معرفی و دانلود کتاب نوزادان
برای دانلود قانونی کتاب نوزادان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نوزادان
آن انرایت در کتاب نوزادان، دشواری، سردرگمی و حس خوب مبالغهآمیز تجربهاش از بچهدار شدن را از خستگی و سختی اوایل بارداری گرفته تا اولین لبخند و آشنا شدن با شبهای طولانی به تصویر میکشد.
بچهها طبیعیترین و ارزشمندترین اثر بر جای مانده از شما هستند؛ سختترین امتحان و عشق ماندگار شما. آن انرایت (Anne Enright) در کتاب نوزادان (Babies) که تنها اثر خاطرهنویسی اوست، از این دارایی ارزشمند سخن میگوید و به دلیل صداقتی که در روایتش دارد مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفته است.
هر کسی از پدر و مادرها گرفته تا کسانی که کمی کنجکاوی دارند، میتوانند با تجربهی سرگرم کننده، شیوا و ناامید کنندهی بچهدار شدن آنرایت به نشاط بیایند.
آن انرایت یکی از معروفترین نویسندههای ایرلند و از نمایندگان برجستهی داستان ایرلندی است. او در دوبلین به دنیا آمد و بزرگ شد، شهری که در حال حاضر در آن زندگی میکند. انرایت مقاله و داستان کوتاه هم مینویسد، اما بیشتر به رمانهایش معروف است و به طور خاص برای رمان دورهمی که جایزهی مَن بوکر 2007 را از آن خود کرد و آخرین رمانش به نام جادهی سبز مورد تحسین منتقدان قرار رفت.
رمانهای آن انرایت به چیزی بین داستان و زندگینامه و عشقی که درمانده شده تمایل دارند. او از زندگی خانوادگی با همه درخشش دیوانه کننده و عادیاش مینویسد. ایان سانسون در مورد این کتاب میگوید: «بچهدار شدن فقط یک کتاب خوب نیست، یک چیز خوب است. امید برمیانگیزد و برای زندگی اشتها به وجود میآورد. همچنین مثل داروی ضد بارداری است.»
در بخشی از کتاب نوزادان میخوانیم:
صدای پا نزدیک میشود اما مال من نیست، آنها برای زنی است که اهل تیپرئری است و روی تخت کناری با کلی فین فین شروع کرده به گریه کردن. پرستار آرامش میکند. زن میگوید: «خیلی ترسیدهم. خیلی منو ترسوند.» میخوام داد بزنم که برای او مسئلهای نیست، قرار است سزارین شود. اما چهل و پنج دقیقه از وقتی که فهمیدهام دیگر نمیتوانم این کار را بکنم گذشته است که دردی که رویش کنترل داشتم، حالا کنترلم را به دست گرفته و چیزی لازم دارم تا دوباره قدرتم را به دست بیاورم وگرنه این درد نابودم میکند و میروم زیر به مفهومی روحانی و خیلی واقعی میمیرم.
صدای قدمها دوباره دور میشود. به مارتین که مثل من گوش میکند نگاه میکنم و او در سکوت در میان پردهها ناپدید میشود. ساعت 3:30 صبح پتیدین را میگیرم.
بعد از آن انقباضها را نمیشمارم یا سعی نمیکنم نفسم را مدیریت کنم. با دهانی که کمی باز است آه و ناله میکنم. مو میکشم. از این کار لذت میبرم. الان کل فاصلهی بین دردها را میخوابم. تسلیم شدهام. قایق کوچکم را سرهم کردهام و وارد جریان شناور پایین دست رودخانه شدهام.
ساعت 5 صبح زن جدید میآید و به مارتین میگوید که باید به خانه برود. بعد از آن بینشان گفتگوی پیچیده و آرامی درمیگیرد که به سراغشان میروم (به هرحال همه به مدرسه برگشتهایم). میگویم که نیاز دارم او اینجا باشد و او لبخند میزند: «برای چی؟ اونو برای چی لازم داری؟» (برای نجات دادن من از دست زنهایی مثل تو خانوم جون) بالاخره به ما میگوید که در اتاقی در پایین راهرو زیراندازهایی است که مارتین میتواند رویشان بخوابد. اوه. چرا این را نگفت؟ شاید دیوانه است.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت سرپرست مجموعه
عذرخواهی از همه
دیوار شیشهای
زمان رؤیا
تولد
شیر
نه ماه
زمان
نصیحت
دو سالگی
دربارهی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نوزادان |
نویسنده | آن انرایت |
مترجم | صبا راستگار |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8957-27-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |
از خواندن کتابها لذت میبرم