معرفی و دانلود کتاب کیمبرلی چانگ
برای دانلود قانونی کتاب کیمبرلی چانگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کیمبرلی چانگ
کتاب کیمبرلی چانگ نخستین رمان نویسندهی چینی - آمریکایی، جین کواک، است که عنوان پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز را از آن خود کرد. این کتاب از مصائب مهاجرت و زندگی در یک کشور غریبه میگوید و سرگذشت دختری به نام کیمبرلی چانگ را به تصویر میکشد که به همراه مادرش زندگی در هنگ کنگ را رها کرده و به نیویورک مهاجرت کرده است.
دربارهی کتاب کیمبرلی چانگ
کتاب کیمبرلی چانگ (Girl in Translation) اولین اثر جین کواک (Jean Kwok) است که با استقبال خوبی از سوی خوانندگان و منتقدین مواجه شد. این کتاب داستان زندگی یک دختر یازده سالهی چینی و مادرش را میگوید که به تازگی از هنگ کنگ به آمریکا مهاجرت کردهاند و واقعیت دشوار زندگی به عنوان یک مهاجر، بر خلاف تصوراتشان پیش میرود و رنج، فقر و تنهایی زیادی به آنها تحمیل میکند.
کیمبرلی چانگ دختر یازده سالهای بود که به همراه مادرش در هنگ کنگ زندگی میکرد. مادر او معلم موسیقی بود و خودش نیز در مدرسه شاگردی ممتاز محسوب میشد. پدر کیمبرلی وقتی او تنها سه سال داشت از دنیا رفت و مادرش به تنهایی از او مراقبت میکرد. پس از سالها زندگی در هنگ کنگ، مادرش تصمیم گرفت به آمریکا مهاجرت کند و در کنار خواهر بزرگش، پائولا که همسری چینی آمریکایی داشت، زندگی جدیدی بسازد. او و کیمبرلی زندگیشان را رها کردند و به نیویورک رفتند. در آمریکا، در یک آپارتمان کهنه و نه چندان دلپذیر واقع در بروکلین ساکن شدند. هیچکدام تسلط چندانی بر زبان انگلیسی نداشتند، به عنوان یک مهاجر چینی چندان مورد پذیرش قرار نمیگرفتند و هزینههای زندگی بسیار کمرشکن بود. همین مسائل ذره ذره برای آنها روشن کرد که هیچ چیز قرار نیست مطابق تصوراتشان پیش برود.
نگاهی دقیقتر به زندگی کیمبرلی و مادرش بیندازیم. کیمبرلی به مدرسه میرود، اما به خاطر مهاجر بودن، فقر و تسلط ناکافی بر زبان انگلیسی، به نوعی در مدرسه طرد میشود. تسلط پایین بر زبان انگلیسی، به این میانجامد که دریافتی ناکامل از همهچیز داشته باشد و همیشه خودش را اسیر در هالهای از ابهام حس کند. از طرفی، بار فقر بر شانههایش سنگینی میکند. درآمد مادرش کافی نیست و کیمبرلی به ناچار زندگی دوگانهای را در پیش میگیرد. روزها به مدرسه میرود و شبها با مادرش به ازای دستمزدی ناچیز در یک خیاطی کار میکند. او بر خلاف دخترهای سفیدپوست آمریکایی که به خانهی دوستانشان میروند، تعطیلات تابستانی را در سفر و اردوهای تفریحی میگذرانند یا علایقشان را با شرکت در دورههای آموزشی مختلف پی میگیرند، مجبور است زندگیاش را در پسزمینهی صدای بیامان چرخ خیاطیها بگذارند. او که روزی یک شاگرد ممتاز و از نظر دیگران، دختری دوست داشتنی بود، حالا حسرت چیزهای زیادی را در دل پنهان کرده است. به خاطر فقر، سادهترین چیزها، مثل نداشتن یک دست لباس مناسب در او اضطراب اجتماعی میآفریند و همین مسئله، انزوای او را دو چندان میکند. در دل همین انزوا کیمبرلی به کتابها پناه میآورد و زندگی دوگانه و مخفیاش را با مطالعه و تلاش دوچندان برای یادگیری زبان انگلیسی ادامه میدهد. در همین اثنا عاشق پسری میشود، یک دوست پیدا میکند و رویاهایش را با جدیت بیشتری پی میگیرد.
کتاب کیمبرلی چانگ ساختاری کلاسیک دارد و در چهارده فصل نوشته شده است. این کتاب با نثری گیرا از مصائب دختری میگوید که میان دو فرهنگ، یکی فرهنگ مادریاش که پیشینهی تاریخی و هویت او را شکل میدهد و دیگری فرهنگ کشور مقصد که فرسنگها با زندگی خانوادگیاش فاصله دارد، و همچنین اختلاف طبقاتی چشمگیر میان خود و همکلاسیهای سفیدپوستش دست و پا میزند. جین کواک که خود در کودکی به همراه خانوادهاش از هنگ کنگ به بروکلین آمده و به عنوان یک زن مهاجر چینی زندگی کرده بود، از تجربیات خودش برای نوشتن این کتاب الهام میگیرد. او سختیها و رنجهای زندگی یک مهاجر، به ویژه یک مهاجر آسیایی در آمریکا را به تصویر میکشد. تلاش برای پیشرفت و بهبود شرایط اقتصادی در جامعهای که پیشفرضهای نژادپرستانه موانع زیادی بر سر راه مهاجران میگذارد، ایجاد تعادل میان فرهنگ مادری و فرهنگ کشور مقصد و در عین حال حمایت و پشتیبانی از خانواده در کنار عواطف و علایق شخصی، موقعیتی منحصر به فرد برای آنها به وجود میآورد که کمتر کسی از آن صحبت کرده است.
