معرفی و دانلود کتاب فرستنده: ناشناس
برای دانلود قانونی کتاب فرستنده: ناشناس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فرستنده: ناشناس
جسی، شخصیت اصلی کتاب فرستنده: ناشناس مثل هر دختر هفدهسالهی دیگری، در زندگی خود با مشکلات و دردسرهای زیادی دست و پنجه نرم میکند. پدرش به تازگی دوباره ازدواج کرده و جسی برای خلاص شدن از شر نامادری و برادرخواندهی جدیدش به لس آنجلس نقل مکان کرده است. در مدرسهی جدید اوضاع افتضاح پیش میرود، تا وقتی که غریبهای با اسم «هیشکی» به او پیامی ارسال میکند و پیشنهاد میدهد برای جا افتادن در فضای جدید کمکش کند. جولی باکسبام برای نگارش کتاب فرستنده: ناشناس نامزد جایزههای متعددی، از جمله جایزهی گودریدز در قسمت بهترین رمانهای نوجوان شده است.
دربارهی کتاب فرستنده: ناشناس
خودتان را جای جسی بگذارید: دختر هفدهسالهای هستید که مادرتان را کمتر از دو سال پیش از دست دادهاید، پدرتان دوباره ازدواج کرده و با زن جدیدش به خانهی جدیدشان نقل مکان میکنند؛ حالا شما یا مجبورید با نامادری بدجنس و پدرتان که عاشق اوست زیر یک سقف زندگی کنید، یا اینکه به مدرسهای در لس آنجلس بروید و زندگی را از نو شروع کنید. خب جسی دومی را انتخاب میکند اما فکرش را نمیکرده که با رسیدن به آنجا اوضاع از قبل هم برایش سختتر شود. چیزی نگذشته که جسی متوجه میشود اینجا هیچ دوستی ندارد و همه چیز از زمین تا آسمان با شیکاگو متفاوت است. جسی تصمیم میگیرد دردسرهای زندگی قبلیاش را به جان بخرد و شبانه از مدرسهی بچه پولدارهای ازخودراضی فرار کند، اما ایمیل عجیبی از یک فرد ناشناس به دستش میرسد.
این اول ماجرای کتاب پرفروش فرستنده: ناشناس (Tell Me Three Things) به قلم جولی باکسبام (Julie Buxbaum) است. باکسبام بارها ثابت کرده در نگارش رمان نوجوان مهارت و هنر بسیاری دارد. هرچند باکسبام داستانهای بزرگسال موفقی نیز در کارنامهی خود دارد، در مصاحبههایش گفته که از نوشتن رمان نوجوان بیش از هر چیز دیگری لذت میبرد.
به ادامهی ماجرای جسی برگردیم. ایمیلی با عنوان «فرشتهی راهنمای شما در دبیرستان وودولی» از طرف یک فرد ناشناس به دست جسی میرسد. این فرد ناشناس ادعا میکند میتواند در این مدرسهی جدید راهنمای جسی باشد و میخواهد به او کمک کند با محیط جدیدی که به آن پا گذاشته آشنا شود. اگر شما بودید چه کار میکردید؟ میتوانید به غریبهای که اصلاً نمیدانید کیست اعتماد کنید؟ حتماً کسی دارد سر به سرتان میگذارد، نه؟ به نظرتان یک غریبهی به درد بخور از آشناهایی که میدانید به هیچ دردی نمیخورند بهتر نیست؟ حالا که آدم نمیتواند به آشناهایش اعتماد کند اعتماد کردن به یک غریبه چقدر اشتباه است؟
کتاب فرستنده: ناشناس توسط علی مجتهدزاده ترجمه شده و به همت نشر مون در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب فرستنده: ناشناس
- نامزد جایزهی بهترین کتاب نوجوان گودریدز در سال 2016؛
- نامزده جایزهی Gateway Readers در سال 2019؛
- در لیست کتابهای پرفروش سایت آمازون؛
- در لیست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز؛
- کتاب منتخب ویراستاران سایت آمازون.
