معرفی و دانلود کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر

معرفی کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر

کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر، مجموعه‌ای از نمایشنامه‌هایی به قلم یوجین اونیل است، که هر سه اثر، یک وجه مشترک با هم دارند. هر سه، از داستان‌هایی می‌گویند که در تلاطم‌های دریا اتفاق افتاده‌اند. نویسنده در نگارش این نمایشنامه‌ها از تجربیاتی که در سفرهای کاری دریایی خود به دست آورده، وام گرفته و راوی جهان پر از خشونتی‌ست که دریانوردان در حال گذر عمر در آن هستند.

درباره‌ی کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر

یوجین اونیل (Eugine ONeil)، برای نگارش نمایشنامه‌هایش، به سراغ موضوعی رفته که با توجه به شرایط کاری و زندگی خود، بیشترین اشراف را بر آن داشته است. زندگی دریانوردی که سال‌ها سبک اصلی زندگی نویسنده بوده و تمام آن ویژگی‌ها و اتفاقاتی که طی دوران کار روی کشتی دیده، درون‌مایه‌ی اصلی سه نمایشنامه‌ی موجود در کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر (The Long Voyage Home) را تشکیل می‌دهند. غیر از نمایشنامه‌ای که اسم کتاب هم از نام آن گرفته شده، نمایشنامه‌های «آن‌جا که دو راه به هم می‌رسند» (Where the cross is made) و «روغن نهنگ» هم در این کتاب آورده شده‌اند.

این کتاب، از بهترین آثاری‌ست که به واقعی‌ترین شکل از تأثیراتی می‌گوید که دریا بر روح و روان ساکنین خود می‌گذارد. زندگی دشوار دریانوردان و کارگران کشتی‌ها، پر از چالش و سختی است و نویسنده در نمایشنامه‌های خود این دشواری‌ها را روایت کرده است. روایت زندگی غم‌انگیز یک کارگر کشتی، داستان ناخدایی که به جنون رسیده و اوضاع به هم ریخته‌ی ملوانی بی‌رحم، موضوعات نمایشنامه‌های کتاب و دو نمایشنامه دیگر را تشکیل می‌دهند. سفر دور و دراز به وطن، داستان یک کارگر کشتی‌ست که تنها با امید بازگشت به دیار خود، به کارش ادامه می‎داده و دقیقاً همان زمانی که بالاخره می‌تواند به خانه برگردد، به کشتی دیگری برای کار فرستاده می‌شود. آن‌جا که دو راه به هم می‌رسند، از مردی می‌گوید که ناخدای کشتی بوده و حالا، تا حدی به جنون رسیده که همیشه منتظر بازگشت کشتی خود است و فکر می‌کند قرار است کشتی با گنج برگردد. و روغن نهنگ، راوی داستان ناخدای یک کشتی شکار نهنگ است که علاوه بر این که کشتی‌اش در یخ گیر افتاده، به آن میزانی که باید هم روغن به دست نیاورده که روی بازگشت داشته باشد و از طرفی، باید اوضاع بهتری را برای همسرش فراهم کند که به اصرار خودش با ناخدا در این سفر همراه شده است.

یوجین اونیل، علاوه بر این که نوبل ادبیات را در سال 1936 به دست آورده، توانسته چهار بار جایزه‌ی پولیتزر نمایشنامه‌نویسی را از آن خود کند. او که در اکثر آثار خود به دنبال روایت زندگی اقشاری از جامعه است که زندگی نسبتاً سختی را می‌گذرانند، در این اثر با رویکردی متفاوت و نیز واقع‌گرایانه از افرادی می‌گوید که زندگی بر سطح دریا، بر خلق و خو و تمام ویژگی‌های فردی آنان نیز اثر گذاشته و بسیاری از آن‌ها را مجبور به پذیرش یک سبک زندگی خشن کرده است. خشونتی که علی رغم آرامش ظاهری دریا، بر اثر استرس و نگرانی‌ها و فشارهای کاری حاکم، در زندگی هر فردی که دریا را برای کار انتخاب کرده و یا مجبور به انتخاب آن می‌شود، ایجاد شده است. کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر، به کوشش یدالله آقاعباسی به فارسی برگردانده شده و توسط نشر بیدگل به چاپ رسیده است.

اقتباس‌های سینمایی از کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر

در سال 1940، جان فورد (John Ford) با اقتباس از نمایشنامه‌ی سفر دور و دراز به وطن که توسط یوجین اونیل نوشته شده بود، فیلمی را با همین نام تولید کرد که جان وین (John Wayne)، توماس میچل (Thomas Mitchell) و یان هانتر (Ian Hunter) در آن ایفای نقش داشتند.

کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این مجموعه نمایشنامه را به تمام دوستداران تئاتر و حتی علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب سفر دور و دراز به وطن و دو نمایشنامه دیگر می‌خوانیم

«هشتادودو سالشه. (با یادآوری خاطرات لبخند می‌زند.) می‌دونی خانوم فریدا، من تقریباً (با انگشتانش حساب می‌کند.) بیش از ده ساله که مادرم یا برادرم رو ندیدم. تو این مدت یکی‌در‌میون براش نامه نوشتم. اون مرتب برام می‌نوشت. برادرم هم خیلی نامه نوشت. مادرم تو همه‌ی نامه‌هاش می‌گفت من باید صحیح و سالم برگردم وطن. برادرم هم همینو می‌نوشت. اون ازم می‌خواد تو مزرعه کمکش کنم. همیشه براشون می‌نوشتم که خیلی زود برمی‌گردم، همیشه هم هر سفری تموم می‌شد، می‌خواستم برگردم. ولی می‌اومدم ساحل، یه مشروب می‌خوردم، بعدش بازم می‌خوردم. این‌قدر می‌خوردم که مست می‌کردم و همه‌ی پولام تموم می‌شد. دوباره برای سفر باید می‌رفتم رو کشتی. این بود که این‌دفعه به خودم گفتم نخور اولی، وگرنه مطمئن باش نمی‌ری وطن. این‌دفعه می‌خوام برم. دلم برای مزرعه تنگ شده، می‌خوام خونواده‌م رو دوباره ببینم. (لبخند می‌زند.) مث بچه‌ها شدم، دلم واسه‌شون تنگ شده. اینه که امشب نخوردم. اما این معده‌شوره، چیزی نیس. (با حالت کودکانه‌ای می‌خندد و بعد ناگهان جدی می‌شود.) می‌دونی خانوم فریدا، مادرم خیلی پیره و من باید برم ببینمش. ممکنه بمیره و دیگه نبینمش.»

فهرست مطالب کتاب

سفر دور و دراز به وطن
آن‌جا که دو راه به هم می‌رسند
روغن نهنگ