معرفی و دانلود کتاب صوتی قماش انگلیس: داستان کوتاه
برای دانلود قانونی کتاب صوتی قماش انگلیس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی قماش انگلیس: داستان کوتاه
ترکیبی از «فقر» و «فریب» بنمایهی کتاب صوتی قماش انگلیس را میسازد. عزیز نسین در این داستان کوتاه اجتماعی ماجرای جوانکی را روایت میکند که به دنبال کار و پول، از ده راهی شهر میشود اما هنوز نمیداند که چربزبانیهای اهالی شهر چه اتفاقاتی را برایش رقم خواهد زد. در این داستان طنز، علاوهبر نابرابریهای اقتصادی، غربزدگی و ظاهرنماییهای دروغین نیز مورد انتقاد نویسنده قرار گرفتهاند.
دربارهی کتاب صوتی قماش انگلیس
فقر همان عاملی است که «رجب»، «محمود»، «یوسف»، «بکیر» و سایر همراهانشان را برای یافتن کار بهتر و کمی پول بیشتر، از ده به استانبول میکشاند. آنها که روزها به عملگی مشغول هستند و شبها زیر سایهی ساختمانهای بلند به خواب میروند، آرزوی دیگری ندارند جز اینکه با اندوختهای ناچیز از ساعتها کار و زحمت، رخت و لباس تازهای برای خود بخرند و ثروت اندکی ذخیره کنند تا وقتی برای دیدن اقوام به ده برمیگردند، مایهی فخر و مباهات دوستان و خانواده باشند. در این بین، رجب با همولایتیهایش متفاوت است. او که اندام تنومندی دارد، به این راحتیها لباسی اندازهی خود پیدا نمیکند و از طرفی، باوجوداینکه همهی دوستان و همراهانش، بعد از ماهها کارگری، لباس جدیدی برای خود تهیه کردهاند، رجب هنوز همان لباسی را به تن دارد که هنگام مهاجرت از ده به شهر، پوشیده بود. لباسی که اکنون کاملا نخنما شده و تاروپودش را هم نمیتوان تشخیص داد.
این موضوع از همان آغاز داستان فکر بکیر آقا را به خود مشغول میکند. چطور ممکن است رجب، همان جوانی که مدام به ظاهر خود توجه میکرد و آرزویش به دست آوردن کمی پول برای خرید لباس بود، با گذشت چندین ماه، هنوز جامههای کهنهاش را به تن داشته باشد. خب، باید تا پایان کتاب صوتی قماش انگلیس منتظر بمانیم تا عزیز نسین (Aziz nesin) در خلال درددلهای رجب برای بکیر آقا، راز این موضوع را برملا کند.
نویسنده با ظرافت تمام، از زبان طنز برای بازگویی معضلات اجتماعی بهره برده. او از فقر و نداری که جوانان را به کام خود میکشد و زودباوری آنها در مقابل حیلههای مردم شهر میگوید و در میان ناتوانی و درماندگی آنها جولان میدهد.
ترجمهی روان صمد بهرنگی را نیز نباید از یاد برد، چراکه بر جذابیت این داستان کوتاه برای مخاطب فارسیزبان افزوده است. احاطهی این نویسنده و مترجم به زبان ترکی و تسلط او به زبان و لحن مردم کوچه و بازار ایران، موجب شده اصطلاحات و کنایههایی که طرفین مکالمه با یکدیگر ردوبدل میکنند، برای فارسیزبانان کاملاً ملموس باشد.
کتاب صوتی قماش انگلیس، در گذشته بهعنوان یکی از داستانهای کوتاه کتاب «آه، ما الاغها!» منتشر شده بود. اثر حاضر، از سوی نشر گیوا، با صدای حسین نصیری به علاقهمندان آثار اجتماعی و انتقادی ارائه شده است.
کتاب صوتی قماش انگلیس برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای طنز اجتماعی علاقهمند هستید اما فرصت چندانی برای مطالعهی رمانها و داستانهای بلند ندارید، کتاب صوتی قماش انگلیس بهترین انتخاب ممکن است. شنیدن این داستان کوتاه اجتماعی، در کمتر از نیمساعت مسائل و معضلات جامعه را در برابرتان مجسم میکند.
با عزیز نسین بیشتر آشنا شویم
عزیز نسین نویسنده، طنزپرداز و فعال سیاسی اهل ترکیه است که قلم را در راه مبارزه با ظلم و ناآگاهی به کار میبست. محمد نصرت، با نام هنری عزیز نسین، از برجستهترین و مشهورترین داستاننویسان ترک، در سال 1915 متولد شد. او پس از اینکه چندی بهعنوان افسر مشغول به کار بود، راه نویسندگی و دنیای داستان را پیش گرفت. این نویسنده به سبب انتقادات تندی که نسبت به اوضاع نابهسامان اقتصاد کشورش داشت، بارها روانهی زندان شد. با اینحال، هرگز از آفرینش ادبی باز نایستاد. کسب نخل طلا در مسابقهی بینالمللی طنز کشور ایتالیا و همچنین جایزهی خارپشت طلایی از کشور بلغارستان برخی از افتخارات و جوایز اوست.
شماری از آثار او را میتوانید در کتابهای «دندانهای مردم را نشمارید»، «خانهای روی مرز»، «عروس محله»، «خاطرات یکمرده» و... بخوانید.
در بخشی از کتاب صوتی قماش انگلیس میشنویم
سه ماه مثل گاو کار کردند. غیر از رجب که عاشق لباس نو بود، همهشان یکدست لباس کموبیش آبرومندی میخریدند. عدهی هم لباس سربازی مستعمل گیر آوردند. خلاصه، همهشان سر و وضعشان را مرتب کردند. تنها رجب بود که خریدی نکرده بود. داییش میگفت: آخه پسر جون، میخوای چی کار کنی؟ تو دیگه لباس به تنت نمونده. پروپاچهت ریخته بیرون.
رجب جواب میداد: هنوز صبر کن دایی. صبر کن.
دستهی اول، شش ماه و نیم توی استانبول کار کرد و دستهی دوم، پنج ماه و نیم. زمستان سر رسید. هرکس خرید مریدش را کرد و بارش را بست که برگردد به ده، اما رجب همان بود که بود. نمیشد گفت که لباس تنش است. فکر نکنید که رجب چیزی نخریده بود، یک چیزهایی خریده بود، اما فقط لباس نخریده بود.
- آخه پسر، چرا لخت و عریون برمیگردی و نمیری واسه تنت یه دست لباس گیر بیاری؟
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی قماش انگلیس: داستان کوتاه |
نویسنده | عزیز نسین |
مترجم | صمد بهرنگی |
راوی | حسین نصیری |
ناشر صوتی | انتشارات گیوا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |