معرفی و دانلود کتاب یاد او
برای دانلود قانونی کتاب یاد او و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یاد او
داستان اشکها و لبخندها، جدایی و وصال... کالین هوور نویسندهی پرفروش و مشهور آمریکایی، در کتاب یاد او با قلم مسحورکنندهاش قصهی زن تنهایی را روایت میکند که بعد از چند سال دوری بالاخره میتواند دوباره با فرزندش زندگی کند، اما اطرافیان مانع او میشوند! گفتنیست این اثر در سال 2022 عنوان نامزد جایزه گودریدز در بخش داستان عاشقانه را از آن خود کرده است.
دربارهی کتاب یاد او
کتاب یاد او (Reminders of him) داستان امیدی پنهان است در دل تمام ناامیدیها و رنجها. روایت زندگی غمانگیز و متاثرکنندهی مادری که برای یک اشتباه غمانگیز و ناخواسته سالها از فرزندش دور بوده و حالا که بازگشته درگیر قضاوتها و تعیین تکلیف افرادی میشود که بود و نبودشان در زندگی او هیچ تاثیری ندارد! کنا مادر جوانی است که بعد از بازگشت از زندان، حسرتهای مختلفی را تجربه میکند. او هنگامیکه به کودکش نگاه میکند توانایی لذت بردن از حضورش را ندارد زیرا حسرت روزهایی که گذشته مدام همراه اوست. فکر به اینکه زبانبازکردن و برداشتن اولین قدمهای دخترش را ندیده برای او رنجی است که آدمهای قضاوتگر دوروبرش هیچگاه نمیتوانند آن را درک کنند.
کالین هور (Colleen Hoover) در کتاب یاد او، تلاش کرده تا مخاطب را میان شخصیت کنا و اطرافیانش قرار دهد تا در هر برخورد و تصمیم از جانب یکی از آنها، به فکر فرو رود. تمام اطرافیان کنا معتقدند که او صلاحیت نگهداری از فرزندش را ندارد و حالا، مادری که قلبش برای زندگی کردن با دختر کوچکش فشرده شده، باید برای اثبات این صلاحیت خود، اعتماد آنها را جلب کند. در این میان تنها کسی که باز هم به کنا اعتماد دارد و او را درگیر قضاوتهای ذهنی خودش نمیکند، لجر وارد است. لجر صاحب بار محلی آنهاست و همیشه به درد دلهای کنا گوش دمیدهد. او تنها کسی است که یک نقطهی امن برای کنا محسوب میشود. شاید همین موضوع دلیلی باشد برای نزدیکتر شدن آنها به یکدیگر. تاجاییکه یک عشق و علاقهی عمیق میان آنها شکل میگیرد. اما عشقِ درمانگرِ روح آدمی، اینبار برای کنا و فرزندش، دردساز خواهد بود. چراکه اگر دیگران از رابطهی او و لجر باخبر شوند، مسئلهی نگهداری از دخترِ کوچکش، با مخالفت دیگران، منتفی میشود.
کالین هوور در این کتاب با طراحی فرازوفرودهای داستان، خواننده را سوار قایقی میکند که امواج احساساتش گاهی به او امید میبخشد و گاه حجمی از ناامیدی و رنج را بر شانههای خستهی کنا قرار میدهد. نویسندهی کتاب یاد او، نهایت دقت عمل را در طراحی شخصیت داستانهایش بهکارگرفته و خواننده را بهگونهای با شخصیتها آشنا و به آنها نزدیک میکند که گویی سالهاست یکدیگر را از نزدیک میشناسد. توصیفات صحنه در هر پاراگراف این داستان را تبدیل به قاب عکسی در ذهن مخاطب میکند و فضای داستان با جزییات در ذهن او تصویر میشود.
