معرفی و دانلود کتاب ماشین زمان

معرفی کتاب ماشین زمان

تخیل پناهگاه انسان است. با خیال‌پردازی واقعیت‌های بی‌رحم زندگی را تحمل می‌کنیم. ما با تصور اینکه بالاخره روز خوب و جهان ایده‌آلی خواهد آمد؛ حال خودمان را بهتر می‌کنیم. کتاب ماشین زمان ما را در خود جای می‌دهد و به چنین دنیایی می‌برد. هربرت جورج ولز دانشمندی را به دنیای آینده فرستاده تا با استفاده از مشاهدات او، ما را با جهان پیش‌رویمان آشنا کند. این داستان هم تخیلی است هم امکان دارد روزی به واقعیت بپیوندد؛ پس بهتر است کوله‌بارتان را ببندید و در این سفر بین زمانی، با دانشمند داستان همراه شوید.

درباره‌ی کتاب ماشین زمان

بعضی از اوقات که اشتباهی کوچک باعث می‌شود تمام زندگیمان بهم بریزد و چیز ارزشمندی را از دست بدهیم، باورمان نمی‌شود که هیچ راهی برای برگشت به آن لحظه‌ی کذایی و انجام ندادن اشتباهمان وجود ندارد. در آن هنگام، تمام آرزویمان این است که یک ماشین زمان پیدا کنیم و جلوی تکرار شدن اتفاق ویران‌گر را بگیریم، اما متأسفانه این رویا فقط در فیلم‌های تخیلی به واقعیت می‌پیوندد. هربرت جورج ولز (Herbert George Wells) هم که احتمالاً به‌دنبال برطرف کردن اشتباهات و پیش‌بینی آینده بوده است، از خود پرسید: «چرا نمی‌توانم زمان را دستکاری کنم؟». البته او انسان فقیری در لابه‌لای چرخ‌دنده‌های نظام سرمایه‌داری زمان خود بود. جورج ولز این امکان را نداشت که دانشمند شود؛ برای همین، به داستان‌نویسی روی آورد و کتاب ماشین زمان را خلق کرد.

تا به‌حال به این فکر افتاده‌اید که قد آدم‌ها در آینده چند متر است؟ ساختمان‌ها چه شکلی هستند؟ طبقات اجتماعی و اقتصادی، چگونه طبقات ضعیف‌تر را نابود می‌کنند؟ هربرت جورج ولز پاسخ سؤالات شما را می‌داند. دانشمندی که در این رمان تخیلی ماشین زمان را اختراع و به آینده سفر می‌کند، با مردمی مواجه می‌شود که به‌نسبت آدم‌های دهه‌های پیشین قد کوتاه‌تری دارند اما زیباترند. این آدم‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند: فقرا و ثروتمندان. طبقه‌ی متوسط جامعه، در بحران‌های اقتصادی و فروپاشی‌های اجتماعی از بین رفته‌اند و اغلب آن‌ها به قشر فقیر پیوسته‌اند. کارگران شبانه‌روز در زیرزمین‌ها و تونل‌ها مشغول به کارند. آن‌ها از زندگی خوب و رفاه حدأقلی محروم هستند و از امکاناتی که با دست‌رنج خودشان برای ثروتمندان می‌سازند، چیزی نصیبشان نمی‌شود.

کتاب ماشین زمان علاوه‌بر ساختار اجتماعی و طبقاتی، درباره‌ی شکل و ظاهر شهرها، اجزای گل و گیاهان آینده، تغییرات آب‌وهوایی و پیشرفت فناوری نیز سخن می‌گوید. هربرت جورج ولز، کتاب خود را در سال 1859 نوشته و از همان موقع به ما هشدار داده که اگر بشریت با همان شیوه و روش اوایل قرن 20 به رفتار با طبیعت و انسان ادامه بدهد، شاهد افول تمدن بشری خواهیم بود؛ همان‌طور که می‌دانید بشر حتی از چیزی که این نویسنده تصور می‌کرد و بابتش نگران بود، رفتار بدتری را با جهان داشت و ما امروزه شرایط وخیم‌تری را نسبت به توصیفات کتاب حاضر در دنیا تجربه می‌کنیم، به‌طور مثال هربرت جورج ولز فکر می‌کرد آب‌وهوای لندن در آینده معتدل و مطلوب خواهد شد، اما پیش‌گویی او، حداقل درحال حاضر که محقق نشده است.

کتاب ماشین زمان اثری به‌ظاهر تخیلی و فانتزی است که می‌خواهد خواننده را سرگرم کند، اما این کتاب یک زنگ خطر است و ما را نسبت به جهانی که درحال ساختن آن هستیم، هشیار می‌کند. هربرت جورج ولز ماشین زمان را دست‌آویزی قرار داده تا به ما نشان دهد تبعیض اجتماعی و تشدید فقر، سنگین‌ترین آواری است که بر سر جهان فرو خواهد ریخت. او به ما هشدار می‌دهد که در این اجتماع، نظام سرمایه‌داری چون هیولایی خون‌خوار، رحمی بر مردم مانده در زیر آوار نخواهد کرد و قایق نجات، فقط قشر ثروتمند را با خود خواهد برد.

کتاب ماشین زمان با ترجمه‌ی فرید جواهرکلام در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.

اقتباس‌های فرهنگی و سینمایی کتاب ماشین زمان

آرزوی هر کارگردانی این است که نویسنده‌ای خیال‌پرداز، افکار عجیب و غریبش را به داستان تبدیل و کار را برای فیلم‌سازانی که نمی‌دانند چه فیلمی بسازند تا مردم خوششان بیاید، ساده کند. داستان ماشین زمان یکی از محبوب‌ترین قصه‌ها برای سینماگران است و تا دلتان بخواهد از رویش فیلم ساخته‌اند. تعداد این فیلم‌ها آن‌قدر زیاد است که اگر بعد از اسم «ماشین زمان» به‌طور اتفاقی یک دهه (مثلاً 1970) را بنویسد، دست خالی از صفحه‌ی گوگل برنمی‌گردید. در اینجا فقط به چند مورد از فیلم‌های و بازی‌هایی که ساخته شده از رمان ماشین زمان اشاره می‌کنیم:

• The Time Machine 1960
• The Time Machine 1978
• The Time Machine 2002
• Game: The Time Machine AKA De Tijdmachine

نکوداشت‌های کتاب ماشین زمان

• ولز در این داستان کوشیده است تا انسان را با غیرممکن‌ها و محالات همراه کند. (جوزف کنراد)
• دنیایی که ولز آن را وصف کرده، درباره‌ی سرنوشت نهایی نظام سرمایه‌داری است. قشری که در نهایت پرولتاریا (کارگران) آن را به اعماق زمین می‌فرستد. (دایره المعارف ادبیات مریام وبستر)
• ماشین زمان شاهکار ولز است. این کتاب از نظر شگفتی‌آوری و قدرت تخیل، مانند روز اول است. (برایان دبلیو آلدیس)

کتاب ماشین زمان برای چه کسانی مناسب است؟

اگر شما هم همیشه به خود می‌گویید: « کاش در زمان و عصر دیگری به‌دنیا می‌آمدم تا خوشحال و خوشبخت بودم.» و دلتان می‌خواهد بدانید در آینده چه خبر است، این کتاب برای شما جالب خواهد بود.

