معرفی و دانلود کتاب ناخدایان خاک و شن
برای دانلود قانونی کتاب ناخدایان خاک و شن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ناخدایان خاک و شن
ژورژه آمادو در ماندگارترین اثر خود، کتاب ناخدایان خاک و شن، زندگی گروهی از نوجوانان بیخانمان و شرور را روایت میکند که در طی حوادثی، وارد یک جنگ تمامعیار میشوند. این اثر که یک رمان کلاسیک در ادبیات برزیل به حساب میآید با پرداختن به مضامین فقر و اختلاف طبقاتی جامعه، رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی دارد.
درباره کتاب ناخدایان خاک و شن:
گروهی از نوجوانان یتیم و بیخانمان که از راه دزدی و گدایی امرار معاش میکنند، خود را کاپیتان شنها میخوانند. آنها در منطقه فقیر نشین و حومه شهر باهیا روزگار میگذرانند و پول حاصل از دزدی را صرف قمار میکنند. سرپرستی این گروه ظاهرا شرور را پسر شجاع و باهوشی به نام فشنگ بر عهده دارد. او با همکاری دوستانش به نامهای گربه، پدرو، لنگهپا و... که همگی تخصص و مهارتهایی در حیلهگری و کلاهبرداری داشتند کارهایش را جلو میبرد. این داستان سیاسی - اجتماعی در جایی به اوج خود میرسد که مردم شهر از این گروه شکایت میکنند و یک نزاع شبیه به جنگ داخلی در خیابانها با پلیس رخ میدهد.
کتاب ناخدایان خاک و شن (Captains of the Sands) در دهۀ 40 میلادی تألیف شده است اما به لحاظ عناصر و ویژگیهای فنی داستانی، مانند یک رمان معاصر است. ژورژه آمادو (Jorge Amado) در این اثر ماندگار، مضامین عشق، آزادی، عدالت اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر را به زیبایی به تصویر میکشد. بیراه نیست اگر بگوییم برای شناخت فرهنگ عامۀ برزیل در قرن بیستم، خواندن آثار داستانی آمادو یکی از بهترین گزینههاست. حدود 800 نسخه از این اثر در نخستین سال انتشارش به دلیل اتهام برای تبلیغ نظام کمونیستی در میدان سالوادور سوزانده شد.
بیشک یکی از نقاط قوت کتاب حاضر، ترجمه روان و وفادار به متن اصلی است. مترجم در مقدمه صراحتا اعلام میدارد که یکی از اساسیترین چالشهای این ترجمه انتقال مفاهیم و مصادیق فرهنگیای است که مابهازای دقیق و مشخصی در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی ندارد؛ اما این مترجم با تجربه و زبردست، ترجمهای بسیار شیوا و خواندنی از این اثر ماندگار ارائه کرده است.
اقتباسهای سینمایی کتاب ناخدایان خاک و شن:
نخستین فیلمی که با الهام از این رمان ساخته شد، فیلمی آمریکایی به نام «The Sandpit Generals» در سال 1971 بود که با اقبال عموم چندانی در آمریکا مواجه نشد؛ اما به دلیل بنمایههای سوسیالیستی مورد توجه مردم اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت و در جشنواره بینالمللی فیلم مسکو منتخب شد. همچنین در سال 1974 این اثر توانست عنوان بهترین فیلم خارجی از نگاه نشریه کومسومولسکایا پراودا را به دست آورد. پس از گذشت 18 سال از نخستین اقتباس این اثر، این بار یک مجموعۀ تلویزیونی به نام (Capitães da Areia) بر اساس داستان این کتاب در برزیل ساخته شد. در سال 2011 نیز اقتباس دیگری از این اثر کلاسیک ارزشمند شد که حاصل آن فیلمی به کارگردانی سلسیا آمادو است.
نکوداشتهای کتاب ناخدایان خاک و شن:
- آمادو برجستهترین و بهترین رماننویس برزیل است. (نیویورک تایمز)
- مرد برجسته ادبیات برزیل... آمادو در سراسر جهان مورد ستایش قرار میگیرد. (Newsweek)
- آمادو برای نجات روح کشورش مینوشت... صحنههای این کتاب موفق به خلق آن میشود، باعث افتخار نویسندگان بزرگی همچون هنری فیلدینگ یا چارلز دیکنز میشد. (Colm Toibin)
کتاب ناخدایان خاک و وشن به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی علاقمندان داستانهای کلاسیک و ادبیات برزیلی را به خواندن این اثر شگفتانگیز دعوت میکنیم.
با نویسنده کتاب ناخدایان خاک و شن بیشتر آشنا شویم:
ژرژه آمادو داستاننویس مشهور برزیلی در فوریه 1912 چشم به جهان گشود. او نویسندهای صاحب سبک و پرطرفدار است که بسیاری از منتقدین ویژگیهای نثرش را به گابریل گارسیا مارکز تشبیه میکنند. آشنایی او از کودکی با استثمار کارگران زمین کاکائو و اعتراض آنها به نظام بردهداری، تأثیر گستردهای بر درونمایه بسیاری از آثار وی گذاشت. وی در سن 14 سالگی به عنوان یکی از بنیانگذاران «آکادمی شورشیان مدرنیست»، با چندین مجله ادبی همکاری کرد. او همچنین نخستین رمان خود را در سن 18 سالگی به نام کشور کارناوال منتشر کرد. او در دانشگاه فدرال دانشکده حقوق ریودوژانیرو حقوق خواند اما هرگز به عنوان وکیل مدافع فعالیت نکرد. آمادو به دلیل فعالیتهای آزادیخواهانه و آگاهی رسانی به مردم، در سال 1935 برای اولین بار دستگیر شد و دو سال بعد کتابهایش به طور عمومی سوزانده و در برخی کشورهای اروپایی آثارش ممنوع اعلام شد.
محبوبیت غیرقابل انکار او تنها از رهگذر آثار داستانیاش حاصل نشد؛ بلکه فعالیتهای او به عنوان یک فعال مدنی همواره مورد ستایش آزادیخواهان قرار گرفته است. این نویسنده پرآوازه، در سال 2001 دیده از جهان فرو بست.
در بخشی از کتاب ناخدایان خاک وشن میخوانیم:
آنها بازی را شروع کردند. گربه دو کارت را بهرو، بر میز گذاشت. کارتپخشکن روی یکی و بقیه روی دیگری شرط بستند. اولش پدرو بالا و عشقِ خدا بردند. ژوئاون بزرگه بازی نمیکرد (کارتهای گربه را خیلی خوب میشناخت)، فقط تماشا میکرد. وقتی عشقِ خدا گفت که آن روز، شانس با اوست، چون روز عید بزرگداشت شانگو، قدیس اوست، با دندانهای سفیدش خندید. میدانست شانس فقط در شروع بازی همراهش خواهد بود. وقتی گربه برد، ورق برگشت. از یک جایی بردهای گربه شروع شد و دیگر هرگز نباخت. اولین بار که برد، با صدای نیمهغمگینی گفت: «دیگه وقتش بود. از اولش همهش بدشانسی آوردم!»
لبخند ژوئاون بزرگه حتی گشودهتر شد. گربه دوباره برنده شد. پدرو بالا ایستاد، سکههایی را که برده بود، جمع کرد. گربه با بیاعتمادی به او نگاه کرد: «دیگه نمیخوای بازی کنی؟»
«این دست رو نیستم، باید برم دستبهآب...» و به عقب کافه رفت.
عشقِ خدا همچنان میباخت. ژوئاون بزرگه میخندید و جنگندۀ کاپوئرا داشت ورشکست میشد. پدرو بالا برگشته بود، اما دیگر بازی نکرد. با ژوئاون بزرگه میخندید. عشقِ خدا هر چیزی را که برده بود، باخت. ژوئاون بزرگه زیر لب گفت: «باید از جیب بذاره...»
گربه گفت: «من هنوز عقبم.»
متوجه شد که پدرو برگشته: «تو دیگه نمیخوای بازی کنی؟ نمیخوای روی بیبی شرط ببندی؟»
پدرو بالا گفت: «از بازی خسته شدهام...» و به گربه چشمک زد، انگار میخواست به او بفهماند که باید به عشقِ خدا رضایت دهد.
عشقِ خدا پنج تا هزاررئالی از جیبش در آورد و شرطبندی کرد. از وقتی ورق برگشت، فقط دو بار برده بود و برای همین کاملاً بیاعتماد بود. گربه کارتهای روی میز را برگرداند و یک شاه و یک هفت بیرون کشید.
فهرست مطالب کتاب
ناخدایان خاک و شن
مقدمۀ مترجم
مقدمه
نامههایی به سردبیر
راهزنان کوچک
در محل اقامت فرمانده ژوزه فرئیرا
حمله
درگیری
اقدامات مقتضی
اظهارات معصومانه
نامۀ منشی رئیسپلیس به سردبیر ژورنال دا تارده
نامۀ قاضی دادگاه اطفال و نوجوانان به سردبیر ژورنال دا تارده
نامۀ یک مادر، یک خیاط زنانه، به سردبیر ژورنال دا تارده
نامۀ پدر ژوزه پدرو به سردبیر ژورنال دا تارده
نامۀ مدیر کانون اصلاح و تربیت به سردبیر ژورنال دا تارده
زیر نور ماه، در یک انبار متروکۀ قدیمی
انبار
شب با «ناخدایان خاک و شن»
ایستگاه پیتنگویرس
چراغهای چرخوفلک
اسکلهها
ماجرای اوگون
خدا همچون پسر سیاه کوچکی لبخند میزند
خانواده
صبحی که همچون کتابی مصور است
آبلهمرغان
سرنوشت
شب آرامش بیکران، آرامش بیکران در چشمانت
دختر مرد مبتلا به آبله
دورا، مادر
دورا، خواهر و معشوق
کانون اصلاح و تربیت
سرکردۀ «ناخدایان خاک و شن» دستگیر شد
سرقت نافرجام
فرار
در پاسگاه پلیس
دلداهها
سخنان مدیر کانون اصلاح و تربیت
رهبر «ناخدایان خاک و شن» موفق میشود که از کانون اصلاح و تربیت بگریزد
یتیمخانه
شبی با آرامش بیکران
دورا، همسر
همچون ستارهای با گیسوان طلایی
ترانۀ باهیا، ترانۀآزادی پیشهها
ترانۀ عشق پیردختر
سواری مجانی با قطار
همچون یک هنرمند بندباز سیرک
سرخط خبرها
هدیۀ یونانی، گربۀ کلاهبردار، توسط پلیس بلمونته بازگردانده شد
بچۀ شانزدهساله در باند لمپیائون
رفقا
طبلها همچون شیپور جنگ به صدا در میآیند
یک میهن و یک خانواده...
مؤخره: رمانهای باهیایی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ناخدایان خاک و شن |
نویسنده | ژورژه آمادو |
مترجم | مرضیه مداحی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 302 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6983-76-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |