معرفی و دانلود کتاب جوانی بدون جوانی

معرفی کتاب جوانی بدون جوانی

کتاب جوانی بدون جوانی نوشته‌ی میرچا الیاده، اسطوره‌شناس و محقق دینی است که سال‌ها زمان خود را برای پاسخ به این سوال مهم و اساسی صرف کرده: «آیا باید برای رسیدن به هدف متعالی از زندگی شخصی خود دست بکشیم؟» جواب این سوال را می‌توان در صحنه‌صحنه‌ی رمانِ پیشِ رو مشاهده کرد. روایتی بر اساس تناسخ که در آن شخصیت اصلی داستان از دوران پیری دوباره به دوران جوانی باز می‌گردد.

درباره کتاب جوانی بدون جوانی

زمانی که نیروهای نازی در جنگ جهانی دوم از تغییرات یک استاد زبان‌شناس سالخورده و پیر با خبر می‌شوند برای رسیدن به این اکسیر جوان‌کننده دست به تلاش‌های متعدد و همه‌جانبه‌ای می‌زنند تا بتوانند راز این معجزه را بفهمند. داستان کتاب جوانی بدون جوانی (youth without youth) اثر میرچا الیاده (Mircea Eliade) از این قرار است که در زمان جنگ جهانی دوم یک فرد پیر و فرتوت به اسم دومینیک ماتئی بر اثر برخورد صاعقه و با گذر زمان رو به جوانی می‌رود و فهم راز جوانی این فرد برای ارتش نازی تبدیل به یک معما می‌شود. ازآنجایی‌که این جوان‌شدن، فقط معطوف به جسم این زبان‌شناس سالخورده نیست و از لحاظ ذهنی هم قدرت و توانمندی‌های فوق‌العاده‌ای در او احیا می‌شود، تمام ارتش نازی در پی دست یافتن به اکسیر جوانی به تلاش و هیاهو می‌افتند. در ادامه‌ی کتاب می‌خوانید که ارتش،‌ پیرمرد را زیر نظر می‌گیرد تا دومینیک ماتئی از ویژگی‌ها و توانایی‌های خاصش، در راستای موفقیت ارتش بهره ببرد و حالا او باید در مقابل آن‌ها از خود حفاظت کند!

آشنایی این استاد زبان‌شناس با زنی به نام لورا مسئله‌ی عشق را نیز با داستان معمایی و فلسفی کتاب می‌آمیز و بر ویژگی شاعرانگی آن می‌افزاید. آنچه روند داستان را جذاب‌تر و کشش عناصر داستانی آن را بیشتر می‌کند، تاثیر ویژگی‌های جوانی بر ذهنی است که سالخوردگی را تجربه کرده است و گاه با تناقض‌هایی در خود مواجه می‌شود که هیچ علم و ویژگی منحصربه‌فردی نمی‌تواند برای حل این تناقضات به او کمک کند.

داستان کتاب جوانی بدون جوانی با رویکردی شاعرانه اما فلسفی، موضوع هویت فردی را به چالش می‌کشد. زمان، این مفهوم لاینحل، را به چالش می‌کشد و خواننده را با یک حقیقت و پرسش بنیادین درباره‌ی زیستن مواجه می‌کند. شکل روایت کتاب جوانی بدون جوانی روان و سلیس و محتوای آن حاصل سال‌ها مطالعه‌ی میرچا الیاده در زمینه‌های متعدد ادبی و فلسفی است. او با استفاده از تجربه‌های متعدد خود در زمینه‌ی دین و اسطوره خالق اثری با مضامین علمی و تخیلی، فلسفی و عاشقانه شده است.

کتاب جوانی بدون جوانی را نشر نیماژ با ترجمه‌ی روان و خواندنی فرهاد بیگدلو چاپ و منتشر کرده است.

اقتباس سینمایی از کتاب جوانی بدون جوانی

فرانسیس فورد کاپولا کارگردان شهیر آمریکایی با اقتباس از این کتاب یک فیلم سینمایی با همین عنوان ساخته است. نکته‌ی جالب درباره‌ی موسیقی فیلمی که از آن یاد شد، این است که کیهان کلهر، اعجوبه‌ی نوازندگی و موسیقیدان مطرح ایرانی، برای ساخت آن دعوت شده و موسیقی این فیلم توانسته جایزه‌ی گرمی را از آن خود کند.

در نکوداشت کتاب جوانی بدون جوانی

• الیاده مانند بورخس داستان‌نویس بزرگی است، با ریشه‌هایی که به هافمن و رمانتیک‌های آلمانی می‌رسد. اگر تاریخ‌نگار ادیان بزرگی نبود، او را به‌عنوان یک نویسنده داستان‌نویس بزرگ می‌شناختند. (آندری کودرسکو)

کتاب جوانی بدون جوانی برای چه‌کسانی مناسب است؟

این کتاب برای افرادی که به روایت‌هایی با مفاهیم فلسفی و عاشقانه علاقه‌مندند و همچنین موضوع جنگ و تناسخ برایشان جذابیت دارد، مناسب است.

در بخشی از کتاب جوانی بدون جوانی می‌خوانیم

«باورش سخته. حتماً شنیدید که پرستارها چی می‌گفتن.»

با حالت مخصوص بچه‌مدرسه‌ای‌های پشیمان سر خود را خم کرد. او صدای پرستاران را شنیده بود: «گفته بود چند سالشه؛ شصت؟ اون مرد داره سن خودش رو مخفی می‌کنه. امروز صبح و کمی قبل‌تر که برده بودمش حموم ندیدی‌ش؟ اون یه مرد جوونه. سنش کمتر از چهل ساله.»

«نمی‌خوام فکر کنید که داشتم جاسوسی‌تون رو می‌کردم تا بتونم به مدیر گزارش بدم. اما باید به پروفسور اطلاع بدم و اون تصمیم می‌گیره...»

هر زمان دیگری که بود او عصبانی یا نگران می‌شد، اما حالا متوجه شد که دارد یکی از شعرهای مورد علاقه‌اش از اونگارتی، به اسم فکر مرگ را ابتدا در ذهنش و سپس به‌آرامی زیر لب زمزمه می‌کند: تو بانویی هستی که رفته است/ مانند یک برگ/ و روی درختان آتش پاییز را به‌جا گذاشته است...

اولین باری که این شعر را خوانده بود را به یاد آورد، مدت زیادی بود که از همدیگر جدا شده بودند: تقریباً بیست‌و‌پنج سال پیش. و هنوز هم هنگام خواندنش به یاد او می‌افتاد. نمی‌دانست آیا این همان عشقی است که در ابتدا داشته، آیا هنوز هم او را همان‌ طور که در صبح روز 12 اکتبر سال 1904، پس از ترک دادگاه و هنگام حرکت به سمت سیمیگیو به آن اعتراف کرده بود، دوست دارد.