در بخشی از کتاب ماشین زمان می‌خوانیم

فکر کردم با این ترتیب در زیر پایم، زمین می‌بایستی به صورت تونل‌های بسیار بزرگ و متعددی درآمده باشد و این تونل‌ها مسکن نژاد تازه بشر است. وجود برج‌های تهویه و چاه‌ها که به جز در کرانه رودخانه بدون استثنا در تمام نقاط زمین دیده می‌شد، نشان می‌داد که این تونل‌ها تا چه ‌اندازه وسیع و فراوان‌اند. آن‌وقت این سؤال به فکرم رسید که در این دنیای زیرزمینی چه کارها انجام می‌شود؟ و آیا آن‌ها با ایجاد وسایل راحت و گذراندن زندگی نژاد روی زمین، یعنی آن آدم‌های کوچک‌اندام، ارتباطی دارد؟ جوابی که به خاطرم رسید، آن‌قدر موجه و قانع‌کننده بود که فوراً آن را پذیرفتم و پس‌ازآن به این فکر افتادم که ببینم چرا و چگونه نژاد آدمی به دو تپه مختلف و دور از هم منشعب شده است. تصور می‌کنم خود شما هم‌اکنون می‌توانید اساس تئوری مرا حدس بزنید، گرچه من در آن زمان به زودی متوجه شدم که بازهم تئوری من به میزان زیادی از حقیقت دور است.

برای حل آن معما پیش خود ابتدا مشکلات اجتماعی زمان خودمان، یعنی اختلاف بین زندگی کارگر و سرمایه‌دار را به نظر آوردم. تفاوتی که در وضع اجتماعی، اصولاً در زندگی کارگران و سرمایه‌داران وجود دارد، به نظر من کلیدی برای حل معمای آدم‌های زیرزمینی و آدم‌های روی زمین جلوه کرد. ممکن است در نظر شما این تئوری بسیار عجیب و باورنکردنی باشد، ولی با‌ اندکی توجه می‌توان مشاهده کرد که حتی در همین دوره هم آثاری وجود دارد که این اختلاف وضع را نشان می‌دهند. مثلاً در شهرنشینی ما، هم‌اکنون سعی می‌شود از مکان‌های زیرزمینی برای منظورهایی که کمتر جنبه تزیینی دارند، استفاده شود. مثلاً مترو یا راه‌آهن زیرزمینی لندن یا کارگاه‌های زیرزمینی، رستوران‌های زیرزمینی و... که جنبه تزیینی ندارند، برای امور صنعتی روزبه‌روز تعداشان زیادتر می‌شود. من پیش خود گمان کردم که پیروی از چنین وضعی ادامه پیدا کرده است و آن‌قدر تمرکز و افزایش یافته است که رفته‌رفته، صنعت مطلقاً زادگاه اصیل خویش را که در آغاز روی زمین و زیر آسمان صاف بود، از دست داده است. پیش خود فکر می‌کردم که ظرف سالیان متمادی این سیستم، یعنی انتقال کارخانه و کارگاه‌های صنعتی به زیرزمین، آن‌قدر توسعه یافته تا آنکه به طور کلی تمام کارخانه‌ها و کارگاه‌ها به اعماق زمین منتقل شده‌اند و برای جلوگیری از اتلاف وقت کارگران در همان‌ جا منازلی برایشان تعبیه کرده‌اند و این کار مرتباً در توسعه و افزایش بوده است تا سرانجام وضع آن به صورت آن‌روزی درآمده است.

فهرست مطالب کتاب

یادداشت مترجم
فصل اول: پیشگفتار
فصل دوم: ماشین زمان
فصل سوم: مسافر زمان بازمی گردد
فصل چهارم: مسافرت در زمان
فصل پنجم: در عصر طلایی
فصل ششم: افول تمدن بشری
فصل هفتم: واقعه غیرمنتظره
فصل هشتم: توضیح ماجرا
فصل نهم: مورلوک ها
فصل دهم: شب هنگام
فصل یازدهم: کاخ چینی سبز فام
فصل دوازدهم: در تاریکی
فصل سیزدهم: دام مجسمه سفید
فصل چهاردهم: مناظر آینده
فصل پانزدهم: بازگشت مسافر زمان
فصل شانزدهم: دنباله ماجرا
پایان سخن