معرفی و دانلود کتاب آدمهایی مثل آنها: از سری داستانهای مهیج روانشناختی
برای دانلود قانونی کتاب آدمهایی مثل آنها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آدمهایی مثل آنها: از سری داستانهای مهیج روانشناختی
حقیقت همیشه آنچنان که به نظر میرسد، نیست تا جایی که ممکن است پشت ظاهرهای آراسته و لبخندهای عاشقانه، عواطف سرکوبشده و میل به جنایت نهفته باشد. مینکا کنت در کتاب آدمهایی مثل آنها داستانی معمایی و روانشناختی از تمایلات پیدا و پنهان زندگی زوجی را روایت میکند که همه حسرت زندگی آنها را دارند. این کتاب در قالب داستانی مهیج رؤیای ایدئال بودن را زیر سؤال میبرد.
دربارهی کتاب آدمهایی مثل آنها
هیچکس کامل نیست؛ با وجود این افرادی هستند که به نظر میرسد بسیار به زندگی ایدئال نزدیک شدهاند؛ طوری که همه حسرت زندگی آنها را میخورند. در کتاب آدمهایی مثل آنها (People like them) زندگی زوجی به نمایش گذاشته میشود که همه را انگشت به دهان نگه میدارند. مینکا کنت (Minka Kent) که نویسندهی پرفروش وال استریت ژورنال و واشنگتن پست است، زندگی این زوج و کسانی را که در تقابل با آنها قرار دارند، میکاود و شکافهای زیر یک سطح صیقلی را عیان میکند.
در کتاب آدمهایی مثل آنها، جیلیان و نوئل یکی از خانوادههایی هستند که در محلهی آبورن سکونت دارند. آن دو زن و شوهری هستند که چهار فرزند دارند. آنها در جوانی شیفته و عاشق یکدیگر بودند و با یکدیگر ازدواج کردند؛ اما پس از گذشت سالها از زندگی مشترک، وضعیت بهمرور تغییر کرد و رابطهیشان گرمای اولیهاش را از دست داد. حال آنها میزبان یک مهمانی شام سالانه در محلهی آبورن هستند و خود را برای مهمانی شام آماده میکنند. در میان مهمانان زوجی بینقص به نام ورونیکا و رایان هارتلی حضور دارند. ورونیکا و رایان از آن دسته زن و شوهرهایی هستند که مثل ستارههای هالیوود به نظر میرسند و بسیار رؤیاییاند؛ از آن گروه زوجهایی که همه با حسرت به آنها نگاه میکنند و غرق تماشای حرکات و سکناتشان میشوند.
داستان کتاب آدمهایی مثل آنها از ابتدا تا انتها در محلهی آبورن اتفاق میافتد و هر فصل داستان از نگاه یکی از اهالی محله روایت میشود. داستان به همین شکل جلو میرود تا اینکه به خانهی ورونیکا و رایان میرسد. هرچه داستان به سوژهی اصلی، یعنی زندگی ورونیکا و رایان بیشتر نزدیک میشود، زندگی این زوج افسانهای برای خواننده شفافتر میشود و ابعاد تازهای از روابط آنها نمایان میگردد. سرنوشت این زوج به سمت و سویی میرود که به مخیلهی هیچکس خطور نمیکند.
مینکا کنت در کتاب آدمهایی مثل آنها مانند روانشناسی عمل میکند که ذرهذره لایههای ظاهری زندگی یک زوج را میشکافد تا به لایههای درونیتر آن نفوذ کند. او در این داستان طیفی میسازد که در یک سر آن زندگی زوجی با همهی عیب و نقصها و تشویشها قرار دارد و در سوی دیگر آن، زوجی قرار دارند که بیعیب و نقص و دستنیافتنی به چشم میآیند. جالب اینجاست که با جلو رفتن داستان این نسبت معکوس میشود. کتاب آدمهایی مثل آنها یک داستان بلند است که آیت سعادتی آن را ترجمه و انتشارات سبزان منتشر کرده است.
دربارهی مجموعهی رمانهای مهیج روانشناختی
کتاب آدمهایی مثل آنها بخشی از مجموعهی وسواس (Obsession) است؛ مجموعهای از داستانهای کوتاه خواندنی دربارهی افرادی که به افراط و تفریط کشیده شدهاند. این مجموعه را انتشارات سبزان ذیل مجموعهی رمانهای مهیج روانشناختی منتشر کرده است.
در نکوداشت کتاب آدمهایی مثل آنها
- کتاب آدمهایی مثل آنها اعتیادآور است و تا داستان را به طور کامل نخوانید یا نشنوید، آن را رها نخواهید کرد. (آمازون)
کتاب آدمهایی مثل آنها برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب آدمهایی مثل آنها برای تمام کسانی که به خواندن داستانهای بلند معمایی و هیجانانگیز علاقهمند هستند، مناسب است.
در بخشی از کتاب آدمهایی مثل آنها: از سری داستانهای مهیج روانشناختی میخوانیم
وقتی دارم اتاقخوابمون رو به خانمها نشون میدم، کنستانس میفیلد میخنده و میگه: "انگار برت تو انتخاب کمد شانس نیاورده. "
ششماهه که داریم خونهمون رو بازسازی میکنیم. راستش رو بخوای، از اینکه نتیجۀ کار رو نشون میدم و قیافههای متعجب و حسود دوستها و همسایهها رو میبینم، کیف میکنم. تقریباً ارزشش رو داره به اون همه رفتوآمد پیمانکارها و ماهها سروصدای ساختمونی. در واقع، یهجورایی شبیه زایمانه. سختی داره و نمیدونی چقدر دیگه میتونی تحمل کنی، ولی وقتی تموم میشه، فوراً درد رو فراموش میکنی. در واقع، با گذشت زمان، به فکر میافتی که دوباره همه چیز رو از اول شروع کنی. با این حال، همۀ پروژههای آینده رو فعلاً متوقف کردم. به یه استراحت نیاز دارم و وقت برای لذت بردن از نتیجۀ همۀ این زحمات. علاوه بر این، میخوام وقت کمتری رو صرف مدیریت پیمانکارها کنم و بیشتر با همسایههام آشنا بشم.
رئیس انجمن مالکان خیابان آبورن شدن یه آرزوی کوچیک منه. جیلیان کارش بد نیست، ولی با اونهمه بچه سرش شلوغه و من میتونم انرژی اضافیم رو یه جایی خرج کنم. وقتشه که اون کنار بره و بذاره یکی دیگه هم شانسش رو امتحان کنه... این منصفانهس.
میگم: "اتاق شبیهساز گلف برت حرف دیگهای میزنه. " و کلید برق کمد دوطبقهم رو خاموش میکنم. هیچکس روی کرۀ زمین به همچین کمدی نیاز نداره. کل این مجموعه، با میلههای لباس نورپردازی شده و درهای شیشهای و دستگیرههای کریستال باکارا، از ماشین وارداتیای که الان تو گاراژمه گرونتره. ولی هدف این اتاق خاص این چیزها نیست. این تنها جایی تو کل خونهس که فقط و فقط مال خودمه و یادآور اینه که چقدر تو زندگی پیشرفت کردم.
فهرست مطالب کتاب
دربارۀ نویسنده
پیشگفتار
دو ساعت قبل، شمارۀ 25، خیابان آبورن: جیلیان برادبنت
شمارۀ 28، خیابان آبورن: کریستین الری
شمارۀ 33، خیابان آبورن: بری سیورز
شمارۀ 38، خیابان آبورن: نیکولا ریکشتات
شمارۀ 42، خیابان آبورن: کنستانس میفیلد
شمارۀ 17، خیابان آبورن: ورونیکا هارتلی
پایان داستان: ورونیکا هارتلی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آدمهایی مثل آنها: از سری داستانهای مهیج روانشناختی |
نویسنده | مینکا کنت |
مترجم | آیت سعادتی |
ناشر چاپی | انتشارات سبزان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 56 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-117-771-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |
امتیاز ۵ برای اینه که اصلا تصور نمیکردم پایانش انقدر غافلگیر کننده باشه