نکوداشتهای کتاب فرستنده: ناشناس
- اشتیاق به کشف اینکه معشوقههای واقعی و مجازی جسی در حقیقت یکی هستند یا نه، خوانندگان را تا انتهای داستان مجذوب نگاه میدارد. (پابلیشرز ویکلی)
- اثر داستانی جولی باکسبام را به دلیل لحن روان و جذابش به سختی میتوان زمین گذاشت. پیوست کردن مکالمات مجازی از طریق ایمیل و چت هم هیجان مضاعفی به داستان اضافه میکند. (اسکول لایبرری ژورنال)
- سه چیز دربارهی این کتاب: 1. شیرین و بامزه و رمانتیک است. 2. رازهای حل نشده در طول داستان شما را وادار به ورق زدن هر صفحه از کتاب خواهد کرد. 3. حسم بهم میگوید از خواندن آن خیلی خوشحال خواهید شد. (جنیفر ای. اسمیت، نویسندهی کتاب احتمال عشق در نگاه اول)
- سه چیز دربارهی این رمان: 1. عاشقش شدم. 2. نه، واقعاً، عاشقش شدم. 3. کاش میتوانستم به تمام نوجوانان بگویم آن را بخوانند. کتاب فرستنده: ناشناس، رنگ و بو، صدا، دردها و نگرانیهای تمام نوجوانان را در خود دارد. (جودی پیکو، نویسندهی کتاب ناجی خواهرم)
کتاب فرستنده: ناشناس برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب فرستنده: ناشناس را به تمام نوجوانان، بهخصوص علاقهمندان داستانهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب فرستنده: ناشناس میخوانیم
ولی یافتن آن لحظه چندان هم آسان نبود، چون آن روز پر بود از شرمساریها و لحظههای بیشماری که باید مینشستم و بررسی میکردم ببینم کدام بوده. اول از همه اینکه دیر رسیدم و این هم تقصیر تئو بود. تئو برادر ناتنی جدیدم است، پسر زن تازهی بابایم که از قضای روزگار و با کمال مسرت، سالسومی همین مدرسه است و راهکارش در برخورد با این وضعیت جدید خانوادگی همین بوده که کلاً مرا نادیده بگیرد. من هم بنا به دلایلی با حماقت فراوان فرض کرده بودم که حالا که مدرسهمان یکی است و یک جا زندگی میکنیم، لابد باید باهم برویم مدرسه. هیچ هم اینطور نیست. معلوم شد آن تیشرت «دوستدار طبیعت باشیم» که پوشیده، الکی است و آقا به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند، برخی موضوعات ساده و پیشپاافتادهی زندگی مثل همین پول بنزین است. مامانش مدیر یک شرکت خفن تبلیغات فیلم است و خانهشان (البته من هم تویش زندگی میکنم ولی بههیچوجه خانهی من نیست) خودش برای خودش یک کتابخانه دارد. با این فرق که البته بهجای کتاب، آن را پر از فیلم کردهاند، چون بالاخره اینجا لسآنجلس است. این شد که مجبور شدم با ماشین خودم بروم مدرسه و دیگر معلوم است که توی راهبندان گیر افتادم.
وقتی دستآخر رسیدم به دبیرستان وودولیاز دروازهی ترسناکش رد شدم و توی پارکینگ وسط آن ماشینهای لوکس جاپارک پیدا کردم و کلی راه را پیاده رفتم کارمندی که دم در بود بهم گفت بروم قاتی یک گروه بچه که چهارزانو دایرهوار نشسته بودند توی چمنها و چند جعبهی گیتار هم پیش پایشان بود. عین اردوی تابستانی کلیسا یا چیزی شبیه به آن. یا حضرت فیل! معلوم شد که این کار در لسآنجلس معمول است که کلاسها را در فضای باز برگزار کنند. در یک جای بینهایت سبز، پشت به درختهای سبز و زنده، آنهم در ماه اول پاییز. هنوز نیامده با آن شلوار جین سیاهی که پایم بود، عرق از همهجایم راه افتاده بود. سعی میکردم اعصابم را آرام کنم و یادم برود چه بدبختیای توی راهبندان کشیدهام. به دخترهای دیگر یک یادداشت روز اول مدرسه داده بودند و همهشان هم لباسهای خفن روشن تابستانی پوشیده بودند، با بندهای نازک روی شانههای نحیفشان.
تا اینجا اولین تفاوت دخترهای شیکاگو و لسآنجلس دستم آمد: دخترهای اینجا همه لاغرند و نیمهلخت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فرستنده: ناشناس |
نویسنده | جولی باکسبام |
مترجم | علی مجتهد زاده |
ناشر چاپی | نشر مون |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 272 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5914-62-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه نوجوان |