معرفی و دانلود کتاب هیچ یک حقیقت ندارد

معرفی کتاب هیچ یک حقیقت ندارد

کتاب هیچ یک حقیقت ندارد به قلم لیزا جول، درباره‌ی دو زن به‌نام‌های جوسی و الیکس سامر است. یکی از آن‌ها پادکستر معروفی است که چهل‌وپنجمین سالگرد تولدش را در میخانه‌ی محلی خود جشن می‌گیرد و دیگری زنی بی‌ادعا که به نظر می‌رسد او نیز در آستانه‌ی چهل‌وپنج‌سالگی قرار دارد! ظاهراً آن‌ها دوقلوهایی هستند که از دو مادر متفاوت اما در یک روز و یک ساعت و دقیقه به دنیا آمده‌اند و در جدیدترین اثر تریلر روان‌شناختی لیزا جول که برنده‌ی جوایز ادبی زیادی نیز شده، داستانی جذاب را برای خوانندگان این ژانر خلق می‌کنند.

درباره‌ی کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد

چقدر امکان دارد که در زندگی خود با فردی برخورد کنید که دقیقاً در یک روز و ساعت همسان با شما متولد شده باشد؟ تصور کنید فردی هم‌زبان و هم‌جنس خود را بیابید که تاریخ تولدش با تاریخ تولد شما دقیقاً یکسان است. حتی ایده‌اش نیز بسیار هیجان‌انگیز و جذاب به‌نظر می‌رسد، مگر نه؟ لیزا جوئل (Lisa Jewell) نویسنده‌ی توانای ژانر تریلر و پلیسی-معمایی در جدیدترین اثر خود، کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد (None of This Is True) داستان دو زن به‌نام‌های جوسی و الیکس را روایت می‌کند که دوقلوهای تولدی یکدیگر هستند، این دو زن هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته‌اند و چهل‌وپنج سال از زندگی خود را بدون شناخت دیگری سر کرده‌اند اما حالا دست سرنوشت آن‌ها را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد و ماجرای عجیبی را برایشان رقم می‌زند.

داستان کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد از این قرار است که پادکستر محبوب، الیکس سامر که چهل‌و‌پنجمین سالگرد تولدش را در میخانه‌ی محلی خود جشن می‌گیرد، با زنی بی‌ادعا و نسبتاً کم‌رو به‌نام جوسی فیر برخورد می‌کند. به نظر می‌رسد جوسی نیز چهل‌و‌پنجمین سالگرد تولد خود را جشن می‌گیرد. این اتفاق خیلی نادر و عجیب است اما آن‌ها در واقع دوقلوهای تولدی یکدیگر هستند! چند روز بعد، الیکس و جوسی دوباره به همدیگر برخورد می‌کنند، این‌بار جلوی درب ورودی مدرسه‌ی کودکان الیکس. جوسی که به پادکست‌های الیکس گوش داده، فکر می‌کند که داستان خودش ممکن است موضوع جالبی برای برنامه‌ی پادکستر معروف باشد. او موضوع را با زن دیگر در میان می‌گذارد و به او می‌گوید که در آستانه‌ی تغییرات بزرگ و مهمی در زندگی‌اش قرار دارد.

لیزا جوئل در ادامه‌ی داستان شرح می‌دهد که زندگی جوسی برای الیکس کمی عجیب و پیچیده به نظر می‌رسد، و اگرچه جوسی را ناراحت و ناامید و پیشنهادش را رد می‌کند، اما نمی‌تواند در برابر وسوسه‌ی ادامه‌ی ساخت پادکست مقاومت کند. او کم‌کم متوجه می‌شود که جوسی رازهای اصلی و تاریکش را پنهان کرده است، و قبل از آنکه متوجه شود چه اتفاقی در حال رخ دادن است، زن دوم راه خود را به زندگی و حتی خانه‌ی او باز کرده! کمی بعد جوسی ناپدید شده و الیکس متوجه می‌شود که نباید هرگز به او اجازه می‌داده که وارد زندگی‌اش شود. پادکستر معروف حالا به موضوعی واقعی برای پادکست جنایی خودش تبدیل شده است و زندگی او و خانواده‌اش در معرض تهدیدی مرگبار قرار دارد. جوسی فیر کیست و چه کرده؟ چه چیزی در گذشته‌ی این زن وجود دارد که تا این حد شوم و وحشتناک است؟

لیزا جوئل کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد را در چهار بخش به رشته‌ی تحریر درآورده. انتشارات گویا این رمان پلیسی-معمایی را با ترجمه‌ی فارسی لیلا نظری منتشر کرده و در اختیار علاقه‌مندان این ژانر قرار داده است.

جوایز و افتخارات کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد

• برنده‌ی جایزه بهترین کتاب صوتی داستانی بریتانیا در ژانر جنایی در سال 2024؛
• نامزد دریافت جایزه‌ی Audie برای بهترین کتاب صوتیِ ژانر درام/تعلیق در سال 2024؛
• نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین کتاب ژانر رازآلود در سال 2023؛
• نامزد جایزه و بهترین کتاب ماه به انتخاب گروه گزینش بهترین کتاب سال در سال 2023؛
• کسب عنوان پرفروش‌ترین نیویورک‌تایمز.

نکوداشت‌های کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد

• تعداد بسیار کمی از کتاب‌ها باعث می‌شوند که من تا ساعت 2 صبح بیدار بمانم تا مطالعه‌ام را تمام کنم. این داستان مهیج و گیرا با دو زن شروع می‌شود که چهل‌و‌پنجمین سالگرد تولد خود را در یک میخانه جشن گرفته‌اند. آن‌ها در توالت با هم آشنا می‌شوند و می‌فهمند که در یک روز و در یک بیمارستان به دنیا آمده‌اند. توصیه می‌کنم حتماً این کتاب را بخوانید و با داستانش دست‌وپنجه نرم کنید. (شارون اورلوپ، نویسنده)
• راوی مرموز کتاب با پیچش‌های تاریک و تعلیق بی‌پایانش شما را تا آخرین صفحه در حدس و گمان نگه می‌دارد. (NPR)
• باشکوه و تاریک، بسیار هوشمندانه و کاملاً اعتیادآور. این اثر نمایانگر لیزا جوئل در اوج است. این کتاب مرا تا دیروقت بیدار نگاه داشت! (لوسی فولی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز برای کتاب آپارتمان پاریس)
• این رمان یکی از بهترین‌های جوئل است: یک فستیوال درخشان از راز و تاریکی... . (نقد کتاب سایت آمازون)
• به طرز باشکوهی تاریک‌تر و پرپیچ‌و‌خم‌تر از یک رمان رازآلود. (جوجو مویز، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• من واقعاً لیزا جوئل را می‌پرستم، و این بهترین کتاب او است. من ایده‌ی شخصیت‌های غیرقابل اعتماد، رازهای تاریک آن‌ها و برخورد سرنوشت‌ساز دو دنیای متفاوتشان را در گوشه‌ای از لندن واقعاً دوست داشتم. به‌سادگی نمی‌توانستم آن‌ها را به حال خود رها کنم، و مجبور بودم کتاب را ادامه دهم تا به نتیجه‌ی پایانی برسم. (کاترین فاکنر، نویسنده‌ی پارک گرینویچ)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد

به گزارش Deadline شبکه‌ی نتفلیکس قصد دارد فیلمی براساس این رمان بسازد که فیلمنامه‌نویسی این اثر را النور برگس (Eleanor Burgess) برعهده خواهد داشت و مایکل شاوب (Michael Schaub) نیز در این پروژه مشارکت می‌کند. جول خبر این اقتباس را در صفحه‌ی اینستاگرام خود به اشتراک گذاشته و نوشته: «خب من مدت زیادی است که از این ماجرا خبر دارم! در ماه دسامبر با این معامله موافقت کردم و از آن زمان مجبور شدم دهانم را بسته نگه دارم، که برای من یک چالش بزرگ محسوب می‌شود چراکه من اصلاً رازدار خوبی نیستم. لطفاً از من نپرسید که فیلم چه زمانی اکران می‌شود، مطلقاً خبر ندارم. تنها چیزی که می‌دانم این است که انرژی پشت این پروژه‌ی نوپا حتی در مراحل اولیه نیز باورنکردنی است.»

کتاب هیچ‌یک حقیقت ندارد برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ژانر پلیسی، معمایی، تریلر و رازآلود علاقه‌مند باشید، کتاب‌های لیزا جوئل برای شما از بهترین انتخاب‌ها هستند.

در بخشی از کتاب هیچ یک حقیقت ندارد می‌خوانیم

جوسی طی هفته به حدود سی اپیزود از پادکست الیکس گوش می‌کند. به داستان زنانی که از انواع و اقسام بدبختی‌ها رها شده بودند: بیماری، مردان بد، فقر، جنگ، اختلالات روانی، تراژدی. فرزندان، اعضای بدن یا استقلال و اختیارشان را از دست داده بودند؛ کتک خورده، تحقیر و لگدکوب‌شده بودند و رنج‌کشیده بودند و سپس دوباره برخاسته بودند؛ برخاسته و هدف‌هایی را یافته بودند که پیش‌ازآن حتی به آن فکر هم نکرده بودند. پادکست الیکس چندین جایزه هم بُرده و قابل درک بود که به چه دلیل آن افتخارات را کسب کرده بود. نه فقط داستان این زنان الهام‌بخش بود؛ بلکه شیوه‌ی ارتباط برقرار کردن الیکس و نوع گفت‌وگویش با افراد، همدلانه، زیرکانه و چنان انسانی بود که مصاحبه با هر کسی را تأثیرگذار می‌کرد. جوسی سعی می‌کند اطلاعات بیشتری را از الیکس در اینترنت پیدا کند اما چیز زیادی وجود ندارد. به‌ندرت با او مصاحبه شده، وقتی هم شده، چیز زیادی از خودش لو نداده. جوسی می‌پندارد او زنی خودساخته است که اختیار زندگی خود را در دست دارد. می‌پندارد شاید داستانی مشابه زنانی که با آن‌ها مصاحبه کرده داشته و در ذهنش درباره‌ی برخورد با الیکس و تعریف کردن زندگی‌شان برای هم رویابافی می‌کند. شاید الیکس او را زیر بال‌وپر خود می‌گرفت و آموزش می‌داد. نشانش می‌داد چه‌طور می‌تواند به انسانی تبدیل شود که باید می‌بود.

سپس یک روز بعدازظهر، عکسی از الیکس در اینستاگرامش پست می‌شود. تولد یکی از بچه‌هاست. روی بادکنک‌ها عدد یازده نوشته شده. دخترک به شکل پری‌های پانک لباس پوشیده و لب‌هایش را برای فوت کردن شمعِ روی کیک صورتی بزرگ غنچه کرده است. پدرش پشتش ایستاده و مغرورانه او را نگاه می‌کند. مهمانان پشت آن‌ها ایستاده‌اند و دستانشان برای کف زدن بالا آمده و لبخند بر چهره‌های‌شان نشسته. جوسی روی عکس و چیزی آشنا در پس‌زمینه زوم می‌کند. یک عکس مدرسه روی دیوار پشت سر آن‌ها.