معرفی و دانلود کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

عکس جلد کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم
قیمت:
۲۸,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم نوشته‌ی پائولو کوئیلو داستانی عاشقانه با سویه‌های مذهبی و فلسفی است و درباره‌ی پیلار، زنِ جوانِ مستقل، فعال و در عین حال بی‌قراری است که زندگی‌اش پس از برخورد با عشق دوران کودکی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند.

درباره‌ی کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم:

کتاب پیش رو آخرین اثر از سه‌گانه‌ی پائولو کوئلیو پس از کتاب‌های "ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد" و "شیطان و دوشیزه پریم" است. رمان‌هایی که تمام اتفاقاتِ داستان در آن‌ها در عرض هفت روز رخ می‌دهد؛ اتفاق‌هایی با محوریت مرگ، قدرت و درنهایت عشق.

این اثر درباره‌ی اهمیت تسلیم و رضا در برابر عشق است. پیلار و دوست همراهش شخصیت‌هایی تخیلی، اما تمثیلی هستند که بسیاری از تشابه‌های عینی در رفتار انسان‌ها را تداعی می‌کنند.

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم (By the River Piedra I Sat Down and Wept)، جدال میان عشق زمینی و عشق الهی است. عاملی که باعث دودلی و تردید شخصیت‌های اصلی داستان می‌شود؛ تردید‌هایی که در تمام رویداد‌های سه‌گانه‌ی پائولو کوئلیو، این نویسنده‌ی چیره‌دست برزیلی به‌خوبی مشهودند. تردید میان زندگی و مرگ، خیروشر و عشق الهی و عشق زمینی که هر بار این تردید‌ها به شیوه‌ای قانع‌کننده و با استدلال منطقی کوئلیو به پایان می‌رسند.

تردید و قرار گرفتن بر سر دوراهی در آثار سه‌گانه‌ی او، به‌خوبی از افکار و عقاید نویسنده نشأت می‌گیرد. چراکه خود کوئلیو هم در طول زندگی‌اش بارهاوبارها بر سر دوراهی قرار گرفته، دچار تردید شده، مسیرش را تغییر داده و راه‌ها و وادی‌های مختلفی را پیموده است و حتی جنبه‌های مختلف زندگی را تجربه کرده، به‌طوری که هر یک از آثارش گوشه‌ای از تجارب شخصی خود اوست. به‌همین‌خاطر است که آثار کوئلیو بسیار دل‌نشینند. نویسنده‌ای که آثارش جزء پرفروش‌ترین رمان‌های دنیا هستند و بارها تجدید چاپ شده و به اکثر زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم حکایتی است که عشق ورزیدن و مواجهه با ترس‌هایمان را یادآوری می‌کند، پس دیر یا زود برای دست‌یابی به بخش دیگر وجود خود، ناگزیریم بر ترس‌هایمان غلبه کنیم و در وادی عشق گام نهیم.

نکوداشت‌های کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم:

- خیره‌کننده. (Harper Collins)
- حکایتی درباره‌ی گشودن قلب خود به روی معجزات. (Powells)
- داستانی گزنده و شاعرانه که بازتاب‌دهنده‌ی ژرفای عشق و زندگی است. (Goodreads)

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به رمان‌های عاشقانه و آثار پائولو کوئیلو علاقه‌مند هستید، این کتاب را از دست ندهید.

با پائولو کوئیلو بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده مشهور و پرطرفدار در سال 1947 و در ریودوژانیروی برزیل متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی سختی را پشت سر گذاشت و چند بار نیز در بیمارستان‌های روانی بستری شد. پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) به‌اجبار والدینش در مدرسه حقوق به تحصیل پرداخت. اما یک سال بعد مدرسه را رها کرد و شیوهٔ زندگی هیپی‌وار را در پیش گرفت.

وی مدتی پس از برگشتن از سفرهای خود ترانه می‌سرود و بعد از آن به نویسندگی روی آورد. مشهورترین اثر کوئیلو نیز کتاب «کیمیاگر» است. این اثر افتخارات فراوانی را برای او به ارمغان آورد و جایگاه وی را به‌عنوان نویسنده‌ای برجسته و جهانی تثبیت نمود. پائولو کوئیلو همچنین عضو آکادمی ادبیات برزیل است.

از جمله آثار او که به فارسی ترجمه شده‌اند: می‌توان به «شیطان و دوشیزه پریم»، «عشق ورای ایمان»، «هیپی»، «ساحرهٔ پورتوبلو» و «10 قانون موفقیت» اشاره کرد.

جوایز و افتخارات پائولو کوئیلو:

- برنده جایزه هانس کریستین اندرسن
- دریافت نشان ملی برزیل
- انتخاب به‌عنوان پیام‌آور صلح سازمان ملل متحد در سال 2007

در بخشی از کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم می‌خوانیم:

برای صرف قهوه توقف کردیم و برای اینکه سر حرف را باز کنم گفتم: «زندگی چیزهایی زیادی بهت یاد داده.»

پاسخ داد: «زندگی به من یادگرفتن و چطور تغییر‌کردن رو یاد داده، هرچند شاید غیرممکن به‌نظر برسه.»

با این حرف انگار می‌خواست صحبت را تمام کند. تقریباً در تمام مدت سفرمان تا آن کافه‌ی بین‌راهی، هیچ کلمه‌ای بینمان ردوبدل نشده بود.

در طول مسیر، اول خواستم با یادآوری خاطرات دوران کودکی او را به حرف‌زدن وادار کنم، ولی هر بار با کمال ادب از کنار موضوعات به‌راحتی می‌گذشت، ولی کم‌کم به جایی رسید که حس کردم انگار دیگر به حرف‌هایم توجهی ندارد.

به‌نظرم رسید شاید موضوع مهم‌تری فکرش را مشغول کرده، شاید هم فاصله‌ی زمانی و مکانی دنیایمان ما را از هم جدا کرده بود. او در حال‌وهوای دیگری به سر می‌برد.

دیگر سوریا برای او خاطره‌ای دور بود که در غبار زمان مدفون شده بود. دوستان دوران کودکی‌اش هنوز در ذهنش همان کودکان سالیان قبل، افراد سالمند کماکان زنده بودند و همان کارهای پیشین را انجام می‌دادند.

کم‌کم از اینکه دعوتش را برای مسافرت با اتومبیل پذیرفته بودم احساس پشیمانی می‌کردم. وقتی در کافه‌ی سر راهمان و در حین صرف قهوه بازهم دیدم از حرف‌زدن طفره می‌رود، تصمیم گرفتم که دیگر اصراری برای ادامه‌ی گفت‌وگو نداشته باشم.

دو ساعت زمان باقی‌مانده تا رسیدن به بیلبائو برایم زجرآور بود. اتومبیل کرایه‌ای حتی رادیو هم نداشت. او به جاده خیره شده بود و من از پشت پنجره مناظر اطراف را تماشا می‌کردم. هیچ‌کداممان حس بدی را که از فضای سنگین داخل اتومبیل بر ما حاکم شده بود، کتمان نمی‌کردیم و تنها تحمل بود و تحمل برای پایان‌دادن به این سکوت عذاب‌آور.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ مترجم
یادداشت مؤلف
کنار رود پیدرا نشستم و گریستم...
نشستم و گریستم...
شنبه، چهارم دسامبر 1993
یکشنبه 5 دسامبر 1993
دوشنبه، ششم دسامبر 1993
سه‌شنبه، 7 دسامبر 1993
چهارشنبه، هشتم دسامبر 1993
پنج‌شنبه، نهم دسامبر 1993
جمعه، دهم دسامبر 1993
کنار رود پیدرا نشستم و گریه کردم
سرانجام

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم
نویسنده
مترجمبهناز سلطانیه
ناشر چاپیانتشارات مجید
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات168
زبانفارسی
شابک978-964-453-159-0
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان فلسفی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

آزاده رهاورد
۱۴۰۱/۰۸/۱۵
نوشته هایه این کتاب به غیر از مناسک روحانی که درهر دینی متفاوت اجرا میشه، سیرخط مستقیم به سمت بیداری و درک و رسیدن به عشق الهی که اصلیترین رسالت انسانهاست رو بیان کرده، این عشق بسته به آمادگی روح انسانهامتفاوت هست ودرمواردی مثل عشق به طبیعت وگیاهان، عشق به حیوانات، عشق به خانواده یایکی عشق بین و که ازافرادخانواده، دوهمجنس، اصلیترین ومهمترینشون عشق بین دوجنس مخلف هست این اتفاق درعالیترین روحها میافته ومعمولا یکی از اون دو نسبت به دیگری روح کوچکتری داره ودرارتباطی که دارن روحشون متعالی میشه ودرپس این عشق متعالی شکاف عظیم وقدرتمندی درخیلی ازروحهایه دیگه درجهان بوجود میاره ونتیجه ش باعث چرخه ایی عظیم درکائنات که هدفی متعالی رو به دنبال داره، لیکن این عشق متعالی وجادویی وبی غیدوشرط یکی ازنشونه هاش سرانجامی نافرجامه، دلیلشم اینه که فقط یکی ازون دونفرعشق بی قیدوشرط وواقعی داشتن ودیگری حسی قوی ازدوست داشتن ووابستگی داشته، وپاداش رنجی که صاحب عش واقعی کشیده رسیدن به عشق الهی هست ودیگری به دردعشقی ازدست داده تاآخرعمر درحزن واندوهی به دنبال خلآیی وگمگشته‌اش که فقط روحش آگاهه دلیل اینو به سرمیبره ذهن ناقص هیچوقت اینودرک نمیکنه این ناآرامی رو، بی شک بزرگترین هدیه پروردگار به انسانها دادن قلبی سرشارازعشق بی قید وشرط هست که به هرکسی هم داده نشده، این کتاب جذاب تابه انتها داستان رسالت اصلی انسانهارو باقلمی شیوا وقوی به رشته تحریر درآورده که امروز ازخوندش لذت بردم، انتظارداشتم باحذف یکی ازین دوشخصیت درداستان، ترک یاازدنیارفتن یکی از، آن‌ها قصه یاغصه عشق تکمیل بشه. عشق بی قیدوشرط رابرای همه آرزومندم، باتشکرفراوان ازحمات وهدایایه ارزشمند کتابراه 💜🥀
مهشید کارور
۱۴۰۲/۰۹/۱۴
این کتاب با بیان عارفانه‌ای از زیبایی‌های زندگی در مسیر رسیدن به کمال، به گونه‌ای خاص به توضیح واقعی وجود انرژی‌هایی در طبیعت و زندگی می‌پردازه که اغلب اندیشهء ما به علت روزمرگی از این انرژی‌های اعجاب انگیز و معجزه آسا غافل هست، و چقدر زندگی پویا تر و پرثمر تر میشه اگر که هر انسانی به وجود و حضور این انرژی‌ها در زندگی ایمان عمیق داشته باشه…کتابش رو واقعا دوست داشتم و از مطالعه ش خوشحالم
آیدامهربان
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
من کتاب را انتخاب نکردم ان من رو انتخاب کرد تا با خود به دنیای درونش بکشاند و زیستن در لای خطهای کتاب بهترین جا برای نفس کشیدن روحم بود. ورونیکا هم همین طور پر حکمت و حکایت به دستم رسید، دقیقا در زمان مناسب. شکر برای این همه قشنگی
بیتا جوان
۱۴۰۱/۰۱/۰۳
من این کتاب رو قبلا هم خونده بودم ولی بعد سال‌ها دوباره از خوندنش لذت بردم. در کل در زمینه زندگی معنوی و مفهوم عمیق عشق و بهایی که باید برای پیمودن راه زندگی و هدف خود پیمود صحبت می‌کنه. جایی که بین عشق و رسالت خود یکی رو باید انتخاب کنیم.
Neda S
۱۴۰۰/۱۲/۱۳
بسیار کتاب خوبی بود. اندیشه‌های عرفانی و جملات بسیار زیبایی داشت. باید با تعمق روی جملات خوانده بشه. حتی ب نظرم بشه چند بار کتاب رو خواند و در مورد جملاتش تفکر کرد
narges moradi
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
تمام کتابهای پائولورا خوندم باهرکدوم به یک جهان بینی و خودباوری جدید رسیدم، ولی این کتاب بیشتر حول مذهب و آیین مسیحیت میپرداخت که امیزه هایش برای من ملموس نبود
Ziba Srm
۱۴۰۱/۰۱/۱۵
از لحاظ معنویی خوب بود ولی خیلی زیاد قلم فرسایی کردهدبود به حاشیه رفته بود من بیشترشو رد میکردم ولی دوست داشتم بدونم اخرش چی میشه بنظر من چندان جذاب نبود
فرشته پرواز
۱۴۰۱/۰۱/۱۳
داستان جذاب در کنار جملات مفهومی در مورد زندگی و معنای اون از این کتاب یک اثر ارزشمند ساخته خوندنش رو توصیه میکنم دوستان
نیکا حسن زاده
۱۴۰۳/۰۳/۱۴
خیلی کشدار و خسته کننده بود، بعضی جاها میشد که یهو ۳-۴ صفحه میزدم جلو! موضوع هم مذهبی بود که من نپسندیدم
Melika , S
۱۴۰۲/۰۵/۱۰
خیلی قشنگ بود و نشون می‌ده که اگر در بیرون اون اتفاقی که می‌خواهیم نمی‌ٱفته، می‌تونیم با رویامون اون پرورش بدیم.
مهدی احمدی
۱۴۰۲/۰۱/۰۲
کتابی با مضامین عرفانی _ دینی (کاتولیک) همراه شده با سیر گذر داستان تحت عنوان رمان
فریده منوچهری
۱۴۰۱/۰۲/۰۹
یە رمان عارفانە عاشقانە من خوشم اومد ارزش خوندن داشت
Samaneh Zare
۱۴۰۱/۰۱/۱۰
کتاب خوبی بود و ارزش وقت صرف کردن و خوندن و داشت
مطهره سروری
۱۴۰۳/۰۵/۲۱
واقعا نمیشه توصیفش کرد. بینظیر
کامران بخت آور
۱۴۰۰/۱۲/۲۳
قصه قشنگی بود، عرفانی اخلاقی و مذهبی
مشاهده همه نظرات 15

راهنمای مطالعه کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

برای دریافت کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.