داستان یاد او نوعی سفر درونی و شخصی است که خوانندگان در جریان آن پیچوخمها و روند تغییر شخصیت کنا را بهخوبی مشاهده میکنند. او عشق و پذیرش را در کنار انعطافپذیری میچیند و با این ویژگیها به مقابله با افرادی میرود که قضاوتهایشان از روی ترس و ناامنیهای درونی خودشان است. کتاب یاد او توسط سمیه گنجی اردستانی ترجمه شده و نشر نارون دانش آن را منتشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب یاد او
- کتاب یاد او یک داستان پر احساس است و به زیبایی واژهها بافته شده. (نیویورک پست)
- هوور عمیقاً در غم و اندوه و گناه میکاود تا یک داستان چندوجهی را برای گروهی از شخصیتها خلق کند که به همان شدتی که در وجودشان عشق دارند میجنگند. هواداران از خواندن این کتاب ناامید نخواهند شد. (هفته نامه ناشران)
- رمانی پر از عصبانیت و احساس درباره یافتن بخشش و رستگاری برای اشتباهات گذشته. کتاب «یاد او» نوشتههای هیجانانگیز کالین هوور را به سطحی کاملاً جدید برد... تجربهای صمیمی و گاهی دردناک. (هارلکین جونکی، انتخاب برتر)
- عاشقانه جدید کالین هوور شاهکاری احساسی درباره از دست دادن و امید، اندوه و بخشش، و التیامبخشی قدرت عشق است. (POPSUGAR)
- کتاب یاد او دلشکن و در عین حال امیدوارکننده است. (The Nerd Daily)
کتاب یاد او مناسب چهکسانی است؟
این کتاب برای افرادی که به داستانهای و روانشناسی، احساسی، عاشقانه و تاملبرانگیز علاقهمندند مناسب است.
در بخشی از کتاب یاد او میخوانیم
مدتهای دورودرازی است که کسی را نخواستهام. از همان روز اولی که اسکاتی را دیدم. ولی رستورانچی یکجورهایی خواستنی بود و لبخند خیلی قشنگی داشت. قهوهی خوبی هم درست میکند و تازه، دعوتم هم کرده بود که برگردم. پس کار راحتی است که برگردم، خودم را نشان بدهم و محلش نگذارم. بعدش خوب میخوابم و آماده، بیدار میشوم تا با مهمترین روز زندگیام مواجه بشوم.
کاش میتوانستم بچهگربهی جدیدم را با خودم ببرم. احساس میکنم وردست لازم دارم ولی بچه روی بالش جدیدی خوابش برده که تازه از مغازه خریدهام.
چندان خرید نکردم. تشک بادی، چندتایی بالش و ملحفه، قدری بیسکوئیت شور و پنیر، کمی غذا و خاک گربه. به این نتیجه رسیده بودم که ممکن است تنها دو روز از هفته را در این شهر زندگی کنم. تا وقتی که ندانم فردا چه پیش میآورد دلیلی نیست که پولم را هدر بدهم. پولی را که شش ماه کار کرده بودم تا پسانداز شود. همین حالا هم مقدارش کم است و به خاطر همین تصمیم میگیرم تاکسی خبر نکنم.
از خانه بیرون میآیم تا پیاده بروم سمت رستوران ولی این بار کیف پول یا دفترچهام را همراهم نمیبرم. گواهینامهی رانندگی و کلید خانه کافی است. پیاده، از خانه تا رستوران، حدود دو کیلومتر میشود ولی هوا خوب است و خیابان به قدر کفایت روشن. کمی میترسم مبادا در رستوران یا حتی در مسیر کسی مرا بشناسد ولی به نسبت پنج سال پیش، خیلی فرق کردهام. آن موقع بیشتر به سر و ظاهرم اهمیت میدادم ولی پنج سال زندگی در زندان باعث شده که دیگر چندان توجهی به رنگ مو و اکستنشن، به مژه و ناخن مصنوعی نداشته باشم.
آنقدر در این شهر نماندم که جز اسکاتی دوستی پیدا کرده باشم پس شک دارم کسی اصلاً بداند من که هستم. مطمئنم خیلی از آنها اسم مرا شنیدهاند ولی وقتی کسی حتی دلتنگ آدم هم نشود، کسی هم آدم را بهجا نمیآورد. شاید اگر پاتریک و گریس مرا میدیدند میشناختند ولی تنها یک بار قبل از زندان رفتن آنها را دیدهام.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یاد او |
نویسنده | کالین هوور |
مترجم | سمیه گنجی |
ناشر چاپی | انتشارات نارون دانش |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 357 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-276-667-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |