معرفی و دانلود کتاب باغبان شب

معرفی کتاب باغبان شب

زندگی کردن در خانه‌ای که کلی حرف پشت سر آن است، کار هر کسی نیست؛ اما وقتی کسی مجبور باشد، حتی مخوف‌ترین شرایط را نیز از سر می‌گذراند. مالی و کیپ، قهرمانان کتاب باغبان شب نوشته‌ی جاناتان آکسییر، دقیقاً در چنین شرایطی راهی خانه‌ای اسرارآمیز و نفرین‌شده می‌شوند. این کتاب که رمانی ترسناک برای نوجوانان است، حال و هوای داستان‌های ارواح ویکتوریایی را دارد و از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز به شمار می‌آید.

درباره‌ی کتاب باغبان شب

عمارتی اشرافی و قدیمی در دل جنگلی سیاه که احتمالاً پر از اشباح و قصه‌های ترسناک است، جایی است که ماجراهای کتاب باغبان شب (The Night Gardener) نوشته‌ی جاناتان آکسییر (Jonathan Auxier) در آن رخ می‌دهد. داستان این کتاب از جایی شروع می‌شود که در جاده‌ای متروکه، یک گاری با چرخ شکسته به سمت پایین دست جاده حرکت می‌کند. خواهر و برادری ایرلندی به نام مالی و کیپ سوار بر گاری‌ هستند و سراغ عمارت ویندسور را می‌‎گیرند. عمارتی مخروبه و وحشتناک که هیچ‌کس حاضر نیست درباره‌ی آن حرف بزند و راه آن خانه را به مالی و کیپ نشان دهد. اما این عمارت تنها جایی است که این خواهر و برادر را بدون ضامن به‌عنوان خدمتکار پذیرفته است.

مالی و کیپ درحالی‌که با ناامیدی در جستجوی خانه‌ی ویندسور هستند، با پیرزنی روبه‌رو می‌شوند که شبیه جادوگرهاست، کوله‌باری پر از خنزرپنزر دارد و با سازی عجیب، آوازی درباره‌ی یک پیرمرد به همراه یک درخت می‌خواند. آوازی که احتمالاً با ادامه‌ی داستان کتاب باغبان شب گره خورده است. مالی و کیپ از پیرزن آدرس خانه‌ی ویندسورها را می‌پرسند و او راه جنگل سیاه و تاریک را به آن‌ها نشان می‌دهد. عمارت کهن و خانواده‌ای که ساکن آن هستند، آن‌طور که به نظر می‌رسند، نیستند.؛ اشباح و نفرین باستانی، خانه و ساکنان آن را احاطه کرده‌اند.

کتاب باغبان شب داستانی ترسناک برای نوجوانان از ادبیات انگلستان است که با عناصری چون عمارت اشرافی، جنگل سیاه و تاریک و پیرزن جادوگر فضای داستان‌های کلاسیک را به یاد می‌آورد و ردپای نویسندگان بزرگی چون واشینگتن اروینگ و هنری جیمز در آن دیده می‌شود. این داستان را که جوایز و موفقیت‌های بسیاری کسب کرده، نشر افق با ترجمه‌ی ثمین نبی‌پور منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب باغبان شب

• نامزد جایزه‌ی فانتزی اسطوره‌ای برای ادبیات کودک در سال 2015؛
• نامزد جایزه‌ی سان‌برست برای نوجوانان در سال 2015؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال CLA در سال 2015؛
• نامزد جایزه‌ی منتخب خوانندگان جوان پنسیلوانیا برای مقاطع 6 تا 8 در سال 2016؛
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان رود آیلند در سال 2016؛
• نامزد جایزه‌ی کتاب گنبد طلایی ورمونت در سال 2016؛
• نامزد جایزه‌ی منتخب خوانندگان جوان مانیتوبا در سال 2016؛
• نامزد جایزه‌ی منتخب گودریدز برای مقطع متوسطه و کودکان در سال 2014؛
• نامزد جایزه‌ی دایاموند ویلو در سال 2015؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب کودکان و نوجوانان انجمن بین‌المللی سوادآموزی برای ادبیات داستانی مقطع متوسطه؛
• برنده‌ی جایزه‌ی اُ ال ای برچ سیلور برای ادبیات داستانی در سال 2015؛
• نامزد جایزه‌ی کتاب خوانندگان جوان ربکا کودیل در سال 2017.