کتاب کیمبرلی چانگ نخستین بار در سال 2010 به انتشار رسید. بهاره سیدغفوری آن را به فارسی برگردانده و انتشارات دانش آفرین روانهی بازار نشر ایران کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب کیمبرلی چانگ
- پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
- برندهی جایزهی American Library Association Alex در سال 2011
- نامزد جایزهی گودریدز در زمینهی بهترین رمان در سال 2010
- نامزد جایزهی لینکلن در سال 2016
- نامزد جایزهی بهترین رمان جان گاردنر در سال 2011
- کتاب سال 2011 به انتخاب انجمن Suburban Mosaic
نکوداشتهای کتاب کیمبرلی چانگ
- کتاب کیمبرلی چانگ رمانی به شدت صادقانه و قوی با صراحتی بیپرده است. داستانی در عین حال سرگرمکننده که بدون شک شخصیتهای آن تحسین و علاقهی شما را برمیانگیزند. (Easy Living)
- کتاب دلپذیر و قدرتمندی است. مقاومت لرزان کیمبرلی، پیوند میان مادر و دختر و بکارگیری هوشمندانه از فرهنگ و سنتهای چینی، سطح کتاب را از داستانی صرفاً عبرتآموز بالاتر میبرد. (گاردین)
- کتاب کیمبرلی چانگ روایتی پرکشش و جذاب ارائه میدهد. (ایندیپندنت)
- داستانی کلاسیک و پویا از مهاجرت. (مجله رد)
کتاب کیمبرلی چانگ برای چه کسانی مناسب است؟
کسانی که در مورد مهاجرت کنجکاوند و همینطور به رمانهایی که به مسائل زنان میپردازند، علاقه دارند، این کتاب را از دست ندهند.
در بخشی از کتاب کیمبرلی چانگ میخوانیم
متوجه شدم مدرسه ما نزدیک یک محله اعیان نشین سفیدپوست است. والدین دانشآموزانی که در آن محله اعیان نشین زندگی میکردند و میخواستند فرزندانشان در مدارس دولتی تحصیل کنند، چارهای نداشتند جز اینکه آنها را به مدرسه ما بفرستند. بقیه دانشآموزان در محلهای دقیقا اطراف مدرسه زندگی میکردند، که محلهای سیاهپوستنشین و تقریبا متشکل از سیاهپوستان طبقه متوسط تا پایین بود. بعدها این موضوع را با این اصطلاحات فهمیدم، اما چیزی که به سرعت برایم روشن شد این بود که حق با خاله پائولا بود: محله مدرسهام به بدیِ محله پروژهها نبود. متوجه شده بودم محله پروژهها اسم محلهای بود که در آن زندگی میکردم.
من از هر نظر، خودم را سیاهپوست میدانستم. دانشآموزان سفیدپوست ساندویچهایی میآوردند که داخل پاکتهای کاغذیِ قهوهای رنگ پیچیده شده بودند. آن دو پسر سفیدپوست کنار هم پشت یک میزِ جداگانه مینشستند و سرشان در لاک خودشان بود. من همراه دانشآموزان سیاهپوست، غذای مجانی و گرم میخوردم، و آنِت تنها دانشآموز سفیدپوست سر میز ما بود. من در محلهای سیاهپوستنشین زندگی میکردم. با این حال، دانشآموزان سیاهپوست با یکدیگر دوست بودند و من با هیچ دانشآموز سیاهپوستی دوست نبودم. آنها زبان انگلیسی را سریع و روان صحبت میکردند، در حیاط مدرسه آهنگهای مشابهی میخواندند، و بازیهای پرش از روی طنابِ یکسانی بلد بودند. یکی از آهنگهای متداولی که میخواندند این بود: تو شبیه میمونی، بوی میمونم میدی. ازت متنفریم، آقای بوگارت. واقعا ازت متنفریم.
طبیعتا، دیگر دانشآموزان فکر میکردند من عجیب و غریب هستم. با وجود لباسهای دست دوز و بدقواره و موهای پسرانهام اصلا شبیه بقیه نبودم. به محض این که موهایم به پشت گردنم میرسید، مادرم آنها را کوتاه میکرد. میگفت بهتر است موهایم کوتاه باشد. چون در آپارتمان بسیار سردمان، خشک شدنش مدت زمان کمتری طول میکشید. با اینکه اکثر دانشآموزان سیاهپوستِ کلاسم هم فقیر بودند، اما لباسهایشان را از فروشگاه خریده بودند. در مسیر رفتن به مدرسه، با دقت به مجتمع مسکونی بلندمرتبهای نگاه کردم که نزدیک مدرسه بود و بیشترشان آنجا زندگی میکردند. مقداری شیشه شکسته روی زمین ریخته بود و روی بعضی از دیوارها پوشیده از دیوارنوشته بود (یاد گرفته بودم به آن نوشتههای انگلیسی چه میگویند. (اما یک ردیف علف هرز دور آن ساختمانها را احاطه کرده بود و اکثر پنجرهها حفاظ نداشتند. آنها قطعا موتورخانه داشتند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کیمبرلی چانگ |
نویسنده | جین کواک |
مترجم | بهاره سیدغفوری |
ناشر چاپی | انتشارات دانش آفرین |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 332 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5667-08-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |