروک (Angela Crook) در این داستان ما را به اعماق سیاهی می‌برد تا دردناک‌ترین فاجعه‌ی دنیا را احساس کنیم: گم کردن فرزند.

دختر ناشناس روی تخت بیمارستان خوابیده است. اولیویا پزشک اوست و باید از او نگه‌داری کند. دختر غریبه او را به یاد کارلی، دختر گمشده‌ی خودش، می‌اندازد. کسی نام و نشان این غریبه‌ی بیهوش را نمی‌داند. چند شب پیش او را پیدا کرده بودند. مثل موجودی غیر زمینی در یک شب تاریک، در حالی که تمام تن و موهایش غرق در خون بود، پشت فرمان ماشین از حال رفته بود. صندلی عقب ماشین نیز با خون مردی سیاه‌پوست که آثار آزار و شکنجه بر بدنش دیده می‌شد، سرخ شده بود. مرد ناشناس نتوانست دوام بیاورد و حالا دختر جوان برای پلیس و خبرنگاران به موجودی اسرارآمیز تبدیل شده که باید هویت و سرگذشتش مشخص شود؛ اما این شروع ماجراست و قرار نیست جست‌وجو درباره‌ی گمشدگان به همین یک دختر منتهی شود. لیست بلند بالای نام دختران گمشده روی میز پلیس است.

کتاب کوهستان زخمی ما را در میان انبوهی از پرونده‌های معمایی و جنایی رها می‌کند و اجازه می‌دهد تا خود سرنخ‌ها را دنبال کنیم و ربایندگان و جنایت‌کاران این داستان را بشناسیم. کارلی، آلیسون، آلیا و... تنها تعداد اندکی از دخترانی هستند که در چند سال اخیر به شکل مرموزی گم شده‌اند و پلیس نتوانسته رد و نشانی از آن‌ها بیابد. الگوی گم شدن آن‌ها هم تقریباً همانند است. هنگامی که در خانه‌ یا در کنار پدر و مادر خود هستند، ناگهان ناپدید می‌شوند.

کتاب کوهستان زخمی همچون دوربین فیلمبرداری بر صحنه‌های مختلف خیره می‌شود تا خوانندگان خود را با ابعاد گوناگونی از یک جنایت مواجه کند. والدینی که فرزند خود را از دست می‌دهند، دیگر نمی‌توانند به حالت عادی بازگردند و ارتباط زناشوییشان نیز پس از چنین فاجعه‌ای رو به‌ نابودی و ویرانی می‌رود. از سوی دیگر گم شدن کودکان نیز به فاجعه‌ای بزرگ در سطح امنیتی تبدیل شده است و باید هر چه زودتر تمام شود. دستیابی به پاسخ این پرسش‌ها نخستین گام برای یافتن دختران گمشده است: چه کسانی این جنایت را رقم می‌زنند؟ چطور می‌توانند قربانیان را از درون خانه یا جایی کنار مادر و پدرشان بربایند؟ چه عاقبتی برای گمشدگان رخ داده است؟ آنجلا کروک در هر فصل از داستان کوهستان زخمی، بخشی از ابهامات ما را آشکار می‌کند و داستانی چند بُعدی اعم از جنایی و معنایی و اجتماعی را رقم می‌زند.

کتاب کوهستان زخمی با ترجمه‌ی شیرین گوزل‌زاده در انتشارات افرا منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب کوهستان زخمی

• داستان کوهستان زخمی شما را با خود درگیر می‌کند. خواه یا ناخواه به شخصیت‌های آن اهمیت می‌دهید. آنجلا کروک توانسته جایگاه خود را در ژانر ادبی معمایی و هیجانی تثبیت کند و خواننده را به جهان‌های ناآشنا و وهمناک ببرد. (Cheryl A. Head)
• رمان کوهستان زخمی شما را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و احساسات درونیتان را بیدار می کند. معمایی که در دل داستان کوهستان زخمی نهان است به زیبایی ترسیم شده و مخاطب خود را به چالش می‌کشد. (آمینا اختر)
• این داستان نخستین رمان آنجلا کروک در ژانر معمایی است. او توانسته در همین ابتدای مسیر به موفقیت برسد. کروک عشق و فقدان را با چاشنی ترس و تهدید درآمیخته و اثری هیجان‌انگیز و منحصربه‌فرد را رقم زده است. (کاتریونا مک فرسون)

کتاب کوهستان زخمی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب نمی‌تواند شما را خوشحال کند یا دست‌کم حال خوبی را به شما هدیه دهد. داستان کوهستان زخمی پدید آمده تا دردهای ناشناخته‌ای را که شاید تاکنون از آن‌ها بی‌خبر بوده‌ایم بشناسیم و نسبت به وضعیتی که از آن بی‌اطلاع هستیم آگاه شویم؛ کودکان گمشده. این داستان برای علاقه‌مندان به ماجراهای معمایی و جنایی مناسب و خواندنی است.

در بخشی از کتاب کوهستان زخمی می‌خوانیم

صدای برخورد و به دنبال آن صدای شکستن شیشه اتاق را پر کرد. اولیویا جیغ کشید و از روی تخت شیرجه زد و دلیلا را در آغوشش گرفت. اولیویا با گذاشتن انگشت روی لب‌هایش به دلیلا هشدار داد که ساکت بماند و دست لرزان او را گرفت و ایستاد. بی‌صدا و با عجله به سمت کمد رفت و آن را باز کرد. آن جا مخفیگاه ناچیزی بود، اما اولیویا امیدوار بود تا زمانی که کمک می‌رسد، دلیلا را به اندازه‌ی کافی امن نگه دارد.

اولیویا خم شد و در گوش دلیلا زمزمه کند: «تا وقتی که صدای من رو بشنوی یا پلیس رو ببینی، ساکت باش. اگه فهمیدی، سرت رو تکون بده.»

دلیلا یک بار سرش را بالا و پایین کرد، اما وقتی اولیویا برگشت تا در را ببندد، دلیلا به دست او چسبید و اجازه نداد که برود.

اولیویا گفت: «هیس، فرشته نترس. همه‌چی درست می‌شه.» امیدوار بود که این حقیقت داشته باشد.

وقتی برگشت تا در را ببندد، چوب بیسبالی را دید که براندون زمانی که مطمئن شده بود کارلی اولین بازیکن حرفه‌ای بیسبال در خانواده خواهد شد، برای کارلی خریده بود؛ فقط به این دلیل که او یک بازی را همراه براندون تماشا کرده بود و نام یکی از بازیکنان را به خاطر سپرده بود. کارلی دقیقاً یک بار با آن بازی کرده و احتمالاً از آن زمان تا به امروز در همان‌جا مانده بود. اولیویا آن را برداشت و دلیلا را محکم به داخل کمد هل داد و در را بست.

سریع دعایی زمزمه کرد، از اتاق بیرون رفت و چوب را نزدیک سینه‌اش نگه داشت. سروصدا از آشپزخانه آمده بود، اما او هیچ راهی نداشت که بفهمد آن مهاجم در کجای خانه است. هنگامی که از محدوده‌ی راهروی باریک خارج می‌شد، در معرض حمله قرار می‌گرفت و آسیب‌پذیر می‌شد. او به موبایلی که روی تختخوابش گذاشته بود، فکر کرد. تقریباً می‌توانست صدای مادرش را در گوشش بشنود که به خاطر نزدیک نگه نداشتن موبایلش به او غر می‌زد.