نکوداشت‌های باغبان شب

• جاناتان آکسییر ترکیبی ایدئال از ترس و ماجراجویی به دست می‌دهد و همه‌ی این‌ها را با زبانی زیبا و فضایی ارائه می‌کند که خواننده مجبور می‌شود کمی سرعت خود را کاهش دهد و هم از پیرنگی با کیفیت بالا و هم از خود داستان لذت ببرد. (بولتن مرکز کتاب کودک)
• شخصیت‌های به‌یادماندنی، پیامی ارزشمند، طراحی‌های فضاساز آکسییر و طنزی در میان وحشت، این داستان هشداردهنده را به کتابی بدل می‌کند که مخاطب به این زودی‌ها آن را فراموش نخواهد کرد. (کرکوس ریویو)
• داستان‌سرایی و تمایلات پنهانی روح در این رمان به هم می‌پیچند و آن را تبدیل به یک داستان ارواح می‌کنند. (مجله‌ی اسکول لایبرری ژورنال)
• همه‌ی داستان‌‍‌های ترسناک به فضایی شبح‌وار و مرعوب‌کننده نیاز دارند و جاناتان آکسییر آثار خود را با توصیفات دقیق خود از محیطی گوتیک، اشاراتی کنایه‌آمیز و لحظات پرتعلیق همراه می‌کند. (مجله‌ی هورن بوک)

کتاب باغبان شب برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمام نوجوانانی که به داستان‌های ترسناک و پررمزوراز علاقه‌مند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب باغبان شب می‌خوانیم

مالی گاری را نگه داشت و از فاصله‌ای امن زن را تماشا کرد. آوازش درباره‌ی یک مرد پیر و یک درخت بود. شیرینی صدایش شنونده را غافلگیر می‌کرد. مالی قبلاً هم گداهایی را دیده بود که مثل این زن با چنین سازی در بازار شهرشان آواز می‌خواندند. بهش می‌گفتند: «هِردی گِردی.»

کیپ در گوش خواهرش زمزمه کرد: «فکر می‌کنی جادوگره؟»

مالی لبخند زد: «اگر این جادوگره، از اون جدّی‌هاش نیست... حتی یک دونه زگیل هم نداره. اما فقط یک راه برای مطمئن شدن وجود داره.» افسار را تکان داد و اسب کمی جلوتر رفت: «می‌بخشید، خانم؟» زن را صدا کرد: «برادرم که اینجا نشسته، دوست داره بدونه شما جادوگر هستید یا نه.»

زن کوچک‌اندام به نواختن ادامه داد. انگشت‌هایش تندتند روی کلیدها تکان می‌خوردند: «می‌ترسم جوابم شما رو ناامید کنه.» حتی سرش را بالا نگرفت.

کیپ بلند گفت: «پس شما جادوگر نیستی.» می‌خواست منظورش را کاملاً شفاف رسانده باشد.

زن سازش را کنار گذاشت و به کیپ خیره شد. ابروهایش را بالا انداخت و گفت: «دلیل نمی‌شه هر چی زشت و پیر بود، شرور و خبیث باشه. با جرئت اعلام می‌کنم که خواهر خوشگلت چند سال دیگه شبیه من می‌شه... و اون وقت، بچه‌های کوچیک از اون می‌ترسند.» این جمله را با قهقهه‌ای شبیه خنده‌ی جادوگرها به زبان آورد. به‌زور از سر جایش بلند شد؛ با آن کوله‌بار سنگینی که روی دوشش داشت، ایستادن برایش آسان نبود. تعظیمی بلندبالا کرد و گفت: «بهم می‌گن هِستِر کِتِل. من قصه‌گوی این حوالی‌ام. اینجا و اونجا سفر می‌کنم. قصه می‌گم و به جاش جای خواب و غذا و چیزهای عجیب و غریب می‌گیرم.» شانه‌اش را تکان داد و صدای جیلینگ‌جیلینگ چاقوها و بادآویزهایی که از کوله‌بارش آویزان بودند، بلند شد.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: ورود
1: قصه‌گویی سر چهارراه
2: جنگل ساکت
3: دوشیزه پِنی
4: خدمتکار
5: نقاشی یک خانم
6: پیکری در مِه
7: گودال و جیب‌ها
8: ارباب خانه
9: اتاقِ بالای پله‌ها
10: ردپاها
11: لگن‌های اتاق
12: جعبه‌ی نوشت‌افزار
13: ملاقات با فیگ و استابز
14: کُشتی
15: آن چیز دیگر
16: باغی در دل خَلَنگ‌زار
17: مرد شب
18: بیدار کردن بی‌ادبانه
19: ریشه‌ها
20: پشتِ در
بخش دوم: تعقب و گریز
21: بسته‌ی ویژه
22: شیرینی‌ها
23: دکتر کراوچ
24: دست‌هایی سرد و قلبی گرم
25: رنگ‌پریدگی
26: پِشکل اسب
27: ایکور
28: خوابیده
29: پیش به سوی بازار
30: داستانی می‌خری، داستانی می‌فروشی
31: اسطوره‌ی باغبانِ شب
32: میوه
33: بیهوشی
34: زالوها و مارمولک‌ها
35: گفت‌وگویی روح‌زده
36: تله‌ها
37: دوربین‌ تاریک‌خانه
38: قیچی بزرگ
39: شاخه‌ی شکسته
بخش سوم: جدایی‌ها
40: قصه‌ی پایانی
41: تنها در تاریکی
42: بازگشت به خَلَنگ‌زار
43: نشانه
44: فرار
45: مهمان‌های ناخوانده
46: اعتماد
47: مکافات
48: قایم‌موشک
49: روغن چراغ
50: مهتاب
51: قهرمان و دوشیزه
52: دلاور
53: حریق
54: خاکسترها
55: بعدش چی شد
56: قصه‌گویی سر چهارراه