معرفی و دانلود کتاب صوتی بیتابوت
برای دانلود قانونی کتاب صوتی بیتابوت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی بیتابوت
جایی در میان شلوغیهای ایستگاه راهآهن، بدن قطعهقطعهشدهی زنی در یک چمدان انتظار این را میکشد که کسی معمای مرگش را کشف کند! لاله زارع، در کتاب صوتی بیتابوت، ماجرای قتلی مخوف را روایت میکند که مسیر پیدا کردن قطعات پازلش از میان کوچهپسکوچههای تاریک و خلوت شهر و خانهی رمالان و فالگیرها میگذرد...
دربارهی کتاب صوتی بیتابوت
کارآگاه روزبه افشار، بیشتر از آنکه بداند و بتواند برایش کاری کند، در لاک تنهایی خود فرو رفته. از معنای خانواده چیز زیادی برایش باقی نماینده؛ یک قاب عکس قدیمی که حالا چند نفری از نفرات حاضر در آن زیر خاکاند، خواهر و شوهرخواهری مهربان که تمام تلاششان را میکنند تا او را از این خلوت و تنهایی دربیاورند و البته دردی قدیمی که از رابطهی تروماتیکش با پدر برایش باقی مانده. او با این تنهایی خو گرفته و حالا همین بیکسی تبدیل به همدمش شده، همدمی که وجود دردناکش برای او، رنگی از معنای آرامش در خودش دارد.
با وجود تمام این تنهایی و سکون، زندگی چندان برای افشار راکد نیست. به عنوان نیروی ارشد دایرهی جنایی پلیس، گشتوگذار در میان صحنههای وقوع جرم و شنیدن اعترافات هولناک قاتلان برایش تبدیل به کاری عادی و روزمره شده. دیگر بوی تند و زنندهی اتاق تشریح هم برایش چیز جدیدی نیست. اما شاید سروان افشار نمیدانست روزی که به او خبر دادند در ایستگاه راهآهن تهران یک «چیز» عجیب پیدا شده، زندگی او را به چه مسیر تاریکی خواهد برد.
لاله زارع در کتاب صوتی بیتابوت، داستان موازی زندگی یک پلیس دایرهی جنایی و کشف راز یک قتل مخوف را روایت میکند. همهچیز از جایی شروع میشود که روزبه افشار به صحنهی جرم فراخوانده میشود تا در اتاقک بویناک سرویس بهداشتی راهآهن، جنازهی مثلهشدهی زنی را که در یک چمدان جاساز شده، بررسی کند. سر و دو دستان جنازه در میان محتوای چمدان نیست و این، کارِ شناسایی او را غیرممکن میکند. دوربینهای مداربستهی راهآهن طرح مبهمی از قاتل را ثبت کردهاند، اما در شلوغی روز سوم فروردین راه آهن، پیدا کردن یک نفر با سر و شکلی تار و مبهم تقریباً غیرممکن است. تنها چیزی که در این میان میتواند برای پلیس راهی به سمت پیدا کردن قاتل باز کند، یک بستهی کوچک با پارچهی سبز درون چمدان است که با اینکه غرق خون شده، اما به خاطر جنس پارچه، محتویاتش سالم مانده. داخل بسته، تکه کاغذی شبیه یکجور دعا و طلسم است که آدرس رمالی نیز زیر آن نوشته شده. آیا این بسته تصادفاً از جیب قاتل داخل چمدان افتاده؟ و یا بودنش در آن چمدان عمدی بوده؟ آیا آن رمال ربطی به این قتل دارد؟ ولی کدام قاتلی آدرسش را بر روی یک کاغذ مینویسد و سر صحنهی جرم میگذارد؟
نتیجهی کالبدشکافی پیکر زن، یا دستکم آنچه از پیکرش باقی مانده، نشان میدهد که او زنی متعلق به طبقهای خاص بوده، طبقهای که شاید به خاطر نداشتن کس و کاری، زنده و یا مرده بودنشان برای کسی چندان مهم نباشد. آلودگی به بیماریهای مقاربتی و رد یک سقط جنین نیز، چنین پیشینهای را محتملتر میکند. نحوهی مثله شدن بدن زن نشان میدهد که قاتل، یک قصاب و یا دکتر حرفهای و با دستانی قدرتمند بوده، چون اثری از زور زیاد برای بریدن در اندامها دیده نمیشود. همهی برشها تمیز و حسابشده است. از طرفی قاتل به ایستگاه راهآهن تهران اشراف کاملی داشته؛ چون دقیقاً میدانسته که گیت بررسی چمدانها کار نمیکند و کسی به دنبال بررسی محتویات چمدانش نخواهد بود. نکتهی دیگری که از چشم تیزبین افشار دور نمیماند، چیدمان منحصربهفرد تکههای بدن مقتول در چمدان است. هر تکه چنان در سفرهی یکبار مصرف پیچیده شده که هیچ خونآبهای در حین جابهجایی به بیرون درز نکند، و البته هر تکه چنان بادقت در چمدان چیدهشده که ذهن افشار را به سمت قاچاقچیهای مواد مخدر و شکل خاص جاساز کردنشان میبرد. اصلاً چرا قاتل جنازه را به شلوغترین جای ممکن برده و رها کرده؟ آیا او میخواسته تا جنازه را با خود به جایی ببرد؟ یا رها کردنش در در جایی که مردم رفتوآمد دارند تنها یک حقهی پیچیده برای بازی دادن پلیس بوده؟ تمام این سوالات در ذهن افشار میچرخد و راهی برای پاسخ به آنها پیدا نمیکند. تنها سرنخی که برای افشار باقی مانده، پیگیری همان دستخط کوچک و مرموز است که او را به خانهی تاریک و ترسناک یک رمال پیر میکشاند...
کتاب صوتی بیتابوت با تلاش نشر صوتی آوانامه و انتشارات ققنوس منتشر شده و شما آن را با صدای ابوالفضل شاهبهرامی میشنوید.
کتاب صوتی بیتابوت برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای ترسناک ژانر معمایی و جنایی علاقه دارید، از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب صوتی بیتابوت میشنویم
روشنک همراه آوا چند شاخه بامبوی بیآزار هم فرستاده بود. وقتی آوا توی گلدان استوانهای و بلند بامبوها آب میریخت گفت: «مامان میگه اینا واسهی خودشون یه گوشه میشینن، فقط باید تو آب باشن. ولی بهشون کممحلی کنی قهر میکنن. باورت میشه؟»
جوابی نداشت. خوب میدانست آوا این حرف را بیدلیل نزده. احتمالاً سادهترین روش برای باز کردن سر صحبت بود دربارهی مشکلات خودش و پدرش. ولی او آمادگی نداشت وارد ماجرا شود. ترجیح میداد آوا مثل همان بامبوها گوشهای بنشیند تا روشنک و وحید، راه حل دیگری برای رفع و رجوع کردن مشکلاتشان پیدا کنند. بااحتیاط وسایل آوا را جمعوجور کرد و گوشهی تخت گذاشت. از همانجا پرسید: «تا شب نیام سختت نمیشه؟» جواب نگرفت. باید یک سری به اداره میزد و بعد هم میرفت سراغ سوژهی جدید.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی بیتابوت |
نویسنده | لاله زارع |
راوی | ابوالفضل شاه بهرامی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۵۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |