معرفی و دانلود کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید
برای دانلود قانونی کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید
کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد، شامل مجموعهای از افسانههای شیرین و جذاب و داستانهای کوتاه طنز است که خنده بر لبهایتان میآورد.
انسانها با شنیدن و یا خواندن افسانهها افسون میشوند. هر فردی با هر سن و سالی و با هر علم و دانشی، به شنیدن افسانه و داستانهای جن و پری علاقه دارد و از آن لذت میبرد. تنها انتظاری که مخاطب افسانه علاوه بر جذابیتهای معمول هر روایت داستانی، از آن دارد یک پایان شیرین است. شنونده و خواننده افسانه، از کشته شدن و مرگ قهرمان داستان، ناراحتی و نگرانی به خود راه نمیدهد، چرا که طبق تجربه میداند که قبل از پایان افسانه، یک اکسیر جادویی و یا یک ورد شفابخش قهرمان قصه را دوباره زنده میکند.
افسانهها و داستانهای قدیمی برای بسیاری از شما همراه با حس نوستالژی است، حسی که این نوید را به شما میدهد که انتظار شنیدن داستان یا افسانهای را داشته باشید که گاهی شما را حتی تا سالها و قرنها به گذشتههای دور میبرد و یک حس مشترک بین شما و گذشتگان زنده میکند. گاهی نیز روایتی از زندگی یک انسان نامعلوم را بازگو میکند که در زمان و مکان نامعلوم، حکمتی را به شما میآموزد.
این افسانهها هر شکل روایتی که دارند، در دو عامل با یکدیگر یکسان هستند. اول حضور خداوند و ناظر بودن او بر کارهای ما که همواره با عبارت «یکی بود یکی نبود» مطرح شده است و دوم عبارت «کلاغه به خونهش نرسید» در انتهای هر داستان و افسانه که بیان میکند با تمام شدن داستان، حکایت زندگانی انسان و به دست آوردن تجربه و شنیدن، همچنان ادامه مییابد.
کتاب غلاغه به خونش نرسید با نظر به این دو عامل مشترک در افسانهها و قصههای کهن ایران و جهان با زبانی طنز و بسیار نرم و لطیف همراه با مقادیری هجو به نگارش درآمده است که اغلب این هجویات، دربردارنده دیدگاه انتقادی ابوالفضل زرویی نصرآباد به مناسبات اجتماعی و مادی در زندگی امروزی در جامعه شهری ماست. او در اثر خود روایتهایی طنزآمیز از افسانههای قدیمی که دهان به دهان و سینه به سینه پس از سالها جمعآوری شده را پس از مطالعات بسیار بر روی افسانهها و مَثَلهای کشورهای مختلف نقل کرده و به صورت متنهایی هجوآمیز آورده است.
زرویی نصرآباد تلاش کرده تا آرزوها، دغدغهها و اشتباهات آدمی را با لحنی طنز و در قالب افسانههای مدرن روایت کند. اینگونه است که هر فرد با توجه به قومیت و یا ملیت خود، ریشههای مشترک فرهنگی خود را با دیگر اقوام و ملل مییابد و با نگاهی طنزآلود نسبت زندگی کنونی خود با آن افسانه را درمییابد.
شخصیتهای داستانهای این کتاب، شکل و شمایلی سنتی دارند اما بسیار امروزی و مدرن به نظر میرسند. زرویی نصرآباد در اثر خود با نگاه طنز تلخ اجتماعی موقعیتهایی هجوآمیز آفریده که بعد از رهایی از خندیدن به آنها، قدری نیز باید فرصت تفکر به آنان را به خود داد.
با ابوالفضل زرویی نصرآباد بیشتر آشنا شویم:
ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز در 15 اردیبهشت سال 1348 در تهران به دنیا آمد. او در نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش طنز برگزیده شد. زرویی نصرآباد با اسامی مستعار مختلفی چون ملانصرالدین، چغندرمیرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی و عبدل در نشریاتی چون گلآقا، همشهری، جامجم، انتخاب، ایرانیان، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو و تماشاگران مطالب طنز نوشته است.
او فعالیتهای اجرایی مختلفی در حوزه طنز انجام داده است که از جمله آنها میتوان به معاون سردبیر هیئت تحریریه هفتهنامه گلآقا، سردبیر ماهنامه گلآقا، دبیر اجرایی سالنامه گلآقا، دبیر سرویس طنز روزنامه همشهری، پایهگذار و مدیر دفتر طنز حوزه هنری و تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی اشاره کرد.
زوریی نصرآباد در دوره فعالیت خود جایزهها و افتخارات بسیاری نیز کسب کرد. لوح تقدیر و سرو بلورین نخستین جشنوراه شعر فجر به عنوان برترین شاعر طنزسرای پس از انقلاب، لوح تقدیر و سرو بلورین از سومین جشنواره شعر فجر در رشته شعر طنز، برنده نخستین دوره جایزه دعبل کتاب سال عاشورایی از جمله آنهاست.
از دیگر آثار او میتوان از تذکرةالمقامات، افسانههای امروزی، بامعرفتهای عالم، رفوزهها، حدیث قند، ماه به روایت آه، خاطرات سر پروفسور حسینعلیخان مستوفی و ... نام برد. او در 10 آذر 1397 درگذشت.
در بخشی از کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید میشنویم:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. روزی روزگاری در ولایت غربت یک پادشاهی بود که هر شب یک خواب میدید، این پادشاه 450 تا خوابگزار داشت که هر کدامشان اهل یک ولایتی بودند و میتوانستند هر خوابی را تعبیر کنند.
یک شب پادشاه در خواب دید که در دشت خرمی نشسته و سفرهای پیش رویش گسترده است. ناگهان یک دختر زیبا پیدا شد و تمام غذاهای سفره را خورد و پس از آن به سر یک سفره دیگر رفت و از آن سفره هم خورد. در این وقت پادشاه از خواب پرید. تمام خوابگزاران دربار جمع شدند ولی هیچکدام نتوانستند خواب پادشاه را تعبیر کنند.
در نهایت خوابگزار اعظم دربار گفت: «ای پادشاه! من پیرمردی را میشناسم که استاد من است و در یک ولایت دیگر زندگی میکند. اگر او را احضار بفرمایید حتماً خواب شما را تعبیر میکند.» پادشاه فیالفور دستور داد تا خوابگزار اعظم یک هیئتی را ترتیب بدهد و در معیت آنها برود و پیرمرد را بیاورد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی غلاغه به خونش نرسید |
نویسنده | ابوالفضل زرویی نصرآباد |
راوی | نیما رئیسی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۴۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز ایرانی |