معرفی و دانلود کتاب هیپی
برای دانلود قانونی کتاب هیپی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هیپی
پائولو کوئلیو در کتاب هیپی ما را به زمان گذشته میبرد و داستان روزگاری در زندگی خود را بازگو میکند که رویای صلح و به چالش کشیدن نظم اجتماعی، سیاستهای یک جانبه و مطلق، رفتارهای محافظه کارانه، مصرفگرایی افراطی، و نابرابری بیرحمانه ثروت و قدرت را در سر میپرورانده است.
کوئلیو در این اثر، با تکیه بر تجارب شخصی خودش به نسلی اشاره میکند که در رویای رسیدن به صلح در حال تقلا بود و این جرات را به خودش داد که نظم اجتماعی را به چالش بکشد.
ما در هیپی (Hippie)، داستان زندگی پسر جوان و لاغراندام برزیلی ریش بزی را میخوانیم که آرزو دارد نویسنده بزرگی شود و به درک عمیقتری از دنیا دست پیدا کند. سفر پائولو از آمریکای جنوبی شروع و تا میدان دام آمستردام ادامه پیدا میکند.
پائولو کوئلیو (Paulo Coelho) با توجه به تجارب غنی که در طول زندگیاش داشته، در این کتاب ما را به عقب بازمیگرداند تا خاطرات نسلی را زنده کند که آرزوی صلح و این جسارت را داشتند که قواعد موجود را درهم شکنند. در «هیپی» او ما را با مردی برزیلی آشنا میکند که میخواهد نویسنده شود و به دنبال معنایی عمیقتر از زندگیاش است.
پائولو، جوانی برزیلی است که آرزوی نویسنده شده را در سر میپروراند. او به منظور یافتن آزادی و معنایی عمیقتر از زندگی خود، سفری را آغاز میکند؛ ابتدا در بولیوی و سپس در پرو، شیلی و آرژانتین. اما داستان این سفر به همین کشورها ختم نمیشود؛ پائولو به میدان معروف آمستردام میرود و در آنجا با دختری هلندی به نام کارلا آشنا میشود. کارلا، پائولو را راضی میکند که در سفرش به نپال در «اتوبوس جادویی»، او را همراهی کند. همسفران شگفتانگیزی با این دو همراه میشوند که هر کدام، قصهای برای تعریف کردن دارند و در طول سفر، به درکی متفاوت از ارزشها و اولویتهایشان در زندگی میرسند. پائولو و کارلا در این ماجراجویی هیجانانگیز، به کاوش در رابطهی خودشان میپردازند و با انتخابهایی مواجه میشوند که مسیر زندگیشان را برای همیشه تغییر خواهد داد.
«پائولو کوئلیو» نویسنده مطرح برزیلی است که رمانهای او بین مردم عامه در کشورهای مختلف دنیا طرفداران زیادی دارد. او از سال 2007، سفیر صلح سازمان ملل در حوزه فقر و گفتوگوی بین فرهنگی است.
او پرطرفدارترین نویسنده در شبکههای اجتماعی محسوب میشود؛ 29 میلیون و 500 هزار نفر در فیسبوک و 12 میلیون و 200 هزار کاربر توییتر، پستهای او را دنبال میکنند.
از دیگر کتابهای کوئلیو به «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد»، «والکیریها»، «مکتوب»، «کنار رود پیدرا نشستم و گریستم»، «کوه پنجم»، «نامههای عاشقانه یک پیامبر»، «اعترافات یک سالک»، «یازده دقیقه»، «شیطان و دوشیزه پریم»، «زهیر» و «پرنده تنهاست» میتوان اشاره کرد.
در بخشی از کتاب هیپی میخوانیم:
صبح سومین روز، دوستدختر پائولو تصمیم گرفت به خانه بازگردد و بدون شک، دوستپسرش هم باید او را همراهی میکرد. آنها بدون خداحافظی، قبل از طلوع آفتاب سوار یک اتوبوسی شدند که داخل آن کیپ تا کیپ، جمعیت نشسته بود؛ مناظر، حیوانات، رشته کوهها، صنایع دستی و غذاهای محلی واقعاً ترکیب دلنوازی را شکل داده بودند. پائولو موفق شد یک کیف رنگارنگ بخرد و با خودش عهد بست که دیگر برای سفرهایی که بیش از یک روز به طول میانجامند، از اتوبوس استفاده نکند. آنها از لیما راهی سانتیاگوی شیلی شدند. بعد از سپری کردن یک شب عالی در پایتخت کشور شیلی، آنها از یک نفر خواستند که نقشه رشتهکوههای آند را نشانشان بدهد تا از طریق آن بتوانند به تونل مواصلاتی شیلی-آرژانتین برسند. دوست دختر پائولو همیشه جانب احتیاط را رعایت میکرد و برای مواقع اضطراری مقداری پول پیش خودش نگه میداشت، هر چه که بود، او محصول رژیمی کمونیست بود که در آن فلسفهای به نام آرامش، بیمعنا بود.
آنها در برزیل به جایی رسیدند که بیشتر پاسپورتهایش مربوط به افراد بلوند و چشمآبی میشد و به پیشنهاد دوستدخترش، تصمیم به ماندن گرفتند: «بیا بریم ویلا ولها رو ببینیم. میگن جای فوقالعادهایه»
آنها نتوانستند کابوسها را پیشبینی کنند.
آنها نمیدانستند که جهنمی در راه است.
آنها آماده آن چیزی نبودند که فقط و فقط منتظر آمدنشان نشسته بود.
آن دو نفر به مکانهای فوقالعادهی متعددی رفته بودند که کاملاً مشخص بود که در آیندهای نزدیک و به بهانه آسایش نسل، از بین خواهند رفت. اما دوستدختر پائولو جای هیچ بحثی باقی نمیگذاشت و او بود که حرف اول و آخر را میزد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هیپی |
نویسنده | پائولو کوئیلو |
مترجم | محمدامین جندقیان بیدگلی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 268 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-885-2 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی |
هیپی هم داستان زندگی خودش است. جامعه امروز ما که در آن والدین فرزندانشان را مثل مرغ کرچ زیر بال و پر خودشان میگیرند هرگز به بلوغ و خود کفایی لازم نمیرسد، خودتان تماشا کنید که چطور دانشجویان ما همچنان تحت پوشش والدین خود حتی پس از فارغ التحصیل شدن زندگی را به بطالت و بلاتکلیفی شغلی میگذرانند!
اگر کوئیلو در زندگیش دچار رکود بود سفر نمیکرد، اگر جرج ارول فقیر در لندن آس و پاس نمیگشت، اگر چارلی چاپلین فقیر مهاجرت نمیکرد، اگر....
بپذیریم که گاهی که نه اغلب اوغات او که ریسک میکند در زندگیش پیشرفت هم میکند.
هیپی داستان امروز جوانان ماست و راه خلاصی از این دور باطل هم در این داستان است. پیشنهاد میکنم بلافاصله پس از این کتاب الف کوئیلو را هم بخوانید تا بهتر متوجه شوید.