معرفی و دانلود کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد: کتاب چهارم مجموعه لاکی استار

معرفی کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد: کتاب چهارم مجموعه لاکی استار

حضور اشباح سفید و قرمز رنگ خورشیدی در سیاره‌ی عطارد واقعیت دارد؟ آیزاک آسیموف در کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد با یکی دیگر از ماجراهای دیوید استار بازگشته است و این بار او را به ایستگاه تحقیقاتی عطارد فرستاده تا با خرابکاری‌های مرموز و چالش‌های علمی مقابله کند. اثری کلاسیک در ژانر علمی تخیلی که هیجان، معما و دنیای فضایی را پیش روی خواننده زنده می‌کند.

درباره‌ی کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد

کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد (Lucky Starr and the Big Sun of Mercury)، چهارمین جلد از مجموعه‌ای شش‌گانه است که آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) آن را در دهه‌ی 1950 نوشته است. او در این مجموعه دنیایی را خلق کرده که در آن انسان‌ها می‌توانند به سیاره‌های منظومه‌ی شمسی سفر کنند و «انجمن علوم» در این بین وظیفه‌ی نظارت و حافظت از منافع علمی و انسانی را دارد. دیوید لاکی استار، مامور ویژه‌ی این شوراست. در عین حال دانشمند، کارآگاه و ماجراجوست و در این مجموعه باید هم با تهدیدهای سیاسی و جاسوسی روبه‌رو شود، هم با چالش‌های علمی و طبیعی.

در کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد، او و دستیارش جان بیگمن جونز به ایستگاه تحقیقاتی عطارد می‌روند تا ماجرای مشکوک یک خرابکاری را بررسی کنند. سیاره‌ی عطارد به دلیل موقعیت ویژه‌اش در منظومه‌ی شمسی، میزبان یک رصدخانه است که روی تاج خورشید (لایه‌ی بسیار داغ و بیرونی آن) مطالعه می‌کند. اما اوضاع طبق برنامه‌ها پیش نمی‌رود: یک عده تجهیزات حیاتی ایستگاه را از کار می‌اندازند و جان همه در خطر می‌افتد و از سویی دیگر روایت‌های مختلف از اتفاقات مثل حضور اشباح خورشیدی یا دسیسه‌های دیگران باعث می‌شود ماجرا شکل پیچیده‌تری پیدا کند. علاوه بر آن معادنی که در این سیاره وجود دارند، اسرار زیادی را در خود پنهان کرده‌اند.

آیزاک آسیموف در این جلد از مجموعه با ترکیب‌ کردن دقت علمی، هیجان جاسوسی و اخلاق و مسئولیت، لاکی استار را در موقعیتی قرار داده که باید از تمام توانایی‌هایش استفاده کند تا بفهمد چه انگیزه‌های انسانی‌ای پشت این ماجرا قرار گرفته و از دیگر سو، چه جزئیات علمی باعث به‌ وجود آمدن چنین شرایطی شده است. سیاره‌ی عطارد برعکس زمین، مکان امنی نیست. از یک سو گرمای خورشید سوزان آن را خطرناک کرده است و بخشی دیگر از آن در تاریکی توام با سرما فرو رفته است. همین مسئله باعث شده شرایطی ویژه و منحصربه‌فرد در پایگاه‌های فضایی این سیاره در جریان باشد.

جلد چهارم این مجموعه، یعنی کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد، نسبت به داستان‌های قبلی کمی پیچیده می‌شود چرا که تهدیدهای مریخ، کمربند شهاب سنگ و زهره در جلد‌های پیشین نسبت به محیط دوگانه‌ی فعلی، مسئله‌ای جدی‌ نبودند. آسیموف از داده‌های علمی زمان خودش برای این داستان بهره گرفته اما هنرش وقتی نمایان می‌شود که با وجود اینکه امروزه می‌دانیم عطارد به دور خودش نیز می‌چرخد، کماکان برای خواننده‌ی امروزی جذابیتش را از دست نداده است.

با وجود تمام ماجراهای تودرتو و مشکوکی که در حال رخ دادن است، آیزاک آسیموف، شوخ‌طبعی‌اش را کنار نگذاشته و ارتباط بامزه‌ای را بین لاکی استار و دستیارش شکل داده است. شاید برخلاف خیلی از کتاب‌های علمی تخیلی‌ای که ماهیت آخرالزمانی و تاریک دارند، کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد بیشتر بر هیجان و معماگونه‌ بودن وقایع تکیه کرده و با وجود نشان دادن خطراتی که آینده‌ی بشر را تهدید می‌کند، کماکان نگاهی توام با امید و حس خوشایند کشف کردن به مخاطبش القا می‌کند.

آیزاک آسیموف توانسته است خودش را به‌عنوان یکی از نویسندگان مهم سبک علمی و تخیلی به دنیا بشناساند. او این مجموعه را ابتدا با نام مستعار پل فرنچ منتشر کرد، چراکه در ابتدا قرار بود از این مجموعه یک سریال تلویزیونی ساخته شود و آیزاک از کیفیت سریال مطمئن نبود؛ بنابراین با مشورت ناشرش نام خود را به پل فرنچ تغییر داد. هرچند مجموعه‌ی لاکی استار چنان موفق شد کنه بعدها نویسنده از پشت نام مستعارش بیرون آمد و هویت اصلی خود را فاش کرد. آسیموف علاوه بر اینکه در این مجموعه ماجرایی جذاب به خواننده عرضه کرده، پنجره‌ای به سوی دیدگاهی علمی و خوشبینانه نسبت به آینده‌ی بشر در فضا گشوده است که توانسته الهام‌بخش تغییرات زیادی در دنیا باشد.

وظیفه‌ی ترجمه‌‌ی این اثر را سعید سیمرغ برعهده گرفته و انتشارات کتابسرای تندیس آن را به بازار عرضه کرده است.

کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب با اینکه برای نوجوانان نوشته شده اما به دلیل توجه به جزئیات و سرگرم‌کننده بودنش، طرفدارهایی در بین بزرگسالان نیز پیدا کرده است. اگر به کتاب‌های علمی تخیلی کلاسیک علاقه‌مند هستید، این کتاب می‌تواند یک ماجراجویی سرگرم‌کننده به شما هدیه کند.

در بخشی از کتاب لاکی استار و خورشید بزرگ عطارد: کتاب چهارم مجموعه لاکی استار می‌خوانیم

«ای بابا، یه دقیقه صبر کن، بیگمن. آروم بگیر! این‌قدر سریع نتیجه‌گیری نکن. بیا و این‌جوری به قضیه نگاه کن. ارتیل گفت میندز سعی کرده اون رو هم بکشه. فرض کن حرفش رو باور کنیم. فرض کن میندز یه حقه سر ارتیل پیاده کرده و ارتیل هم به‌موقع متوجهش شده. بعد هم بهمون هشدار داده که مراقب همچین حقه‌ای باشیم. شاید میندز این کار رو کرده باشه.»

«تو رو به شن‌های مریخ قسم، لاکی. نمی‌تونه این‌طوری باشه. این یارو، میندز، الآن خونش پر از قرصای خوابه و از زمانی که پامونو گذاشتیم رو این قلوه‌سنگ بدبخت، یه دقیقه هم از جلوی چشمامون دور نبوده.»

لاکی پرسید: «خیله خب، ما از کجا می‌دونیم میندز خوابه و تحت مراقبت پزشکیه؟»

بیگمن گفت: «گاردوما می‌گه...» و ساکت شد.

«دقیقاً. گاردوما می‌گه! هرچند ما خودمون میندز رو ندیدیم. فقط اون چیزی رو می‌دونیم که دکتر گاردوما می‌گه، و دکتر گاردوما هم دوست صمیمی میندزه.»

بیگمن که انگار بلافاصله متقاعد شده بود گفت: «پس هر دوتاشون تو این کار دست دارن. ستاره‌های دنباله‌دار پرنده‌ رو...»

«صبر کن، صبر کن، خودت که داری می‌پری. تو رو به کهکشان بزرگ قسم، بیگمن، من فقط دارم افکارم رو مرتب می‌کنم، بعد تو همه‌چی رو قاتی‌پاتی می‌کنی.» لحنش بیش از هر زمان دیگری نسبت به دوست کوچک‌اندامش ناخرسند بود. ادامه داد: «تا حالا ده دفعه بهم گله کردی که چرا هر چیزی رو که تو ذهنمه بهت نمی‌گم تا وقتی همه‌چی تموم می‌شه. دلیلش همینه، چون تو یه کله‌پوک عجولی. تا یه فرضیه رو پیش می‌کشم، سریع سلاحت رو می‌کشی بیرون و راه می‌افتی.»

بیگمن گفت: «شرمنده، لاکی. ادامه بده.»

«خیله خب. ببین، مظنون شدن به ارتیل کار آسونیه. هیچکی از اون خوشش نمی‌آد. حتی دکتر پورل هم خوشش نمی‌آد. خودت که دیدی وقتی اسمش رو بردیم چه واکنشی نشون داد. ما خودمون فقط یه بار اون رو دیدیم و تو ازش بدت می‌آد...»

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
اشباح خورشید
دیوانه یا عاقل؟
مرگ در اتاقی انتظار می‌کشد
سر میز ضیافت
سمت و سوی خطر
آمادگی
معدن‌های عطارد
دشمن در معادن
تاریک و روشن
سمت خورشیدی
خرابکار
پیش‌درآمدی بر یک مبارزه‌ی تن‌به‌تن
پیامدهای مبارزه‌ی تن‌به‌تن
پیش‌درآمدی بر یک محاکمه
محاکمه
پیامدهای محاکمه