معرفی و دانلود کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس: کتاب پنجم مجموعه لاکی استار

معرفی کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس: کتاب پنجم مجموعه لاکی استار

لاکی استار برای یافتن حقیقت دست به دامن قورباغه‌های «ز» می‌شود اما دیگران شاید این بار عزم بیشتری برای سرپوش گذاشتن روی حقایق داشته باشند! کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس نوشته‌ی آیزاک آسیموف، جلد پنجم مجموعه‌ی لاکی استار است که به گفته‌ی منتقدین، یکی از جذاب‌ترین داستان‌های آن محسوب می‌شود! داستانی که در آن دیوید لاکی استار و همکارش جان بیگمن جونز، آن اقتدار همیشگی را ندارند و این بار با دشمنانی بزرگ‌تر روبه‌رو هستند!

درباره‌ی کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس

هنوز یک ماه از ماجراهای سیاره‌ی عطارد نگذشته که لاکی استار دوباره راهی یک مأموریت در میان قمرهای مشتری یا برجیس می‌شود. کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس (Lucky Starr and the Moons of Jupiter) نوشته‌ی آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) ما را این بار به ماجراجویی‌ای خطرناک دعوت کرده است. جایی که لاکی استار، مامور ویژه‌ی انجمن علوم، و همکارش بیگمن با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی‌شان مواجه می‌شوند.

یک پایگاه علمی در یکی از قمرهای مشتری به اسم برجیس 9 دارد روی یک پروژه‌ی سری ضدجاذبه یا ناگرانشی کار می‌کند تا بتوان با استفاده از آن‌ به نزدیکی جوّ سیاره‌ی برجیس رفت اما در عین حال این مکان، با خیانت و توطئه درهم آمیخته شده‌ است. به نظر می‌رسد چند نفر از ساکنان این پایگاه، اطلاعات سرّی و مهم را به شباهنگ‌ها (انسان‌هایی که سال‌ها پیش در سیارات دیگر مقیم شدند و حال خودشان را دشمن زمینی‌ها می‌دانند) می‌رسانند و حال انجمن، لاکی استار را مامور کرده تا توطئه را خنثی کند. او برای رسیدن به هدفش راهی عجیب را انتخاب کرده، استفاده‌ از یک «قورباغه‌ی ز» که می‌تواند تغییرات شدیدی در احساسات اطرافیان به وجود بیاورد و واکنش‌های مظنون‌ها را به صورت غیرمستقیم نشان دهد.

اما به محض اینکه لاکی استار و بیگمن وارد پایگاه می‌شوند، فرمانده‌ی قرارگاه، هکتور داناهیو می‌خواهد آن‌ها را به زمین بفرستد و ماجرا را با شستن گناهان افرادش توجیه کند اما همین مسئله همه‌چیز را مشکوک‌تر از قبل می‌کند و نشان می‌دهد این بار لاکی واقعا وارد دردسر بزرگی شده است.

کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس، پنجمین کتاب از مجموعه‌ی لاکی استار است که آیزاک آسیموف در آن اطلاعاتی از منظومه‌ی شمسی را با یک داستان کارآگاهی و ماجراجویانه‌ی جذاب ترکیب کرده است و با به کار گرفتن زبانی هیجان‌انگیز و گاهی طنزآمیز، خواننده را مجذوب یک دنیای فضایی می‌کند. دنیایی که شاید همه‌ی اطلاعات آن امروزه از نظر علمی درست نباشند اما کماکان مملو از کنجکاوی همیشگی بشر برای یافتن حقیقت، پاسداری از اصول اخلاقی و کشف‌ کردن ناشناخته‌هاست. سعید سیمرغ در انتشارات کتابسرای تندیس، این اثر را ترجمه کرده و در دسترس خوانندگان مشتاق قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس

• آیزاک آسیموف موقعیت‌های هیجان‌انگیزی را در کتابش به وجود آورده و در عین حال اطلاعات علمی و اصول اخلاقی را بدون اینکه غیرطبیعی به‌نظر برسد، منتقل کرده است. (فلوید سی. گیل، مجله‌ی گلکسی)
• کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس ماجراجویی هیجان انگیزی است. (ویلیرز گرسون، نیویورک تایمز)

کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس برای چه کسانی مناسب است؟

این داستان نوجوانان و بزرگسالانی را که به داستان‌های فضایی و رمان‌های علمی و تخیلی علاقه‌مند هستند، مخاطب قرار داده است.

در بخشی از کتاب لاکی استار و قمرهای برجیس: کتاب پنجم مجموعه لاکی استار می‌خوانیم

این برجیس بود که آن‌ها به تماشایش ایستاده بودند. این برجیس بود که همه‌یشان را منجمد کرده بود. هیچ‌کس حرفی درباره‌ی آن نمی‌زد، هیچ همهمه‌ای از رادیوی کلاه‌خودها به گوش نمی‌رسید. آخر منظره‌ی پیش رویشان فراتر از هر حرفی بود.

برجیس گوی غول‌پیکری بود که از این‌سو تا آن‌سویش یک هشتم آسمان را پوشانده بود. اگر در حالت قرص کامل بود، دو هزار برابر درخشنده‌تر از ماه کامل زمین بود، ولی سایه‌ی شب یک سوم آن را بریده بود.

حالا دیگر مناطق روشن و کمربندهای آن قهوه‌ای صاف و ساده نبودند. آن‌ها حالا آن‌قدر نزدیک بودند که بتوانند رنگ‌ها را با وضوح کامل ببینند. صورتی، سبز، آبی، بنفش که همگی به شکل شگفت‌انگیزی پررنگ بودند. حاشیه‌ی نوارها ناصاف بود و آرام‌آرام، در همان حال که تماشا می‌کردند تغییر شکل می‌داد، گویی که جو برجیس زیر تازیانه‌ی طوفان‌های غول‌پیکر و سهمگین قرار گرفته بود. به احتمال زیاد همین‌طور هم بود. جو رقیق و پاک آیو کوچک‌ترین جزئیات از تغییر رنگ‌های سطحی برجیس را محو نمی‌کرد.

لکه‌ی قرمز بزرگ با سنگینی و شکوه وارد صحنه شد. شکل قیفی از گاز را داشت که تنبلانه دور خود می‌چرخید.

مدتی طولانی مشغول تماشا بودند، ولی جای برجیس در آسمان عوض نشد. ستاره‌ها از پشت آن می‌گذشتند، ولی خود برجیس از جایش، پایین آسمان غربی تکان نمی‌خورد. نمی‌توانست تکان بخورد، زیرا آیو همچنان که دور برجیس می‌چرخید فقط یک سطحش را رو به آن نگه می‌داشت. روی تقریباً نیمی از سطح آیو برجیس هرگز طلوع نمی‌کرد و روی تقریباً نیم دیگر از سطح آن، هیچ‌وقت غروب نمی‌کرد. در مناطق بینابینی آن قمر، مناطقی که تقریباً یک پنجم از سطح آن را تشکیل می‌داد، برجیس همیشه در افق می‌ماند و نیمی از آن پیدا و نیمی پنهان بود.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
دردسر در برجیس 9
فرمانده خشمگین است
دالان ناگرانشی
استقبال!
تفنگ سوزنی و همسایه‌
مرگ وارد بازی می‌شود
روباتی وارد بازی می‌شود
کوری
کشتی ناگرانشی
اندرون کشتی
پایین رفتن در مسیر قمرها
آسمان و برف‌های آیو
سقوط!
برجیس از نزدیک
خائن!
روبات!