معرفی و دانلود کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون

معرفی کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون

کورنلیا فونکه نویسنده‌ی پرطرفدار داستان‌های فانتزی در کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون، قسمت دوم این حماسه‌ی پرفروش نیویورک تایمز را برای خوانندگان داستان‌های ماجرایی تعریف می‌کند. مگی، قهرمان نوجوان داستان پس از سردرآوردن از نیروی جادویی پدر خود، به سلسله حوادثی باورنکردنی پا می‌گذارد. او حالا باید با شخصیت‌های مختلفی که از دل داستان‌ها بیرون آمده‌اند سروکله بزند؛ شخصیت‌هایی که گاه بسیار دوست‌داشتنی‌اند و گاه بیش از اندازه شرور!

درباره‌‌ی کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون

تصور کنید روزی شخصیت‌های داستانی که درحال خواندنش هستید، به انسان‌هایی واقعی تبدیل شوند. این یک شروع جذاب برای سه‌گانه‌ی معروف و خواندنی کورنلیا فونکه (Cornelia Funke) داستان‌نویس پرآوازه‌ی ادبیات تخیلی است. او حالا در جلد دوم از این سری خواندنی، کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون (Inkspell) طرفداران پروپاقرص خود را با حوادثی به‌مراتب تکان‌دهنده‌تر روبه‌رو می‌کند.

«مگی»، دختر نوجوان داستان سیاه خون هرگز تصور نمی‌کرد زندگی آرام و بدون‌حادثه‌اش روزی به چنین حوادث غریبی پیوند بخورد. او که روزگار ساده‌ای می‌گذراند حالا درگیر شخصیت‌هایی شده که تا دیروز در کتاب‌های داستانی زندگی می‌کردند! بگذارید کمی از قبل‌تر آغاز کنیم. ماجرا درست مربوط به روزی‌ می‌شود که مگی به قدرت ماورائی پدرش پی برد. شاید در ابتدا باورنکردنی باشد اما وقتی پدر مگی یعنی «مو»، با صدای بلند شروع به خواندن کتاب می‌کند، شخصیت‌های داستان کتاب بلافاصله تبدیل به موجوداتی واقعی و زنده می‌شوند؛ این موجودات حتی ویژگی و قدرت‌های خاص خود را به جهان واقعیت می‌آورند.

در قسمت دوم از این ماجرا، یعنی کتاب سیاه خون شاهد حوادث پرجنب‌وجوش خواهیم بود. اکنون اوضاع تا حد زیادی از کنترل مگی و پدرش خارج شده. شخصیت‌های داستانی بدون هیچ قاعده و قانونی بین جهان واقعیت به جهان داستان رفت‌وآمد می‌کنند. البته در این میان بعضی از شخصیت‌ها هستند که باید حسابی مراقب قلب سیاه و تاریک آن‌ها بود؛ منظورمان «مارکله» حاکم خبیث و ستم‌کار دنیای داستان است. در چنین شرایطی مگی نیز تصمیم می‌گیرد پا به سرزمین جادویی داستان بگذارد؛ «فرید» پسر جوان و دلیر داستان نیز در این ماجراجویی پرخطر با او همراه می‌شود. اما آن‌ها نمی‌دانند که این تصمیم چه عواقبی برای مگی و حتی اعضای خانواده‌اش در پی خواهد داشت.

داستان سه گانه فونکه 2: سیاه خون در سال 2005 و درادامه‌ی جلد قبلی این داستان سریالی یعنی کتاب «سیاه قلب (Inkheart)» منتشر شد. این مجموعه یک جلد سوم نیز دارد که با نام «سیاه مرگ (Inkdeath)» به چاپ رسیده. شما می‌توانید داستان سیاه خون را با ترجمه‌ی کتایون سلطانی و کاری از انتشارات افق بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب سیاه خون

• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب منتخب هند برای ادبیات نوجوانان، سال 2006
• از سری آثار پرفروش نیویورک تایمز

جوایز و افتخارات مجموعه‌ی سه گانه فونکه

• برنده جایزه Phantastik-Preis der Stadt Wetzlar برای ادبیات داستانی کودکان در آلمان
• بهترین رمان سال در ادبیات کودکان توسط هیئت داوران لزر
• فینالیست جایزه‌ی کتاب BookSense برای ادبیات کودکان، سال 2004
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب کودکان Flicker Tale سال 2006
• در لیست کتاب برتر معلمان برای کودکان به انتخاب انجمن آموزش ملی، سال 2007

نکوداشت‌های کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون

• دستاورد بزرگ کورنلیا فونکه یک داستان پربار و درگیرکننده و البته سرگرمی‌بخش است. (بررسی آمازون)
• یک ماجرای مسحورکننده که خوانندگان را آهسته به نتیجه می‌رساند و آن‌ها را منتظر اتفاقات جلد بعدی می‌گذارد. (کتابخانه‌ی مدرسه)
• خوانندگان به‌سادگی از این ماجراجویی لذت خواهند برد. (بوک لیست)
• تصور نمی‌کنم تاحالا داستانی خوانده باشم که این‌چنین بتواند شادی‌ها و ترس‌ها را منعکس کند. (دایانا واین جونز، نویسنده)

اقتباس‌ها از کتاب سه گانه فونکه

• کتاب سه گانه فونکه در سال 2009 در قالب یک فیلم سینمایی ماجراجویانه به کارگردانی ایان سافتلی ( Iain Softley) به اقتباس درآمد. تماشاچیان این فیلم را بابت ماجرای هیجان‌انگیز و جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری آن تحسین می‌کنند.
• همچنین نسخه‌ای از داستان‌های فونکه در قالب کتاب صوتی توسط Random House Listening Library تولید شد.

کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های تخیلی با چاشنی جادو و هیجان علاقه دارید باید بدانید که این کتاب برای شما نوشته شده است.

در بخشی از کتاب سه گانه فونکه 2: سیاه خون می‌خوانیم

پرنده‌دوده‌ای گفت: «جای زخمش را فراموش نکن! جای زخم روی بازوی چپش، همان جایی که سگ‌ها گازش گرفته‌اند. توی تمام ترانه‌ها این موضوع تکرار می‌شود. زود باشید، همگی آستین‌ها‌تان را بالا بزنید. شاید بلوط‌خورک بین خودمان نشسته باشد؟» بعد خیلی جدی چشم گرداند، ولی فقط پهلوان خنده‌کنان آستین‌هایش را بالا زد و بقیه سکوت کردند.

شازده موهای بلندش را عقب زد. به کمربندش سه‌تا چاقو آویزان بود. حمل اسلحه برای هنرمندهای دوره‌گرد ممنوع بود، حتی برای کسی که به گفته‌ی آن‌ها پادشاه‌شان بود، ولی برای چه باید هنرمندها پایبند قوانینی می‌شدند که از آن‌ها حمایت نمی‌کرد؟ مردم درباره‌ی هنر نشانه‌گیری‌ شازده می‌گفتند که با کارد حتی می‌توانست چشم سنجاقک را درست هدف بگیرد، دقیقاً همان‌طور که فنوگلیو یک زمانی در کتاب نوشته بود.

حالا هر قیافه‌ای که داشته باشد، به‌هرحال اشعار من را در عمل پیاده می‌کند و من الان به سلامتی‌اش شربت می‌خورم. بگذار مارکله مدام دنبال مردی بگردد که من توصیفش کرده‌ام. هیچ‌وقت دستش به او نمی‌رسد! فنوگلیو لیوانش را به علامت "سلامتی" به‌طرف جمع گرفت. حس خیلی خوبی داشت، شاد و شنگول بود و این حالت بدون شک به‌خاطر خوردن آن شربت مزخرف و آشغال نبود. پیرمرد فکر کرد: بفرما فنوگلیو، کی فکرش را می‌کرد؟ تو یک چیزی می‌نویسی و آن چیز راستی‌راستی اتفاق می‌افتد! حتی بدون خواننده‌ای که کلمه‌ها را با صدای بلند بخواند...

ولی پهلوان احساس خوبش را به گند زد. مردک غرغرکنان گفت: «جوهرباف، راستش را بخوای من اصلاً حال و حوصله‌ی جشن گرفتن ندارم. می‌گن تازگی‌ها مارکله در ازای زبان خواننده‌های دوره‌گردی که در آوازها‌شان او را مسخره می‌کنند، نقره‌ی ناب می‌پردازد. شنیده‌ام که تا حالا یک کلکسیون زبان جمع کرده.»

«زبان؟» دست فنوگلیو بی‌اختیار به‌طرف زبانش رفت: «ترانه‌های من هم جزء آن ترانه‌ها به حساب می‌آند؟»

فهرست مطالب کتاب

کلمه‌های مناسب
طلای تقلبی
بازگشت گردانگشت به سرزمینش
دختر جادوزبان
فرید
مهمانخانه‌ی هنرمندان دوره‌گرد
تصمیم مگی
زن آوازخوان
مگی می‌خوانَد
دنیای جوهر
جای خالی مگی
مهمان ناخوانده
فنوگلیو
شازده مشکی
صداهای ناآشنا در شبی ناآشنا
فقط یک دروغ
هدیه‌ای برای کاپریکورن
انتقام مورتولا
صبح روز جشن تولد
مهمان‌هایی از سمت ناجور جنگل
شاهزاده‌ی آه‌کِش
ده سال
سرد و سفید
در زیرزمین الینور
اردوگاهی در جنگل
نقشه‌ی فنوگلیو
ویولانته
کلمه‌های اشتباه
اربابان جدید
کوزیمو
الینور
به اشتباه
مرگِ پری
پیغام ابرپیما
جوهردارو
فریادها
کاهِ خونین
شرفیابی فنوگلیو
پیکی دیگر
ناامید
صف طولانی زندانی‌ها
چهره‌ای آشنا
کاغذ و آتش
درختی در حال سوختن
طفلکی مگی
صدای در زدن
رکسن
قلعه‌ای کنار دریا
آسیاب
شبی بهتر از همه‌ی شب‌ها
کلمه‌های درست
ارفئوس خشمگین
جغد چادری
در سیاهچال سیاه‌قلعه
نامه‌ای از فنوگلیو
گوش‌های غریبه
آتش و آب
نامرئی هم‌چون باد
مارکله
آتشی بر دیوار
در برج سیاه‌قلعه
حالا چه باید کرد؟
لانه‌ی خرسَک
همه‌چیز بر باد رفت
ارباب داستان
کاغذِ خالی
محبت و دلسوزی
دیدار
شبِ قبل از وقوع حادثه
قلم و شمشیر
فقط خواب و خیال
عوض‌بدل
بلوط‌خورک
امید فرید
باز هم تنها
شاعری جدید
به کجا؟