نقد، بررسی و نظرات کتاب هیچ یک حقیقت ندارد - لیزا جول

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
N re
۱۴۰۳/۴/۴
من این کتاب رو دوس داشتم علیرغم اینکه خیلی جاها رو میشد حدس زد، اما داستان هیجان زیادی داشت و از اون دست کتابهایی بود که میشد ساعتها بدون خستگی بخونیم آخر کتاب یه مقدار مبهم بود اما خب اگر اون چیزی که من برداشت کردم صحیح باشه پس انتهای داستان غیرقابل پیش بینی بود و براین اساس میشه گفت اسم کتاب برازنده‌ی داستان بود چون آدم توی حقیقت گیج میشد و شاید هم اصلا آخر کتاب رو عمداً اینجوری نوشته که سرگشته بین حقیقت باقی بمونیم در خصوص ترجمه هم خود ترجمه خوب بود اما از آن جا که لحن نگارش و محاورات داستان به صورت ادبی و کتابی بود یه مقدار خوندنش رو سخت میکرد و بهتر بود گفتگوهای کتاب با لحن محاوره‌ای ترجمه بشه اما خب پس از مدتی خوندن و پیش رفتن در داستان، با توجه به هیجان بالایی که کتاب داره به لحن ترجمه هم عادت میکنیم در نهایت اینکه کتاب خوبی بود و من دوس داشتم
بیتا جوان
۱۴۰۳/۳/۲۸
داستان بسیار جذاب و گیرایی است. زنی در روز تولد خود در رستوران متوجه جشن تولد زنی دیگر می شود که او هم دقیقا همسن اوست و هر دو در یک روز و در یک بیمارستان به دنیا آمده اند. این زن سعی می کند به زن دیگر نزدیک شود و در مورد داستان زندگی خود بگوید که در جریان این ارتباط حوادثی رخ داده و پرده از رازهایی در مورد زندگی زن برداشته می شود. شخصیت ها، موقعیت هاو حالات روحی و روانی افراد و خصوصا شخصیت اصلی به خوبی توصیف شده اند. ریتم داستان خوب است و تا انتها جذابیت خود را حفظ کرده، هر چند که پایان آن کمی شتابزده است. در کل داستان بسیار خوب و سرگرم کننده ای است و مطالعه این کتاب را به افراد علاقمند به روانشناسی و رمان های جنایی توصیه می کنم .
بیتا محصل
۱۴۰۳/۴/۱
داستان جالب و سرگرم کننده ای بود، نویسنده هم قلم خوبی داره که خواننده رو علاقه مند نگه میداره، چند صفحه پایانی کمی سوال ایجاد می کنه ولی در حدی نیست که سردرگمی بوجود بیاره
الهام. ت
۱۴۰۳/۴/۱۰
خوشم اومد از همون اول جذبش شدم و جالب بود آخر هم نتونستم خودم رو قانع کنم کدوم یک دروغ گفتن
Fatemeh Rezvani
۱۴۰۳/۳/۲۸
یک داستان پرکشش و نفس گیر و پر از غافلگیری حتی در آخرین صفحه
شهرزاد
۱۴۰۳/۳/۳۱
داستان جذاب و نفس گیر ولی با یک پایان سردرگم